تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه ابراهیم یکم

ابراهیم یکم از سال ۱۶۴۰ تا ۱۶۴۸ پادشاه امپراتوری عظیم عثمانی بود.ابراهیم یکم فرزند سلطان احمد اول بود و در شهر زیبای استانبول بدنیا امد.

زندگینامه ابراهیم یکم

ابراهیم یکم از سال ۱۶۴۰ تا ۱۶۴۸ پادشاه امپراتوری عظیم عثمانی بود.ابراهیم یکم فرزند سلطان احمد اول بود و در شهر زیبای استانبول بدنیا امد.

وی یکی از مشهورترین سلطان‌های امپراطوری عثمانی بود. بر خلاف اینکه مراد چهارم وصیت کرده بود که پس از مرگش، ابراهیم یکم باید کشته شود، پس از مرگ مراد چهارم، وی در سال (۱۶۴۰) با میانجی کردن کوسم سلطان به سلطنت رسید.

زندگینامه ابراهیم یکم

مطالب خواندنی:

نویسنده انگلیسی می‌گوید «او نه تنها در شجاعت، دلاوری و کشور داری با برادرش قابل مقایسه نبود بلکه وحشی گری او ده‌ها برابر از برادرش بیش تر بود. او تنها شهرتش مدیون عشق به زنان و عیش ونوش بود.»کوسم سلطان در امپراطوری عثمانی به مدت هشت سال برای پسرش ابراهیم یکم نیز نایب السلطنه شد اگر هم رسماً نشده باشد در آن دوران مانند یک نایبه رفتار می‌کرده‌است و تمام تصمیمات دولت را او می‌گرفته‌ است ولی سلطان ابراهیم خان با تحریک همسرش ترخان خدیجه سلطان مادرش را تبعید نمود. از آن موقع دشمنی بین مادر و پسر شدت گرفت. در سال۱۶۴۸ سپاهیان شورششان را آغاز نمودند. از کوسم سلطان برای عزل و به قتل رساندن سلطان ابراهیم خان اجازه گرفتند. سپس پس از اجازه گرفتن از کوسم سلطان در ۱۲ اوت سلطان ابراهیم خان را عزل و سپس در ۱۸ اوت در قصر او را خفه کردند. او را در مسجد ایا صوفیه به خاک سپردند و پسر خردسالش رابه سلطنت نشاندند و این موضع در بیوگرافی ابراهیم یکم کاملا واضح است.

زندگینامه ابراهیم یکم

عمل غیر منتظره سلطان ابراهیم یکم جهت کشتن همسران خود

نقل است که در حرمسرای وی در امپراطوری عثمانی همواره ۱۰۰ ها دختر جوان حضور داشتند.در زمان وی شایعه اى پخش شد که یکى از زنان حرمسرا با مردى رابطه دارد، سلطان نیز براى حل این رسوایى، تمام ۲۸۰ زن حرمسرایش را در دریا غرق کرد و حرمسرایش را از نو با جذب دختران جوان بازسازی کرد!وی در اوایل به ابراهیم دیوانه معروف بود اما این صفت واقعاً در وی نبود!سلطان ابراهیم از زمان شاهزاده بودنش مشکلات روحی داشت چراکه برادرش مراد چهارم او را زندانی کرده بود و او هر روز از اینکه برادرش او را خفه کند می ترسید و به همین دلیل دچار مشکلات روحی و روانی شده بود.اما همانند عمویش مصطفی یکم نیز به طور کامل عقلش را از دست نداده بود.در سال های آخر سلطنتش نیز به دلیل خرید بیشتر خز سمور و اسراف بیجای پول، بیشتر دیوانه خطاب شد اما همانطور که گفته شد او مانند عمویش دیوانه نبوده است.

زندگینامه ابراهیم یکم

قابل اهمیت ترین دلیل این مسئله این می باشد که زمانی که برادرش مراد چهارم مرد به او نقل کردند که دیگر حکومت برای اوست لیکن او دست رد زد و گفت من احتیاجی به  پادشاهی امپراطوری عثمانی ندارم، برای برادرم باشد زیرا که تامل میکرد تمام اینها دسیسه است و برادرش زنده اس است.اگر به یک احمق نقل کنند حکومت برای تو است با عجله می رود به سمت ان تختولی یک عاقل اول می خواهد که مطمئن شود.
منبع ویکی‌پدیا راسخون
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.