زندگینامه محمد بکتاش
محمد بکتاش یا حاجی بکتاش ولی، عارف و صوفی متصوف ترک های خراسان قرن ۱۳ میلادی (سده ۱۳ میلادی) و بنیانگذار طریقت بکتاشیه در سال ۱۲۰۹ میلادی در نیشابور روستای فوشنجان بدنیا آمد.
نام و نسب او را محمدبن ابراهیم بن موسی خراسانی ثبت کردهاند. وی در ترکیه به حاجی بکتاش ولی مشهور است. وی در سده هفتم هجری/ سیزدهم میلادی میزیست. طبق روایات سنتی، حاجی بکتاش اهل نیشابور خراسان است. او در حوالی چهل سالگی به روم(آسیا ی صغیر) مهاجرت کرد و در سال ۱۲۷۰ میلادی، در ۶۲ سالگی، درگذشت. بکتاشیها، تبار حاجی بکتاش را به شیخ احمد یسوی، عارف سده ششم هجری / دوازدهم میلادی، و از این طریق به امام موسی کاظم میرسانند. روایات مندرج در منابع کهن بکتاشی، از جمله مناقب حاجی بکتاش یا ولایتنامه دربارهٔ زندگی حاجی بکتاش مشابه افسانههایی است که دربارهٔ سایر عرفای سده هفتم هجری رواج دارد و او را بیشتر به عنوان یک چهره اسطورهای دارای کرامات خارقالعاده جلوه گر میسازد. به رغم این افسانهها، مدارکی در دست است که وجود شخصیتی واقعی به نام حاجی بکتاش را به اثبات میرساند؛ کهنترین اشاره به نام حاجی بکتاش در وقف نامهای است که در سال ۶۹۵ ق. / ۱۲۹۵ م. نگاشته شده و در آن از مرحوم حاجی بکتاش و لی یاد شدهاست. سند بعد، وقف نامه دیگری است متعلق به سال ۶۹۷ ق. / ۱۲۹۷ م؛ که در آن از املاک حاجی بکتاش ولی قدس سره یاد شدهاست. تعبیر ”قدس سره “ در این سند نیز گواه بر مرگ حاجی بکتاش در پیش از این تاریخ است و نشان میدهد که وی فردی متمول و معروف در منطقه محل سکونتش بوده و روستایی به نام او شهرت داشتهاست. در مناقب العارفین افلاکی نیز از عارفی به نام حاجی بکتاش خراسا نی یاد شده که معاصر مولوی متوفی ۶۷۲ ق. / ۱۲۷۳ م و جانشین و خلیفه بابا رسولالله بود. سند بعدی، شعری است از خطیب اوغلو، شاعر ترک، که در سال ۱۴۰۹ سروده شده و گویا ترجمهای است از مقالات عربی حاجی بکتاش خراسانی؛ و حاوی برخی مباحث عرفانی است و ابراز علاقه فراوان به خاندان پیامبر اسلام ودوازده امام شیعه نمودهاست. این منابع، و منابع دیگری که به سده شانزدهم میلادی تعلق دارند، ثابت میکند که واقعاً عارفی شیعی به نام حاجی بکتاش نیشابوری خراسانی وجود داشته و از نیمه دوم سده سیزدهم میلادی به عنوان پیر طریقت بابایی در آسیای صغیر پیروانی داشتهاست.[۷]
در زمره دوازدهامامیهای شیعه علویان |
چهره ها |
علی-محمد • شاه اسماعیل یونس امره • پیر سلطان ابدال حاجی بکتاش والی |
دوازده امام |
یکمین علی · دومین علی سومین علی · چهارمین علی پنجمین علی · ششمین علی هفتمین علی · هشتمین علی نهمین علی · دهمین علی یازدهمین علی · دوازدهمین علی |
باورها |
حق-علی-محمد چهار دران • انسان کامل قرآن • بویروک وحدت وجود ظاهر • باطن |
آداب و رسوم |
روزه • سماع • موسیقی زکات • واسطه • تقیه دوشکونلوک میدانی |
ساختار رهبری |
ددهها • مرشد • پیر رهبر • درگاه • جم خانه جم • باباها |
آیینها |
نوروز • عاشورا خضر روز |
طریقتها |
بکتاشی • قزلباش |
رویدادها |
کشتار سیواس |
بنابر گزارشِ کتاب مناقب، حاجی بکتاش یا ولایت نامه اهل نیشابور، از نسل موسی کاظم، و مرید لقمان خراسانی یکی از خلیفههای خواجه احمد یسوی بودهاست.
این کتاب به عنوان معرّف چگونگی پیدایی و گسترش طریقت بکتاشیه و نمونهای از ادبیات حماسی ترک در خور توجه است، اما برخی اطلاعات آن دقیق و صحیح نمیباشد.
ابتدا پدرش او را برای ارشاد نزد لقمان خراسانی برد. سپس حاجی بکتاش مدتها در نجف و مکه گوشه نشینی اختیار کرد و احتمالاً به دستور لقمان یا بر اثر مکاشفهای به آناطولی، (سلجوقیان روم)، رفت.
در آماسیه به بابااسحاق پیوست و به احتمال بسیار در شورش باباییان ضد سلجوقیان، که به کشتار باباییانان انجامید، شرکت داشت و برادرش، مَنتَش، نیز در سیواس در همین شورش کشته شد. حاجی بکتاش پس از این واقعه به قیرشهر (ترکی: kirşehir) و از آنجا به قَرَه اُویوک («حاجی بکتاشِ» کنونی)، قصبهای میان قیصریه و قونیه رفت، و خاتون آنا را به دختر خواندگی خود برگزید و تا پایان عمر در آنجا ماند.
وفات بکتاش را برخی در ۷۳۸ نوشتهاند، اما صحیح نیست، زیرا این تاریخ برای تطبیق با لفظِ «بکتاشیه»، از نظر حساب جُمّل، جعل شدهاست. در یادداشتی در پایان کتابِ اسرار حروفنامه، وفات او ۶۶۹ ثبت شدهاست. در وقفنامهای به تاریخ ۶۹۱ پس از نام حاجی بکتاش، کلمه «المرحوم» آمده و در وقفنامه دیگری به تاریخ ۶۹۵، نیز که در خانقاه شیخ سلیمان ولی در قیرشهر موجود است، با قید «مرحوم» از او یاد شدهاست، بنابراین تاریخ ۶۶۹ درست به نظر میرسد. از جمله آثار بکتاش کتابی است به نام المقالات، به عربی که اصل آن در دست نیست. دو ترجمه منظوم ترکی از این اثر وجود دارد: ترجمه سعید اَمره، شاعر بکتاشی قرن هشتم (نسخهای از این کتاب در ۸۲۷ استنساخ شده و در کتابخانه مانیسا/مَغنیسا موجود است)، و ترجمه خطیب اوغلی، شاعر قرن نهم. بنابراین ترجمهها، کتاب دارای چهار بابِ شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت بودهاست. در هر باب درباره مرگ، احوال دل، تصوف، زاهد، عارف و محب بحث، و مقام انسان ستایش شدهاست. از جمله مطالب این کتاب، شهادت مردم به پیامبری محمد از زمان آدم، و تشبیه اوقات پنجگانه نماز به پیامبر اسلام و خلفای راشدین است.
آثار
- مقالات
- کتاب الفوائد
- شطحیه
- مقالات غییه و کلمات عینیه