تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه سیبویه

ابو بشر عمر بن عثمان بن قنبر ملقب به سیبویه از جمله عالمان صرف و نحوه زیبان عربی در قرن دوم در بیضای شیراز متولد شد.

زندگینامه سیبویه

ابو بشر عمر بن عثمان بن قنبر ملقب به سیبویه از جمله عالمان صرف و نحوه زیبان عربی در قرن دوم در بیضای شیراز متولد شد.فیروزآبادی مؤلف قاموس دربارهٔ معنای نام او می‌گوید: سیبویه یعنی بوی سیب.بنا به نقل زرکلی، سیبویه در سال ۱۴۸ ه. در یکی از دهکده‌های شیراز بخش بیضا به دنیا آمده‌ است، سپس به بصره رفته و از همراهان حلقه درس خلیل بن احمد شده و در آنجا کتاب مشهور خود را در صرف و نحو، تصنیف کرده‌است، آن‌گاه به بغداد عزیمت کرده و پس از مناظره ناراحت‌کننده‌ ای با کسائی، به اهواز آمده و در آنجا به سال ۱۸۰ ه. وفات یافته‌است.کنیه‌های وی را ابوبِشر، ابوعثمان و ابوالحسن ذکر کرده‌اند که کنیه نخست، مشهورتر است.منابع کهن وی را از موالی بنی‌حارث بن کعب و آل ربیع بن زیاد حارثی دانسته‌اند.

سیبویه اصالتاً ایرانی بود و در سال ۷۶۰ میلادی در بیضا(فارس) متولد شد و در بصره نشو و نما کرد. پس از آن که در نحو استادی بی‌همتا شد به نزد یحیی بن خالد برمکی به بغداد رفت.وی علاوه بر این‌که از خلیل درس می‌گرفت نزد استادان دیگری مانند عیسی بن عمر و یونس به شاگردی نشست و لغت را هم از ابو خطاب اخفش فرا گرفت. آنگاه به تألیف کتابی در نحو پرداخت که ابن ندیم دربارهٔ آن می‌نویسد: نه پیش از وی کسی مانند آن را تألیف نموده و نه بعد از او کسی تألیف خواهد کرد.

معنای لغت سیبویه

بیشتر منابع برآنند که سیبویه به معنای بوی سیب است که در این صورت باید اصل کلمه «سیب بویه» باشد؛ اما ابن خالویه این کلمه را مشتق از « سی» و « بویه» می‌داند؛ یعنی کسی که سی بوی خوش از او برآید و در تفسیر آن گفته است که چون سیبویه همیشه عطرآگین بوده او را این لقب داده‌اند. برخی نیز سِیبَوَیه را مرکب از « سیب» و « ویه» به معنی سیب وش یا مانند سیب دانسته، برآنند که چون وی زیبا روی و گونه‌هایش به سرخی سیب بوده او را این لقب داده‌اند. برخی مستشرقان نیز اشتقاق سیبویه از سیب را پذیرفته‌اند و برآنند که این کلمه در اصل « سِیبُو» به معنی سیب کوچک و نامی تحبیبی بوده است.

طبق نوشته روزنگارهای بین‌المللی، «سیبویه»زبان‌شناس معروف ایرانی در نخستین هفته ژانویه سال ۷۹۳ میلادی در شیراز درگذشت. بنا به روایتی، وی در سال ۱۸۰، در سن چهل سالگی درگذشت و در گورستان باهلیه مدفون شد. اینک بر قبر او سنگ سیاهی است که در دکانی در دروازه کازرون قرار دارد و به سنگ سیاه معروف است. یک مزار دیگر نیز درشهر قدیمی سیراف که اکنون بندر طاهری نامیده می‌شود واقع در عسلویه استان بوشهر وجود دارد که بنام مزار این دانشمند معروف است.عده‌ای بر این باورند که اگر سیبویه ایرانی برای زبان عرب صرف و نحو ننوشته بود این زبان در نوشتار همانند لهجه (گویش) یکنواخت بودن خود را از دست می‌داد.سیبویه هنگام که عزم سفر به خراسان نموده بودن در عرض راه بیمار می‌شود، ودر سال (۱۸۰هـ/ ۷۹۶م) در عمر ۴۰ سالگی در شهر شیراز درگذشت.

 

گفت و گو با دانشمند بزرگ کسائی

سیبویه پس از آن‌که در علوم مختلف و به ویژه صرف و نحو تبحر یافت، از بصره به بغداد رفت و به حضور یحیی بن خالد برمکی رسید و از وی خواست تا مقدمات مناظره با کسائی را که در راس نحویان کوفه و معلم امین، فرزند هارون الرشید بود، فراهم آورد. یحیی نخست سیبویه را از این کار برحذر داشت، اما با اصرار وی این مناظره، در حضور گروهی از نحویان از جمله سعید بن مسعده معروف به اخفش اوسط و فرّاء در بغداد برگزار شد و چون در مسئله‌ای نحوی میان سیبویه و کسائی اختلاف افتاد، امین جانب استادش کسائی را گرفت و سرانجام با نیرنگ و جنجال آفرینی این مناظره که به « زنبوریه» شهرت یافت، به سود کسائی پایان یافت.

سیبویه پس از آن بغداد را ترک کرد و به زادگاهش در شیراز بازگشت و اندکی بعد درگذشت. به روایتی وی پس از آن‌که در این مناظره ناکام ماند، بر آن شد تا به خراسان نزد طلحه بن طاهر که شیفته نحو بود، رود. اما پیش از رسیدن به بارگاه وی در ساوه بیمار شد و در همانجا درگذشت. در روایت دیگری آمده است که وی در حال احتضار سرش را در دامن برادرش گذاشت و چشم از جهان فرو بست.

 

 

منبع ویکی‌پدیا مشاهیر علم و ادب پارسی
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.