تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه ملانی کلاین

ملانی کلاین قطعا جزو بهترین ومعروف ترین زنان روانشناس آمریکا در دوره روان تحلیل گری است. او با توجه به زنان هم دوره خودش بالاترین سهم را در روان داشته است.

زندگینامه ملانی کلاین

ملانی کلاین قطعا جزو بهترین ومعروف ترین زنان روانشناس آمریکا در دوره روان تحلیل گری است. او با توجه به زنان هم دوره خودش بالاترین سهم را در روان داشته است.بواسطه ی رشد رویکرد متفاوت او در روان تحلیل گری،کلاین مکتبی را بنا کرد که به ((رابطه ی شیء- موضوعی))مشهور است.این تئوری رابطه ی مادر-نوزاد را به عنوان هسته ی اصلی رشد شخصیت معرفی میکندو به این ترتیب کار روانشناسان برجسته ای چون جان بالبی و دونالد وینی کات را تحت تاثیر قرار میدهد.تاثیری که اگرچه غیر مستقیم است اما بسیار عمیق و مهم است(گیل دونالدس,یونیون کالج)
ملانی کلاین در سال ۱۸۸۲در وین و در یک خانواده ی یهودی متولد شد،و اگرچه در ابتدا به ژیمناستیک روی آورد و در این رشته آموزش دید،هدف علمی بزرگ او برای درس خواندن در رشته ی پزشکی بدلیل وقایعی که در آن سال ها برایش روی داد تا مدتی خنثی شد و او در سن ۲۱ سالگی با آرتور کلاین،یک شیمیدان صنعتی ازدواج کرد.و شروع به پروردن یک خانواده کرد.(گیل دونالدس،یونیون کالج)

مشکلات

او در این دوره مشکلات زیادی داشت ،صاحب ۳ فرزند شد و بدلیل ازدواج زودهنگام دچار افسردگی شدید شد.وی همچنین بدلیل مشکلات ارتباطی شدیدی که با مادرش به عنوان یک زن کاملا سلطه گر داشت از نوروز رنج میبرد و این مشکل تا زمانی که همراه با خانواده اش در سال ۱۹۱۰ به بوداپست رفت ادامه داشت.در انجا او به گذراندن یک واحد درسی روان تحلیل گری در نزد روانشناسی بنام((ساندور فرنزی))پرداخت و با توجه به علاقه ای که به روانشناسی داشت،فرنزی به او پیشنهاد کردکه فرزندان خود را روان تحلیل گری کند.تا آن زمان هیچ کس تلاشی برای روان تحلیل گری کودکان نکرده بود و بنا بر این کلاین بدون هیچ راهنمایی،زمینه ی رشد تکنیکی را فراهم آورد که هنوز کاربرد دارد.
در تکنیک او موسوم به((تکنیک بازی))بازی کودکان به عنوان نمادی از انگیزه های ناهوشیار آنان محسوب میشودو همانندخواب و تداعی آزادکه در روان تحلیل گری بزرگسالان کاربرد دارد،عمل میکند. کلاین اولین روانشناسی بود که به بازی بچه ها به عنوان یک فعالیت معنادار نگاه کرد و ((تکنیک بازی)) او بعدها نقش مهمی را درپیدایش و رشد بازی درمانی ایفا کرد.(میشل و بلک ،۱۹۶۵)
در سال۱۹۱۸،هنگامی که کنگره بین المللی روان تحلیلگری در بوداپست برگزار شد،کلاین برای اولین بار فروید را دیدو بعدها گفت:((من بوضوح بیاد دارم که چقدر تحت تاثیر قرار گرفته بودم و آرزوی بزرگ من برای روان تحلیل گر شدن تا چه اندازه از این دیدار تاثیر گرفت))(گروس کورت،۱۹۸۶،صفحه ی ۷۱)
مدت کوتاهی بعد او عضو دائم جامعه روان تحلیل گری شد اما در همین زمان زندگی اش از هم گسیخت و او از همسرش جدا شد و به همراه سه فرزندش به برلین رفت و در آنجا عضو جامعه ی روان تحلیل گران برلین شد و به همکاری با کارل آبراهام مشغول شد.آبراهام کارها و فعالیت های کلاین درباره ی کودکان را تایید کرد،اما دیگر روان تحلیل گران برلین حمایت چندانی از او نکردند.هنگامی که در سال ۱۹۲۶ آبراهام مرد، کلاین به لندن رفت و در انجا به جامعه ی روانتحلیل گران انگلستان پیوست.
در لندن کلاین جایگاه علمی واقعی خود را پیدا کرد و روانشناسان انگلیسی بخوبی از او استقبال کردند و تمایل خود را برای آموختن تکنیک بازی او نشان دادند.این دو ره در واقع زمان استراحت علمی کلاین بود و در این زمان بود که او شروع به گسترش تئوری خود در مورد روان تحلیل گری کودکان کرد واین کار را تا جایی پیش برد که این رشته را به عنوان یکی از مکتب های روان تحلیلگری بیان کرد.
در این زمان کلاین یکی از اعضای قوی وثابت روان تحلیل گران انگلیس بشمار می آمد. او از اعضای کمیته ی درمان ،کمیته ی تحلیل گران،و رهبر گروه کلاین گرایان بود که از جمله اعضای آن جان بالبی و دونالد وینی کات بودند.البته این پیروزی ها برای او هزینه هم داشت،کلاین با دختر بزرگش دچار اختلاف شد و بین آنها بحث های شدیدی در گرفت که منجر به رنجش خاطر بین آن دو شد که تا آخر زندگی کلاین ادامه داشت،به هر حال به هر حال در نبود دو دختر دیگرش که برای تحصیل به آمریکا رفته بودند،کلاین فرصتی یافت تادر آرامش به کارهایش برسد.او به ادامه ی تحقیقاتش در مورد مکانیزم های دفاعی در بیماران اسکیزوفرن پرداخت .آخرین کتاب او به نام ((تمثیلی از روانتحلیل گری یک کودک))که یک تاریخچه ی دقیق از روانتحلیل گری یک کودک جنگزده بود ،بعد از مرگ او چاپ شد.کلاین در سال ۱۹۶۰ در لندن و در اثر بیماری سرطان در گذشت.(ایتاکیک،۱۹۸۴)

