زندگینامه هنری جیمز
اجدادش از مهاجران ایرلندی و بسیار ثروتمند بودند، پدرش مردی ادیب، نویسندهای متفکر و شخصیتی پرجاذبه بود، و برادرش هم ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس معروفی شد. بدین طریق هنری در محیطی بافرهنگ پرورش یافت و او که پسرکی کمحرف و حساس بود و در میان سخنوران خانواده خود را فردی آرام و بیکاره میدید، ساعات بیکاری را در کوچههای شهر قدیم نیویورک که هنوز حال یک دهات را داشت، در حالتی رؤیایی میگذراند و در کتابخانهها چشمهای خشک نشدنی برای آثار آینده خود ذخیره میکرد. هنری با خانواده خود به اروپا سفر کرد، پنج سال را در ژنو و انگلستان و پاریس گذراند، در 1860 در نیوانگلند مستقر شد و در طی جنگهای داخلی، در آنجا به سر برد. نقصی در ستون فقرات موجب شد که هنری از شرکت در جنگ معاف گردد، این پیشامد به او آن احساس را داد که در صحنه زندگی بیگانه و بیکاره است و سرنوشت او را تنها برای مشاهده تلاش و کوشش دیگران آفریده. کمکم معتقد شد که همین تقدیر به او رسالت داده است تا مشاهدات خود را به دیگران منتقل کند و این کارتنها از راه هنر امکانپذیر است، پس جیمز به هنر نقاشی روی آورد، اما چیزی نگذشت که استعداد واقعی خود را کشف کرد و به راه نویسندگی افتاد و کار ادبی را با انتشار مقالههای انتقادی و قصهها و داستانهای کوتاه در روزنامهها و مجلهها آغاز کرد.
ويليام، درجه ي دکترای پزشکی خود را در سال 1869 دریافت نمود و پس از گذراندن یک دوره بیماری آبله، کار تدریس در دانشگاه “هاروارد” را آغاز کرد؛ ابتدا آناتومی و فیزیولوژی، سپس روانشناسی و سرانجام در سال 1879 به تدریس فلسفه پرداخت.
او در سال ۱۸۷۸ ازدواج کرد و از روحيه و تندرستي بيشتري برخوردار شد. او یکی از نخستین آزمایشگاههای روانشناسی تجربی در آمریکا را بنانهاد. کتاب درسی مشهور او به نام “اصول روانشناسی” (1890) مورد تحسین و استقبال زیاد قرار گرفت.
اولین داستان کوتاه و هنرمندانه جیمز به نام زائری مشتاق A Passionate Pilgrim (1871) در مجله اتلانتیک مانثلی Atlantic Monthly منتشر شد که نظر او را درباره مردم اروپا نشان میداد. این داستان مورد ستایش و تحسین قرار گرفت و با داستانهای دیگر در 1875 انتشار یافت. هنری پیوسته میان دو تمایل میزیست، از سویی عاطفه میهنپرستی او را به امریکا پیوند میدادو از سوی دیگر روح و فکرش به جانب اروپا کشیده میشد. سرانجام تمایل به زندگی در اروپا بر او چیره شد و پس از تردیدی طولانی مصمم گشت که در انگلستان مقیم شود. پس در 1876 به لندن رفت، همانجا اقامت گزید و با انگلستان و مردم آن پیوندی عمیق برقرار کرد و از باروری فراوان در کار برخوردار شد. تضاد و اختلافات زندگی معنوی اروپایی و امریکایی و مطالعه و توصیف رنج هموطنانش به هنگام برخورد با فرهنگ و تمدن کهن و مختلط قاره اروپا، موضوع مورد توجه او گشت و زمینه اصلی بیشتر آثارش قرار گرفت. اولین رمان او در این زمینه رودریک هادسن Roderick Hudson در 1874 منتشر شد.
از دیگر کارهای مهم ویلیام جیمز در حوزه ي روانشناسی میتوان به ارائه ي “نظریه ي هیجان” اشاره کرد كه با كمك روانشناس دانمارکی، “کارل لنگ”، به ارائه ي آن پرداخت و از اين رو به “نظریه ي هیجان جیمز- لنگ” مشهور شد.
علاوه بر تأثیر فوقالعادهای که ویلیام جیمز بر روانشناسی گذاشت شاگردان معروف و برجستهای نیز در این رشته تربیت کرد که از آن میان میتوان مریویتون کالکینز، ادوارد تورن رایک، استنلی هال و جان دیوئی را نام برد.
