تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه کیخسرو شاهرخ

کیخسرو شاهرخ ملقب به ارباب کیخسرو (زادروز ۷ تیر ۱۲۵۴ کرمان، مرگ ۱۱ تیر ۱۳۱۹ تهران). وی از سال ۱۲۸۸ تا ۱۳۱۹ (از دوره دوم تا یازدهم) نماینده مجلس شورای ملی (کرسی جامعه زرتشتیان) و رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود. از ارباب کیخسرو به عنوان یکی از برجسته‌ترین چهره‌های جامعه زرتشتی ایران و از شخصیت‌های خوش‌نام تاریخ معاصر ایران یاد می‌شود.

چندین‌ بار به اروپا، روسیه، هند و آمریکا سفر کرد. به درست‌کاری و سلامت مالی معروف بود. چندین مدرسه و دبیرستان از خود به جای گذاشت. در آخرین سال حکومت رضا شاه و در سن ۶۵ سالگی، به طرز مشکوکی در تهران کشته شد. او بانی کتابخانه مجلس در تهران است. ارباب کیخسرو کاشف محل خاکسپاری فردوسی و بنیانگذار آرامگاه فردوسی در شهر توس است.

◼زندگی‌نامه:
در سال ۱۲۵۳ شمسی در یک خانواده زرتشتی در شهر کرمان زاده شد. پدرش شاهرخ زرتشتی وقتی او نوزاد بود درگذشت. اجدادش در شغل تجارت و منجمی دربارهای زند و قاجار فعالیت داشتند.پس از مرگ پدر، مادرش به بافندگی روی‌آورد و مخارج او و برادرش را از همین راه تأمین کرد. در کودکی به کارگری پرداخت و همزمان در مکتبخانه زرتشتیان کرمان، مختصر سوادی تحصیل کرد.

در ۱۲ سالگی به تهران رفت. در تهران در مدرسه شبانه‌روزی آمریکایی‌ها مشغول به تحصیل شد و همزمان در بیمارستان آمریکایی‌ها کار می‌کرد. در ۱۶ سالگی با پس‌انداز خود سفری یک‌ساله به هندوستان داشت. و در دارالفنون بمبئی به تحصیل ادامه داد. در ۲۱ سالگی از طرف انجمن خیریه پارسیان بمبئی به مدیریت مدرسه زرتشتیان کرمان رسید و به کرمان بازگشت و به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان مشغول شد.از جمله این فعالیت‌ها تأسیس ۳ مدرسه دخترانه، ۲ مدرسه پسرانه و یک دبیرستان به نام دبیرستان ملی زرتشتیان بود.زمین این مدارس در محله‌های فرموتن و محله شهر به‌وسیله ارباب جمشید جمشیدیان اهدا شد و به همین سبب به مدارس جمشیدیه معروف گشت.

در همین سال‌ها زبان‌های انگلیسی، روسی و عربی را آموخت و قرآن و ترجمه آن را فراگرفت.در سال ۱۲۸۳ از راه خراسان به بندر ادسا در روسیه رفت، ولی به علت همزمانی با جنگ روسیه و ژاپن، پس از مدتی به ایران بازگشت.در سی سالگی برای دومین بار به تهران مهاجرت کرد. در یک صرافی مشغول به کار شد.


تصویر متن نامه به روزنامه شفق سرخ در مورد مسئله گندم

◼زندگی سیاسی:
در سی سالگی در جنبش مشروطه شرکت داشت و از مشروطه‌خواهان بود.در سال ۱۲۹۵ رئیس اداره تلفن شد. در این سمت او برای نخستین‌بار شرکت زیمنس آلمان را به عنوان فروشنده تجهیزات تلفن کشور انتخاب نمود و با آن قرارداد بست.او بعدها مدتی مدیر بنگاه راه آهن دولتی ایران شد.