روش کلاین

ملانی کلاین به عنوان یک روانتحلیل گر ،روش روان تحلیل گری را برای حل تعارض های درونی کودکان بکار برد ،اما بدلیل کوچک بودن و نداشتن ظرفیت و درک کافی از روش هایی که فروید در مورد بزرگسالان بکار میبرد،وی از روشی جایگزین و مشابه اما کاربردی به نام ((تکنیک بازی))برای کودکان استفاده میکرد که امروزه گسترش و تنوع بسیاری پیدا کرده است و پایه واساس بازی درمانی امروزی را تشکل میدهد.در این روش کودک در طی جلسات درمان که در اتاقی پر از اسباب بازی و وسایل نقاشی و… تشکیل میشود به بازی کردن و نقاشی کشیدن مشغول میشود .و در مانگر طی این بازی ها ،با در نظر گرفتن کودک ،روش بازی او و وسایلی که برای بازی انتخاب میکند و همچنین تفسیر و بررسی نقاشی کودک ،به نقاط کور و تعارض های پنهان کودک پی میبرد و سعی میکند که آنها را حل کند. این روش در واقع معادلی برای روش تداعی آزاد فروید است که کودک در آن بطور غیر مستقیم مسائل خود را عنوان میکند.(بیل جانسون و آستون ،۱۹۹۲)

نظریه ی کلاین و مفاهیم اساسی آن

مراحل تحول روانی از نظر کلاین:
۱-مرحله ی موضوع جزئی:که با موضع روان گسیخته-پارانویاگونه مطابقت دارد.در این موضع پستانی که به کودک غذا میدهد،ودستی که وی را در گهواره میخواباند به عنوان عناصر یک جوهر مستقل باز شناسی نمیشوند.((من))کودک ضعیف است. تعارضی که کودک دچار آن است ناشی از تعارض عشق و پرخاشگری است.گرسنگی وغیبت موضوع خوب ،به عنوان تهاجم موضوع بد تلقی میشود.اما ارضا و رضایت خاطر بوسیله ی پستان با این تلقی مقابله میکنند.خوب و بد مشخص کننده ارضاء و ناکامی اند.پستانی که رضایت خاطر ایجاد میکند محبوب است (موضوع خوب)و پستانی که ناکام میسازد مورد تنفر است(موضوع بد).
مکانیزم های دفاعی مورد استفاده کودک در این مرحله ،برون فکنی ولایه سازی است.کودک مادر خوب را جزءخودش میکند یعنی درون فکنی میکند.برون فکنی موضوع خوب باعث ایجاد موضوع آرمانی میشود.

