زندگینامه ایت الله میرزای شیرازی
ایشان مشهور به میرزای شیرازی بودند و از علمای و مراجع قدیمی شیعه می باشند که بخاطر نامه تاریخی تحریم تنباکو بسیار در تاریخ شناخته شدند.
مقدمه
ایشان مشهور به میرزای شیرازی بودند و از علمای و مراجع قدیمی شیعه می باشند که بخاطر نامه تاریخی تحریم تنباکو بسیار در تاریخ شناخته شدند. میرزای شیرازی در اوایل زندگی یعنی سال ۱۲۴۸ هجری قمری از شهر محل تولدش شیراز به اصفهان مهاجرت کرد و نزد علمای آن شهر به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۲۵۹ به کربلا رفت و شاگرد شیخ مرتضی انصاری شد. در سال ۱۲۹۱ به سامرا رفت و آن جا را برای اقامت انتخاب کرد تا اینکه در سال ۱۳۱۲ به رحمت پروردگار درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد. در این شماره اززندگی افراد مشهور درباره این مرجع عالیقدر بیشتر بدانید.
زندگی نامه میرزای شیرازی
سید محمد حسن حسینی معروف به میرزای شیرازی فرزند میرزا محمود در ۱۵ جمادی الاول سال ۱۲۳۰٫ ق در فضایی علمی و معنوی در شیراز متولد شد. پدر او در همان سالهای تولد وفات یافته و وی تحت تربیت دایی دانشمندش سید حسین مجدالاشراف قرار گرفت. محمد حسن در چهار سالگی به مکتب رفته و در شش سالگی وارد حوزه علمیه شد. او دارای هوشی سرشار و حافظهای قوی و استعدادی درخشان بود و این همه لیاقت و شایستگی، همگان را به اعجاب واداشته بود.
میرزا محمد حسن در هشت سالگی در مسجد وکیل شیراز به مواعظ اخلاقی پرداخته و حاضران را به خودسازی وخدا محوری دعوت می کردند. در دوران نوجوانی مهمترین کتاب فقهی حوزه؛ شرح لمعه را تدریس میکرد تا جایی که در همان دوران، حاکم شیراز منصب مهمی را در حکومت شیراز به او پیشنهاد کرد اما او که عاشق تحصیل و راهیابی به مسلک عالمان راستین و آشنایان معارف اهل بیت علیهم السلام بود، تحصیل را بر مسند ریاست ترجیح داده و راهی حوزه اصفهان گردید که در آن زمان پر رونقترین حوزه شیعی بود.
شیخ محمد تقی اصفهانی صاحب کتاب «هدایه المسترشدین» نخستین هدایتگر وی در اصفهان بود. بعد از فوت وی، سید حسن بید آبادی او را به شاگردی پذیرفته و جان تشنه کامش را به جرعههای معارف زلال اهل بیت علیهم السلام سیراب کرده و قبل از بیست سالگی، اجازه اجتهاد میرزا را صادر نمود.
تحصیلات میرزای شیرازی
میرزای شیرازی بعد از گذراندن ۲۹ سال از بهار عمرش و کسب فیض از بهترین استادان عصر و دریافت اجازه اجتهاد از حوزه اصفهان، برای تکمیل معلومات خود راهی دیار نجف و کربلا گردید. او به یمن برکت وجود مقدس امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام به حلقه درس اساتید شایستهای همچون حسن کاشف الغطاء، شیخ حسن نجفی (صاحب جواهر)، سید ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط) و شیخ مشکور حولائی پیوست.
بعد از اینکه خود را بی نیاز از اساتید حوزه های عراق احساس کرد، قصد برگشت به ایران نمود. صاحب جواهر که آن همه شایستگی را در وجود ایشان حس کرده بود، برای حاکم شیراز و مردم منطقه نامهای نوشته و با ستایش فراوان از میرزای شیرازی، وجود چنان شخصیت والایی را برای آن منطقه مغتنم و ضروری دانست. اما وقتی که میرزا از حوزه کربلا برای وداع با مرقد مطهر علی علیهالسلام وارد نجف گردید، به شیخ انصاری خبر دادند که طلبه مستعدی بنام سید محمد حسن شیرازی قصد برگشت به وطن دارد. او را دعوت کرده و در یک جلسه علمی وارد مذاکره با میرزای شیرازی گردید. میرزا با شنیدن سخنان شیخ جان تازهای گرفته و احساس کرد با دریایی مواج از فقه و اصول رو بروست، از این رو قصد خود را از سفر به وطن عوض کرده، این شعر سعدی شیرازی را زمزمه نمود که:
چشم مسافر چو بر جمال تو افتد عزم رحیلش بدل شود به اقامت
بازگشت میرزای شیرازی به وطن
میرزا از آن روز به حلقه درس شیخ انصاری پیوسته و تا آخرین لحظات عمر شیخ ، از وی جدا نشد. شیخ نیز آنچنان به لیاقت میرزا باور کرده بود که با اصرار تمام، تصحیح کتاب «رسائل» خود را به میرزا محمد حسن واگذار کرد.