در زمان قرارداد ۱۹۱۹ ارباب کیخسرو در آمریکا بود و رهبری مخالفان قرارداد در خارج از کشور را در استکهلم و ایالات متحده برعهده داشت. در اواخر دوره احمد شاه در مقطعی انگلیسی‌ها پرداخت درآمدهای نفتی به دولت ایران را مشروط به «تشکیل کمسیون مالی» نمودند تا اختیار مالی ایران را به‌دست بگیرند. به همین دلیل گندم نایاب شده بود و هزاران ایرانی در قحطی بزرگ ایران (۱۲۹۸–۱۲۹۶) تلف شدند. ارباب کیخسرو مأمور خرید گندم برای تولید نان نانوایی‌ها گردید.در این هنگام محتکرین پایتخت قیمت گندم را بالا برده بودند. انبارهای حکومتی که متعلق به احمدشاه بود مملو از گندم بود؛ ولی احمدشاه حاضر نبود گندم را به قیمتی کمتر از محتکرین تهران بفروشد. ارباب کیخسرو با شاه ملاقات کرد و سوگند پادشاهی وی را به یادش آورد و تلاش کرد تا او را به قیمتی کمتر راضی کند. شاه راضی نشد و شاهرخ به ناچار گندم را به قیمت سایر محتکران از احمدشاه خرید و میان نانوایان توزیع کرد.

در سال ۱۲۸۸ به نمایندگی زرتشتیان در دوره دوم مجلس شورای ملی انتخاب شد و تا دوره دوازدهم و سال ۱۳۱۹ که کشته شد، در این سمت باقی‌ماند. در سال ۱۳۰۴ برای خرید لوازم چاپ برای راه‌اندازی چاپخانه مجلس به آلمان سفر کرد و چاپخانه مجلس را راه‌اندازی کرد.

در جریان جنگ جهانی اول، ارباب کیخسرو، حسن مدرس و میرزاده عشقی به کرمانشاه رفتند و با پول آلمان که از طریق دولت عثمانی می‌رسید، «دولت در تبعید» تشکیل دادند و منتظر شکست بریتانیا و روسیه ماندند.

در جریان قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران، ارباب کیخسرو از فعالان کمک‌رسانی در تهران شد و در نطق‌هایی آتشین زمین‌داران و بازاریانی که در احتکار غلّه مشارکت داشتند، را خطاب قرار می‌داد.

سید حسن مدرس در یکی از نطق‌هایش در مجلس شورای ملی آن زمان در رابطه با کیخسرو شاهرخ گفته بود: «در مجلس ما یک مسلمان هست، آن هم ارباب کیخسرو»

◼مرگ مشکوک:
به گفته باستانی‌ پاریزی، ارباب کیخسرو در پایان عمر سخت زیر نظر بود. چندبار اداره شهربانی دستور داشت با وسایلی او را تلف کند ولی موفق نشد.

در جریان جنگ جهانی دوم، بهرام شاهرخ، پسر کیخسرو، گوینده نامی بخش فارسی رادیو برلین بود. و علیه رضا شاه و بریتانیا بدگویی می‌کرد.حملات این رادیو رضا شاه را بسیار عصبانی کرده بود. به گفته پروین شاهرخ (کوچکترین دختر او) ارباب کیخسرو پیش از کشته‌شدن تلاش کرد تا نامه‌ای به پسرش بنویسد و او را از بدگویی علیه رضاشاه برحذر بدارد؛ ولی اجازه ارسال این نامه به او داده نشد.

پروین شاهرخ می‌گوید در یکی از شب‌های تیرماه ۱۳۱۹ او را در یک مجلس عروسی دستگیر و همان شب کشتند و جنازه وی را در مسیر منزلش انداختند.به گفته حسین مکی به دلیل حملات بهرام شاهرخ در رادیو برلین، رضا شاه دستور مرگ پدر وی یعنی ارباب کیخسرو را صادر کرد؛ ولی باقر عاقلی گفته که وی درحال عبور از پیاده‌رو خیابان کاخ (فلسطین فعلی) بود که اتومبیلی وارد پیاده‌رو شد و او را زیر گرفت.

با آن‌که مرگ ارباب کیخسرو در اواخر شب دهم و ساعات اولیه بامداد یازدهم تیر ۱۳۱۹ رخ داد، ولی روزنامه اطلاعات روز ۱۳ تیر این خبر را منتشر نمود.جسد او در پیاده‌رو کوچه سزاوار خیابان کاخ پیدا شد.