مکانیزم های دفاعی دیگر

-انکار
-آرمانی سازی
-ناارزنده سازی موضوع
-مهار کردن قدرت طلبانه با هدف تضمین تاثیر و حفظ دوپارگی به کار می افتند
۲-مرحله ی ادراک موضوع کلی: موضع کودک افسرده وار است(۶ماهه دوم نخستین سال زندگی):کودک میفهمد که پستان بد و خوب و مادر بد و خوب موضوع واحدی اند.متمایز شدن مادر به منزله ی یک کمیت ،مستلزم بازشناسی وابستگی نسبت به او نیز هست و از اینجا رنج،اضطراب و سرانجام افسردگی کودک نشئات میگیرد.او پستانی را که به وی غذا میدهد دوست دارد،اما از دستی که او را از آن دور میگند متنفر است و در نتیجه میترسد که آنها را از دست بدهد یا ویران سازد.
مکانیزم مورد استفاده کودک سالم در این مرحله،مکانیزم ترمیم است،که امکان باز آفرینی و ترمیم موضوع را برای کودک فراهم میسازد.اما اگر نیروهای ویرانگر بر نیروهای خوب غلبه کنند،((من))کودک به دلیل استفاده از دفاع های آشفته وارل از هم پاشیده میشود

مفاهیم اساسی نظریه ی کلاین

تکنیک بازی

در ادامه ی جنگ جهانی اول ،کلاین،تکنیک بازی درمانی را گسترش داد.که امروزه در تمام دنیا بکار میرود.چون کودکان قادر به درک و انجام عمل تداعی آزاد نبودند،بعنوان جانشینی برای این مفهوم،کلاین تکنیک بازی درمانی رابرای آشکار کردن انگیزه های نا هوشیار کودکان ابداع کرد.او باور داشت که کودکان طی بازیها و نقاشی هایی که در جلسات درمان نشان میدهند،در واقع احساسات خود را بروز میدهند.او نشان دادکه راه ومسیر بازی کودکان با اسباب بازی ها آشکار کننده ی اضطراب ها و تخیلات دوران ابتدایی و نوزادی آنهاست.افکار ناهوشیار کودکان باید بوسیله ی تحلیل رفتار غیر کلامی شان فهمیده شود.در طی روند درمان او نشان میداد که چگونه این اضطراب ها بر رشد ایگو ،سوپرایگو و نگرش آنها به جنسیتشان تاثیر میگذارد و آنها را مستعد بیمار شدن در آینده میکند.
بواسطه ی روش های درمانی او،کودکان در طی جلسات درمان احساسات ادیپی،عقده های پرخاشگرانه و…را که بخاطر احساس گناه نمیتوانستند بطور مستقیم بیان کنند،بطور غیر مستقیم به درمانگر نشان میدادند،که این مساله بشدت مخالفت آنا فروید را برانگیخت چرا که او معتقد بود کودکان غیر قابل روانتحلیل گری اند.

موضع افسردگی

در مورد افسردگی موضع وسیعی دارد.بنا به نظریه ی کلاین،ممکن است موضوعی مثل مادر، زمانی مورد نفرت وزمانی مورد عشق قرار گیرد.افسردگی زمانی اتفاق می افتد که مادر همه ی دنیای کودک بشود.این امر باعث میشود که کودک بدلیل احساس گناه اجازه پیدا نکند که احساسات منفی و پرخاشگرانه ی خود را به بیرون بریزد چرا که بیرون از خودش فقط مادرش وجود داردومادر مقدس است و لذا همه ناراحتی ها و تکانه های بد ومنفی را به درون خود میریزد که این امر منجر به ایجاد افسردگی در کودک میشود.(میشل وبلک،۱۹۹۵)
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.