میرزای شیرازی به تربیت شاگردان ممتازی همت گماشت که از جمله آنها میتوان به میرزا محمد تقی شیرازی (معروف به میرزای دوم)، شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم)، میرزا حسین نائینی، شهید شیخ فضل الله نوری و آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، حاج آقا رضا همدانی، حاج میرزا حسین سبزواری، سید محمد فشارکی اصفهانی، سید محمد کاظم یزدی صاحب عروهالوثقی اشاره کرد.
میرزای شیرازی در سال ۱۲۸۱ ق، بعد از رحلت شیخ انصاری، ۲۳ سال منصب خطیر مرجعیت را عهدهدار گردید.اقدامات میرزای شیرازی در نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و دفاع از کیان اسلام، هر کدام نقطه عطفی در تاریخمرجعیت تشیع به شمار میآید.
این پرچمدار علم و عمل و مرد سیاست و دیانت در سال ۱۳۱۲ ق، در سن ۸۲ سالگی درگذشت و پیکر مقدس او را به نجف حمل کرده و در کنار درب طوسی حرم علی علیه السلام به خاک سپردند.
حماسه میرزای شیرازی و تحریم تنباکو
ایران در دوران حکومت سلسله قاجاریه یکی از اسفبارترین دورانهای خود را میگذرانید. هر روز به یکی از دشمنان این مرز و بوم امتیاز تازهای واگذار میشد و دست آنها برای سلطه این کشور گشودهتر میگشت. گاه این امتیازها آنقدر ظالمانه و نابخردانه بودکه از سوی دشمنان نیز «بخشیدن ایران توسط شاه» نام میگرفت.
واگذاری امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو در داخل و خارج کشور به کمپانی ساختگی «رژی» یکی از این امتیاز بخشی ها بود. طرف اصلی این قرارداد دولت انگلیس بود که در پشت ماسک کمپانی رژی و شخصی به نام «ماژور تالبوت» مخفی شده بود. در آن زمان یک پنجم مردم ایران به کار کشت و زرع و خرید و فروش تنباکو مشغول بودند و واگذاری این امتیاز به منزله واگذاری حق حیات یک پنجم مردم ایران به انگلیس بود.
تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی
با توجه به اینکه به انگلیسی ها اجازه داده شده بود که با استخدام و وارد کردن افراد مسلح تمامی راهها را تحت نظر بگیرند و تمامی کالاها را بازرسی کنند، میتوان به پیآمدهای فاجعهانگیز و دردناک این قرارداد ننگین و ذلّتبار پی برد. بویژه آنکه در هنگام اجرای آن، انگلیسی ها با وارد کردن دختران و زنان فاسد و برپایی جلسات و مراسم عفت ستیز، سعی در تزلزل باورهای مردم نیز داشتند. در حقیقت واگذاری امتیاز تنباکو فقط یک وابستگی اقتصادی نبود ، بلکه یک هجمه فرهنگی و عقیدتی بر مرزهای ایمان و معنویت و خداباوری ایران اسلامی به شمار میرفت. توجه به همه جوانب این حادثه تاریخی، توطئه ها و نقشه های از قبل طراحی شده استعمار را در قرن سیزدهم علیه ملت ایران بر ملا میسازد.
امواج آن، چنان سنگرهای دشمن را درنور دید که حتی شاه در خانهاش نیز از آن در امان نماند. هنگامی که ناصرالدین شاه در حرمسرای خود دستور آوردن قلیان را داد، هیچ کس اعتنا نکرد و چون از اطاق خود بیرون آمد، زنان را مشغول شکستن قلیانهای سلطنتی دید.
حضرت امام خمینی رحمهالله میفرماید: «ایشان یک سطر نوشت که تنباکو حرام است، حتی بستگان خود آن جائر هم و حرمسرای خود آن جائر هم ترتیب اثر دادند به آن فتوا و قلیانها را شکستند. دربعضی جاها تنباکوهائی که قیمت زیاد داشت در میدان آوردند و آتش زدند و شکست دادند آن قرارداد و لغو شد قرارداد. یک همچو چیزی را اینها دیدند که یک روحانی پیر مرد در کنج یک دهی از دهات عراق (سامره) یک کلمه مینویسد و یک ملت قیام میکند و قرار دادی که مابین شاه جائر و انگلیسی ها بوده است به هم میزند و یک قدرت این طوری دارد روحانیت.»
نقش میرزای شیرازی در جلوگیری از نفوذ انگلیسی ها در ایران
بعد از صدور فتوا، شاه و عوامل استعمارگران به تکاپو افتاده و به دنبال راه چارهای میگشتند. جلسات متعدد و تهدیدهای بسیار و پیشنهاد رشوه و هدیه از طرف دربار به علما سودی نبخشید و آنان را به نادیده گرفتن فتوای مرجع تقلید وادار نکرد. بالاخره جمعیت مؤمن با اجتماع در مسجد بزرگ بازار تهران (مسجد امام) به طرف دربار حرکت کرد و عدهای در اثر تیراندازی عوامل شاه به شهادت رسیدند.