پرتره ارباب کیخسرو اثر جعفر چهره‌نگار موجود در موزه مجلس شورای اسلامی

مطالب خواندنی:

◼شخصیت:
کیخسرو شاهرخ شخصیت تاریخی برجسته زرتشتی ایرانی بود. او در زمینه‌های مختلفی فعالیت می‌کرد تا کشور خود را از آن سال‌های تاریک خارج کند. همزمان او برای تعالی و ترقی جامعه زرتشتیان نیز تلاش می‌کرد. او به درستکاری شهرت داشت و به همین دلیل نمایندگان مجلس در همهٔ دوره‌ها، کارپردازی مجلس و ریاست اداره مباشرت و ملزومات مجلس را بر عهده او گذاشته بودند. به گفته مهدی بامداد صداقت و درستی او (که نماینده جامعه زرتشتیان بود) چنان بود که سید حسن مدرس در یکی از جلسات مجلس پشت تریبون گفت: «در مجلس ما فقط یک نفر مسلمان پیدا می‌شود که آنهم ارباب کیخسرو شاهرخ است»

در یک سند وزارت خارجه بریتانیا دربارهٔ ارباب کیخسرو آمده‌است: «ارباب کیخسرو بر زرتشتیان ایران ریاست دارد و در کاردانی و درستکاری نامبردار است. او یک مرد ملی نامداری است و هرگز تحت تأثیر افسونهای خارجیان قرار نگرفته‌است»

همچنین مورگان شوستر دربارهٔ او می‌نویسد: «او کسی بود که هیچ‌وقت از اوقات شبانه‌روزی، از پیشرفت مقاصد و اصلاحات مملکتی کوتاهی نمی‌نمود. در دورهٔ قریب شش ساله مجلس با خرابی وضع مالی کشوری، با سیاست و تدبیر غریب، آن دوره را طی نمود. تا دورهٔ فترت منقضی و باز مجلس شروع به کار کرد. در جنگ بین‌الملل اول بود که با خطرات جانی که متوجه مشارٌ‌الیه بود، از طرف مستوفی الممالک، در مرتبهٔ مأمور مذاکره با کمیتهٔ دفاع ملی قم شد.

ملک‌الشعرا بهار با دیدن وکلای فاسد و وابسته دوره چهاردهم مجلس شورای ملی قصیده فصیحی سرود و به نمایندگان واقعی دوره‌های پیش افسوس خورد. در بخشی از این قصیده آمده‌است:
«به بهارستان افتاد مرا دوش عبور
جنتی دیدم بی حور و سراپای قصور
جای کیخسرو، بگرفته فلان گبر به زر
جای مستوفی، بنشسته فلان رند به زور»

◼یادگارها:
پس از آن‌که احمد شاه تاجگذاری کرد، به همت ارباب کیخسرو پارک امین‌الملک خریداری شد و در آن مدرسه‌ای به نام احمدیه (به افتخار احمد شاه) تأسیس شد. به همین دلیل، وزارت معارف به ارباب کیخسرو نشان درجه یک علمی را اهدا کرد. ارباب کیخسرو در طول دوران نمایندگی مجلس کتابخانه مجلس، چاپخانه مجلس، موزه مجلس و نیایشگاه آدریان را تأسیس کرد.

او تلاش زیادی برای تأمین حقوق اقلیت‌های دینی کرد. او تأسیسات فرهنگی متعددی در تهران، کرمان و یزد برپا کرد. دبیرستان پسرانه فیروزبهرام، دبیرستان دخترانه انوشیروان،مدارس جمشید جم، ایرج و گیو و تأسیس گورستان زرتشتیان تهران در قصر فیروزه از یادگارهای او است. همچنین ساخت آرامگاه فردوسی به‌وسیله او انجام پذیرفت.درواقع او بود که نخستین‌بار محل دقیق دفن فردوسی را کشف کرد.

ارباب کیخسرو از مؤسسین انجمن آثار ملی ایران در سال ۱۳۰۴ بود. که بعدها به همت همین انجمن، بسیاری از بناهای تاریخی کشور مورد بازسازی قرار گرفت. پس از درگذشت او، زرتشتیان کرمان دبیرستان دخترانه‌ای تأسیس نموده و به یاد او «دبیرستان دخترانه کیخسرو شاهرخ» نام‌گذاری کردند.
در سال ۱۲۹۸ خورشیدی، آتشکده زرتشیان تهران در خیابان سی‌تیر یه دستور ارباب کیخسرو، ساخته شد.

◼قرآن تذهیب شده:


نگاره و دستخط مندرج در چاپ دوم آئین مزدیسنی. نگارنده این کتاب را به پسر کشته‌شده‌اش شاهرخ تقدیم کرده‌است.

