زندگینامه ماریا آنیزی
ماریا گائتانا آنیزی (به ایتالیایی: Maria Gaetana Agnesi) (زاده ۱۶ مه ۱۷۱۸، درگذشت ۹ ژانویه ۱۷۹۹) زبانشناس، ریاضیدان و فیلسوف که به دلیل نوشتن نخستین کتاب حساب دیفرانسیل و انتگرال شهرت دارد. وی عضو افتخاری دانشگاه بولونیا نیز بود. طبق گفتهٔ درک یان اشترک، آنیزی نخستین ریاضیدان برجستهٔ زن پس از هیپاتیا (قرن پنجم پیش از میلاد) به شمار میرود.
ماریا گائتانا آنیزی در ۱۶ مه سال ۱۷۱۸ در یک خانوادهٔ ثروتمند و باسواد در میلان به دنیا آمد. پدر او همواره تمایل داشت تا سطح زندگی خانواده را بالا برد و به خاندان شاهی نزدیک کند؛ به همین دلیل در سال ۱۷۱۷ با آنا فورتوناتا بریویو ازدواج کرد. ماریا پس از مرگ مادرش با زندگی اجتماعی بیرون خداحافظی کرد و بیشتر در خانه به مدیریت کارهای منزل پرداخت.
ماریا از همان دوران کودکی به عنوان بچهای بسیار باهوش شناخته شد، او در پنج سالگی به دو زبان ایتالیایی و فرانسوی به خوبی صحبت میکرد و در سیزده سالگی زبانهای یونانی، عبری، اسپانیایی، آلمانی و لاتین را به خوبی میدانست و همه به او نسبت فرد چند زبانه داده بودند. او به برادران کوچکترش نیز آموزش میداد. او هنگامی که ۹ سال داشت یک متن سخنرانی یک ساعته آماده کرد و به او اجازه داده شد تا آن را برای افراد برجستهٔ فکری آن دوران اجرا کند. عنوان سخنرانی او «حق زنان در بهرهمندی از آموزش» بود. هنگامی که پانزده سال داشت پدرش تلاش کرد تا به صورت دورهای افراد باسواد بولونیا را در منزلش جمع کند پیش از آن نیز او به خواندن مطالب فلسفی میپرداخت و تلاش کرده بود پاسخهایی برای سوالهای فلسفی آن زمان پیدا کند. جزئیات تمامی ملاقاتهایش را پدرش در سال ۱۷۳۸ منتشر کرد، اکنون آنها در Charles de Brosses’ Lettres sur l’Italie و Propositiones Philosophicae نگهداری میشود. ماریا بسیار خجالتی بود و اصلاً علاقهای به این ملاقاتها نداشت. با این حال پدرش با آرزوی او که پیوستن به صومعه بود مخالفت کرد و تنها به او اجازه داد تا زندگی نیمه راهبانه و نیمه بازنشستهای داشته باشد تا بتواند از هیاهوی جامعه به دور باشد و به آموختن ریاضی بپردازد. در طول این دوره ماریا معادلات دیفرانسیل و انتگرال را آموخت، پدرش، پیترو انیزی نیز در این دوران دو بار دیگر پس از مرگ مادر ماریا ازدواج کرد. ۲۱ بچه در خانوادهٔ آنها به دنیا آمد که ماریا بزرگترین آنها بود و باید علاوه بر مطالعات خودش مسئولیت آموزش به کوچکترها را نیز بر دوش میکشید و این چنین شد که او از آرزویش که رهبانیت بود دور شد. او در میان هم ردیفان فیلسوفش به فردی بسیار زیبا با خانوادهای از میان ثروتمندان میلان شناخته میشد.
تلاشها در زمینهٔ ریاضیات:
صفحهٔ اول کتاب Instituzioni analitiche (سال ۱۷۴۸)
با ارزشترین نتیجهای که تلاشهای او داشت، کتابی با عنوان Instituzioni analitiche ad uso della gioventù italiana بود که در سال ۱۷۴۸ در میلان منتشر شد که از آن با عنوان «بهترین معرفی آثار اویلر» یاد میشود. جلد اول آن در مورد روش تفاضلات محدود بحث میکند و جلد دوم به بحث مقادیر بینهایت کوچک میپردازد. جلد دوم این کتاب به فرانسه ترجمه شد، چارلز بوسوت (۱۸۱۴-۱۷۳۰) نیز مطالبی را به آن افزود و در ۱۷۷۵ در پاریس نسخهای از جلد دوم منتشر شد. کل مجموعهٔ آن نیز بوسیلهٔ جان کولسون (۱۷۶۰-۱۶۸۰) که کرسی ریاضیات لوکاس در دانشگاه کمبریج را داشت، به زبان انگلیسی ترجمه شد و در ۱۸۰۱ منتشر گردید.
در سال ۱۷۵۰ در طول دوران بیماری پدرش، او به از سوی پاپ بندیکت چهاردهم به سمت استادی ریاضیات و فلسفهٔ طبیعی و فیزیک در بولونیا رسید. او اولین زنی بود که به عنوان استاد دانشگاه انتخاب شده بود. پس از درگذشت پدرش در ۱۷۵۲ او به گرایش مورد علاقهاش که از آن دور مانده بود بازگشت و زمان زیادی را صرف مطالعه در زمینهٔ الهیات بویژه پدران کلیسا کرد؛ تا آنجا که فقیر، بی خانمان و بیمار شد. او پس از مدتی به یک انجمن خیریه بانوان پیوست و به زندگی درویشگونه تا زمان مرگ، ادامه داد. دربارهٔ مرگ او اطلاعات زیادی در دسترس نیست. یک دهانهٔ برخوردی بر روی سیارهٔ ناهید به افتخار او نامگذاری شدهاست.
_منبع: مشارکت کنندگان ویکیپدیا