تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه پولُس

پولُس یا پولوس از مهمترین مبلغان مسیحیت و بنیانگذار الهیات و خداشناسی این آئین بود؛ برخلاف حواریون، پولس هرگز با عیسی دیدار مستقیم نداشته است؛ با این حال این پولس بود که مسیحیت را از یهودیت جدا ساخت، همچون دینی جداگانه. در کتاب اعمال رسولان، پولس پیشوای نصاری (غیریهودیان) و حواریون پیشوای مسیحیان خوانده شده‌اند. بیشتر قسمتهای عهد جدید توسط او نوشته شده است.

سن پل از بارتولومه مونتانا

زندگی:

بیشتر مطالب در مورد زندگی پولس از نوشته‌های کتاب اعمال گرفته شده است. گفتار خود پولس در مورد زندگی خویش در کتاب غلاطیان آمده است؛ ولیکن با این حال در مورد زندگی او قبل از گرایش به مسیحیت اطلاعات جامعی در دست نیست و اختلافهایی بین نظر تاریخ پردازان در این مورد وجود دارد. پولس — که در انجیل گاهی «سولس» هم نامیده شده — در شهر طرسوس در کیلیکیه (که در ترکیه امروزی قرار دارد)، در حدود سال دهم میلادی، در خانواده‌ای یهودی فریسی زاده شد. وی پس از کارمندی روم نام یونانی پولس (که به معنی کوچک است) را به جای نام عبری شائول برگزید. پولس، زبان یونانی و رومی را آموخت و با نوشته‌های شناخته شده ادبیات باستانی یونان آشنا شد؛ وی حرفه چادردوزی را آموخته بود و چندین سفر نیز به اورشلیم داشت. وی در اورشلیم، از گملیئل بن هیلل که یکی از مراجع مهم سنهدرین بود علوم دینی و تلمود را آموخت. او نخست به نام آئین یهود به مبارزه شدید با مسیحیت پرداخت و در اورشلیم بسیاری از مسیحیان را کشت.

بنا به روایت خود او در «انجیل» در یکی از سفرهایی وی در حدود سال ۳۱–۳۶ بعد از میلاد، در مسیر جاده دمشق، شبانگاه شخص «عیسای مسیح» بر وی ظاهر شد. «مسیح» او را به نام عبری اش خطاب نمود و این جمله را به وی گفت: «شائول، شائول، چرا مرا آزار می‌رسانی؟» در ادامه «مسیح» شخصاً به او مأموریت داد تا سفیر خداوند برای غیر یهودیان باشد. «مسیح» همچنان به او گفت که بینایی اش را از دست خواهد داد و به او شخصی در مقصد راهش – دمشق – معرفی نمود تا بنزدش برود. پولس، شگفتزده از این اتفاق فرا طبیعی و در نابینایی کامل به آن شهر و ملاقات آن شخص – مردی به نام «حنانیا» – می‌رود و سپس بینایی اش را باز می‌یابد.

بدین ترتیب، پولس آئین یهود را کنار گذاشت و به مسیحیت گروید. یهودیان، فرماندار دمشق را به دستگیری پولس واداشتند. بنا به روایت مسیحی، پولس در میان سبدی از فراز دیوارهای شهر گذشت. پولس، چندی به عربستان رفت و به نام مسیح به سخنوری پرداخت. برنابا، دست موافقت به او داد و کلیسای اورشلیم را ترغیب کرد تا بشارت عیسوی را ابلاغ کند. برنابا، همچنین، برای اداره کلیسای انطاکیه از او یاری جست اما سرانجام با برنابا بر سر عقاید دچار اختلاف شد. بر اساس کتاب اعمال رسولان، پولس یک سفر تبلیغی به اورشلیم نیز داشته که در آن سفر نیز با حواریون و در رأس آنها با پطرس بر سر اجرای شریعت و اعتقادات اصیل مسیحی به مشاجره پرداخته‌اند. نخستین و مهم‌ترین جدایی در تاریخ مسیحیت، همان جدایی پولس و پطرس بر سر اصول عقاید مسیحی است. او اندکی پس از آن عازم سومین سفر تبلیغی خویش شد، از مسیحیان در انطاکیه و آسیای صغیر بازدید کرد، دو سال را در افسس گذرانید، چند ماه را در فیلیپی، تسالونیکا، و بیریه تأسیس کرده بود گذرانید. او به سئوالات شرعی مسیحیان جواب می‌داد، نامه‌هایی که از او امروزه در دست است، حاکی از این موضوع می‌باشد. قرنها بعد کنستانتین امپراتور روم، مسیحیت معتقد به عقاید پولس را به عنوان دین رسمی روم اعلام نمود.