یکی از خوانین یزد قرآن تذهیب شده‌ای خوش جلدی داشته که ابوالحسن حائری‌زاده آن را گرفته و از طریق ارباب کیخسرو به کتابخانه مجلس هدیه نموده بود. تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نمایندگان مجلس شورای ملی در آغاز هر دوره مجلس به این قرآن قسم می‌خوردند و همین امر، دستمایه شاعری طنزپرداز شده بود.
«حائری‌زاده که قرآن خوانین را برد
نزد کیخسرو، در پارلمانش بسپرد
گفت با جمع وکیلان که پی حفظ وطن
با همین مصحف «قاچاق» قسم باید خورد»

◼توبه‌نامه باب:
دعوت از زرتشتیان برای گرویدن به آئین بهائی، نقطه آغاز اختلاف ارباب کیخسرو با بهائیان و اردشیر جی بود. دامنه این اختلاف به جامعه زرتشتیان و ارباب جمشید جمشیدیان نیز رسید. این اختلافات در مقطعی از زمان حتی باعث تهدید ارباب کیخسرو شد.

با تأسیس کتابخانه مجلس، اصل توبه‌نامه علی‌محمد باب به دست ارباب کیخسرو افتاد. او زرتشتیان را از پیوستن به آئین بهائی منع می‌کرد و از رهبران آن بیزاری می‌جست. هنگامی که پسرش، شاهرخ، در سفر به اروپا در کالسکه پرنس ارفع به‌دست اشرار در نزدیکی ایزدخواست کشته شد، عباس افندی دربارهٔ او نوشت: «… رسوایی کیخسرو کرمانی، آن نیز اگر اندکی هوش و دانش داشت البته متنبه و متذکر می‌شد که اسباب خدائی بود…»

به هرحال توبه‌نامه باب به‌دست ارباب کیخسرو در کتابخانه مجلس ضبط شده و او شرحی دربارهٔ چگونگی به‌دست‌آمدن آن به خط خود نوشته و بر روی صندوق محل نگهداری توبه‌نامه الصاق کرد.

◼کتاب‌ها:
پیشگویی‌های زرتشت
آینهٔ آیین مزدیسنی
زرتشت، پیامبری که از نو باید شناخت
فروغ مزدیسنی
آئین‌نامه زرتشتیان
یادداشت‌های کیخسرو شاهرخ (اتوبیوگرافی به زبان انگلیسی نگارش سال ۱۳۱۷ در آلمان) ویرایش به‌وسیله نوه او شاهرخ شاهرخ

◼تندیس:
تندیسی از ارباب کیخسرو شاهرخ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ساخته و نصب شده است.هر ساله در روز تولد ایشان با اهدای گل از مقام ایشان تجلیل و قدردانی به عمل می‌آورند.

◼همایش سپاس داری از اندیشه‌های تأثیر گذار:
در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۸۹، همایشی با عنوان سپاسداری از اندیشه‌های تأثیر گذار زرتشتی در جشنگاه خسروی با کوشش گروه پویندگان اشا برگزار شد. این همایش به منظور قدردانی از کیخسرو شاهرخ، فرنگیس یگانگی، اسفندیار یگانگی و اردشیر یگانگی برگزار شد دارای بخش‌های متنوعی بود. در این همایش دو تن از نوه‌های ارباب کیخسرو بنام کامبیز یگانگی و تموچین شاهرخ حضور داشتند، آنها درمورد تأثیر گذاری کیخسرو شاهرخ . خانواده ایشان گفتگو کردند.

◼گهنبار خوانی:
در ۱۱ تیر ۱۳۹۴ همزمان با سالگرد درگذشت ارباب کیخسرو، مراسم گهنبار خوانی به یادبود ایشان و بنیانگذاران دبیرستان فیروزبهرام در سالن گردهمایی این دبیرستان توسط جمعهی از ایرانیان زرتشتی برگزاز شد.

◼منبع:
طهمورث‌زاده کرمانی. «ارباب شهریار راوری». ماهنامه یغما (تهران)، ش. ۷۱ (خرداد ۱۳۳۳).
تدین‌پور، منصوره. «مجلس انس (ارباب کیخسرو شاهرخ بنیانگذار کتابخانه مجلس)». ماهنامه پیام بهارستان- نشریه داخلی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی (تهران: مجلس شورای اسلامی)، ش. ۳ (خرداد ۱۳۸۰).
ملک‌زاده، الهام. «وضعیت امور خیریه تهران در دوره مشروطیت». فصلنامه علمی-پژوهشی گنجینه اسناد (تهران)، ش. ۶۲ (تابستان ۱۳۸۵).

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. سورنا آریا می گوید
  2. یکی ازبهترین وب سایتهایی است که دیده ام ودرودمیفرستم به نویسندگان ودست اندرکارانش..خسته نباشید.لطفابرای من همیشه اعلام بفرستید.ممنون میشم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.