ويليام جيمز، فیلسوف بزرگ عصر و زمانهاش بود و فلسفه ي پراگماتیسم* را كه از سوی همشهری امریکایی او، “چارلز ساندرز پیرس” باب شده بود، پذیرا شد و آن را گسترش داد. پذیرش کثرت، روان بودن، گرديدن و شدن و پنهان بودن همه ي چیزها و یک دیدگاه واقعبینانه و مبتنی بر عقل موجود ـ نسبت به همه ي جنبههای تجربه بشری ـ در کانون انديشه ي او قرار داشت، اما این امر هرگز موجب نمیشود که فلسفه ي او یکنواخت و دنیوی شود. وي بر اين باور بود که اگر فکر و اندیشهای مؤثر واقع شود، از نوع فکر و اندیشه ي راستين است و مادامی که موجب دگرگونی در زندگی شود، پرمعنا و ارزشمند خواهد بود. از نگاه او، حقیقت یک امر مطلق، ثابت و تغییرناپذیر نیست، بلکه در اثر تلاش انسان ایجاد میشود. از سوي ديگر، بین حقیقت و خیر، پیوندی تنگاتنگ وجود دارد؛ آنچه حقیقت است تبدیل به خیر میشود.
دغدغه ي نهایی او یک امر اخلاقی بود. او میخواست روشی فلسفی را برای زندگی و نیز انسانها ارائه دهد. شیوه ي زنده و باروح کلام و نوشتارش، وی را در نزدهمگان محبوب کرد. در سال 1899 که ویلیام جیمز سرگرم بالا رفتن از کوهی در نزدیکی خانهاش در “نیوهمپشایر” بود، راه بازگشت خود را گم کردو در نتيجه ي تلاش شدید برای یافتن راه بازگشت از کوه مزبور، ناراحتی قلبي او شدت گرفت. در طول دو سال آینده، كم و بيش زمینگیر بود، اما به ناگهان و در کمال حیرت، بهبود یافت و توانست به “هاروارد” بازگردد و شغل سنگين تدریس را از سر گیرد. او در سال 1907 بازنشسته شد و در 1909 کتابي را با نام “یک جهان کثرتگرا” منتشر كرد؛ وی در این اثر به گونه اي درخشان به آثار هگل، Fechner و برگسون پرداخته است. پس از چند ماه، ناراحتی قلبی او دوباره بروز کرد و در 26 اوت 1910 در خانهاش، واقع در “نیوهمپشایر” درگذشت.
رمانهای جیمز از نظر تناسب و توازن ساختمان و قدرت و ظرافت نثر در درجهای بود که هنوز در شیوه داستانپردازی بیرقیب مانده است. این استادی را میتوان در رمان آنچه میزی میدانست What Maisie Knew (1898) و قرن نامطبوع The Awkward Age (1899) بخوبی مشاهده کرد. جیمز در رمان غنایم قصر پاینتون The Spoils of Pynton (1896) محیط و قهرمان انگلیسی را وارد کرده است. این کتاب یکی از موضوعهای مورد توجه جیمز یعنی ضربه شدید زندگی بر روحهای لطیف و کمنظیر را دربردارد. جیمز در 1898 به خلق سه اثر زیبا و پرارزش بالهای کبوتر The wings of the Dove (1902)، سفرا The Ambassadors (1903) و جام زرین The Golden Bowl (1904) پرداخت. در این آثار خیالانگیز جیمز به اوج خود میرسد و سالها بایست بگذرد تا خوانندگان قدرت درک آن همه صور ذهنی را بیابند. جیمز در 1904 به زادگاه خود بازگشت و از ایالات مختلف امریکا دیدن کرد و در بازگشت به انگلستان صحنه امریکایی The American Scene را انتشار داد که از بدیعترین آثاری درباره تمدن امریکا است. از آن پس اروپا را ترک نکرد و بیشتر وقت خود را به تجدید نظر در مجموعههای داستانهای کوتاه و رمانهایش گذراند و به این مجموعهها مقدمههایی نوشت که نهتنها نمودار شوق اوست، بلکه مهمترین تحلیل رمان در شکل هنریش میباشد که بعدها جداگانه به نام هنر رمان The Art of the Novel در 1934 منتشر شد. اعلام جنگ جهانی 1914 جیمز را آشفته ساخت. وی به خوبی میدانست که آنچه به ظاهر وقوع یافته، صورتی عمیق و پهناور از جنبه حیوانی آن تمدن عالی است که در همه آثارش وصف کرده است. سرخوردگی وی از جنگ به نوشتن دو رمان تازه انجامید به نامهای برج عاج The Ivory Tower و ادراک زمان گذشته The Sense of the Past هردو پس از مرگش به سال 1917 انتشار یافت. جیمز در 1915 به تابعیت انگلستان درآمد.
رمانهای جیمز شکلی بدیع و کاملاً هنری دارد. داستانهایش از ظرافت و استادی و هوشمندی و زیبایی و تنوع فراوان برخوردار است که ستایندگان و پیروان بسیار به دست آورد. جیمز را باید نویسندهای برتر از آمیختگی خصوصیتهای روحی و معنوی انگلیسی-امریکایی دانست. وی در حال برگزیدن سرزمینی که از مثلث امریکا-پاریس-انگلستان تشکیل میشد، تمدنی مختلط فراهم آورد و هرسه تمدن را در رمانهایش مورد تحلیل قرار داد. جیمز با تلاشهای ماندگار خود در تاریخ رماننویسی جهان مقامی برجسته یافت.