در کتاب رومیها ۱ پولس نظر خود را دربارهٔ مسیح اینگونه بیان می‌کند:
عیسی از طرف پیامبران و کتاب مقدس وعده داده شده بود.
عیسی پسر خدا بود.
عیسی از نسل داوود بود.
عیسی پسر خدا بود که قدرت زنده کردن مردگان را به وسیله روح القدس داشت.
عیسی مسیح خدای ما بود.

در نوشته‌های پولس به نظر او نسبت به یهودیان نیز اشاره شده است. او بسیار از نظر یهودیان در مورد برتری اخلاقی و نژادی آنها انتقاد می‌کند؛ ولیکن در عین حال او وضعیت وِیژه فرزندان اسرائیل را قبول دارد.

با آنکه ریشه‌هایی از عقاید گنوستیک و رواقی در مکتوبات پولس دیده می‌شود اما او ادعا می‌کند که نوشته‌های خود را نه از هیچ‌کس و بلکه از ظاهر شدن عیسی مسیح دریافت کرده است. در مورد این قضیه که آیا پولس تصمیم به پخش انجیل در بین غیر یهودیان (جنتیلها) در زمان گرویدن به مسیحیت داشت اختلاف نظرهایی وجود دارد.

شورای اورشلیم:

بیشتر تاریخ نویسان معتقدند که دیداری مهم در اورشلیم بین پولس و کلیسای اورشلیم در سال ۴۸ تا ۵۰ صورت گرفت. این اتفاق در اعمال ۱۵:۲ نوشته شده است. مسئله اصلی این بود که آیا جنتیلهایی که به مسیحیت می‌گروند احتیاجی به ختنه شدن دارند. پولس در نوشته‌های خود ادعا می‌کند که پطرس، یعقوب و یوحنا پخش کردن مسیحیت در بین جنتیلها توسط پولس را قبول کردند.

نوشته‌های پولس :

چهارده بخش عهد جدید به پولس نسبت داده می‌شود. رسالهٔ رومیان، اول قرنتیان، دوم قرنتیان، گالاتیان (غلاطیان)، فیلیپیان، اول تسالونیکیان و فیلمون به طور قطع نوشته او هستند. در مورد چهار بخش دیگر بیشتر محققان معتقدند نوشته او نیست که این قسمتها عبارتند از: اول تیموتائوس، دوم تیموتائوس، تیتوس و عبرانیان. در مورد سه رسالهٔ افسسیان، کولوسیان و دوم تسالونیکیان بین محققان اختلاف نظر وجود دارد.

ارتباط با یهودیت:

بعضی معتقد هستند که رفتار پولس در چهارچوب قوانین فریسی بوده و کاملاً با یهودیت همخوانی دارد؛ ولیکن بعضی دیگر معتقدند که او کاملاً با یهودیت در تقابل است.

دیدگاه پولس باعث سرعت گرفتن جدا شدن کسانی که عیسی را قبول کرده بودند از یهودیت شد. او معتقد بود که ایمان داشتن به مسیح تنها مسئله مهم در رستگاری برای یهود و جنتیل است. او معتقد بود که جنتیلهایی که عیسی را قبول می‌کنند احتیاجی به تبعیت از قوانین یهودی ندارند و نیازی به ختنه شدن و تبعیت از قوانین مواد غذایی (کوشر) ندارند.

مطالب خواندنی:

مسیحیت پولسی:

مسیحیت پولسی معمولاً به دیدگاههایی که پولس وارد مسیحیت اولیه کرد اطلاق می‌شود. مسیحیان ارتدوکس معمولاً به این نوشته‌ها و دیدگاهها اعتقاد کامل دارند. در حالی که بعضی دیگر معتقد هستند که پولس در مسیحیت اولیه تحریف کرد و آن را از یهودیت جدا نمود.

منتقدان پولس و بعضی مسیحیان مانند لئو تولستوی معتقد بودند که پولس تعلیمات عیسی را تحریف کرد. به عقیده تولستوی پولس در انحراف مسیحیت اولیه از مسیر عیسی نقش اصلی را داشت. به عقیده تام اوگولو پولس یک پیامبر دروغین بود که نمی‌خواست رومیها را مسیحی کند بلکه می‌خواست مسیحیان را رومی کند. ایرنیوس، اسقف لیون، در قرن دوم پولس را رد کرده و تنها انجیل متی را قبول داشت. به عقیده تام اوگولو پولس چندین ایده اصلی را وارد مسیحیت کرد که آنها عبارتند از:

۱- گناه اصلی.
۲- یهودستیزی.
۳- الهیت عیسی.
۴- تبدیل شدن نان و شراب به بدن و خون عیسی.
۵- قربانی شدن عیسی به عنوان کفاره گناهان مردم.
۶- مسیح بودن عیسی.
۷- تأکید بر بهشتی بودن پادشاهی عیسی در مقابله با پادشاهی زمینی.
۸- بزرگتر کردن قوم برگزیده تا هر کسی که عیسی را قبول کند شامل شود.
۹- وابسته کردن رستگاری به باور به عیسی و نه عمل به قوانین تورات.
۱۰- ایجاد سلسله مراتب در کلیسا تا کنترل کلیسا را در دست گرفته و کنترل باور مردم را در اختیار داشته باشد.

در نوشته‌های پولس کاملاً مشخص نیست که دید او نسیت به یهودیان چقدر منفی است. بعضی محققان اعتقاد دارند که یهودی بودن پولس تأثیر زیادی در تفکرات او داشته است.

هنوز هم اختلاف زیادی بین محققین در مورد اینکه آیا پولس پیام عیسی را گسترش داد و یا آن را تحریف کرد وجود دارد. اما می‌توان تفاوت‌های روشنی بین موعظه بالای کوه که منسوب به عیسی هست با آنچه پولس در رسالات خود نوشته پیدا کرد.

برنابا و پولس:

در انجیلی که به برنابا منتسب می‌کنند و در مسیحیت رسمی امروزی (دوره مسیحیت بعد از کنستانتین) فاقد ارزش است، گفته شده است:

عده‌ای بشارت دادند به اینکه یسوع (حضرت عیسی) همان پسر خداست و در شمارهٔ ایشان پولس هم فریب خورد.

«برنابا» برخی حواریان و رسولان، به ویژه پولس را در تحریفِ تعالیم عیسی دخیل می‌داند و در کتابش به مخالفت با آرای او پرداخته است؛ اما از آنجا که انجیل برنابا اصالت تاریخی ندارد از سوی کلیسا رد شده است.

مرگ:

نهایتاً پولس پس از تعمید دادنِ عده‌ای از رومیان با هدایای گرد آوری شده به اورشلیم رفت در اورشلیم تعداد زیادی از یهودیان برگردِ او جمع گشته و ازدحام کردند بطوریکه سربازانِ رومی به سختی موفق شدند وی را از دست آنها نجات دهند و توقیفش کنند. دراین دستگیری او تقریباً دو سال در بازداشت بود که فکر کرد چون نشان شهروندی روم را دارد و قبلاً هم با استفاده از همین نشان قیصر روم او را آزاد کرده بود این بار نیز اگر به روم رود آزاد خواهدشد؛ لذا خواست که او را برای محاکمه به روم بفرستند. این خواسته عملی شد، ولی بعد از اینکه به روم انتقال داده شد به مدت دو سال هم در آنجا به قید ملاقات آزاد زندانی کشید تا اینکه سرانجام در زمانِ حکومت نرون به فرمانِ وی سرش را از تن جدا کردند. در سالِ کشته شدنِ پولس در منابع مختلف اجماع وجود ندارد، چنان‌که تعدادی سال ۶۰ و بعضی ۶۴ و برخی نیز ۶۷ میلادی را مطرح کرده‌اند.

نقد:

برخی از دانشمندان و الهی‌دانان مسیحی عقاید و آرای ابداعی پولس به ویژه اعتقاد به الوهیت عیسی را متأثر از عرفان و عقاید شرک‌آلود یونانی دانسته‌اند و بر این باورند که «مسیحیت تاریخی»، زاییده افکار پولس است و با «مسیحیت راستین» تفاوت فراوانی دارد.

پولس از نظر اسلام:

نام پولس در احادیث اسلامی آمده است؛ و در برخی احادیث، از وی به عنوان گمراه‌کننده مسیحیان، و در کنار افرادی چون قابیل، نمرود، فرعون و سامری یاد شده است که در قسمتی از اعماق جهنم به نام «سَقَر» معذب خواهد شد؛ و در برخی دیگر از روایات از شیاطینی که پس از انبیاء مردم را گمراه ساخته‌اند یاد شده و پولس شیطانی خوانده شده است که پس از عیسی مردم را به بیراهه کشاند.
همچنین در کتب اهل سنت احادیثی نقل شده است که در آنها ذکر شده که جباران و متکبران را در روز قیامت در زندانی از جهنم به نام «پولس» (بولس) می‌اندازند، که رنج‌آورترین مکان جهنم است.

منبع: کتاب مقدس – عهد جدید(انجیل)
انجیل بارنابا
نامه پولس به مسیحیان قرنتس

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.