منوچهری دامغانی
خلاصه : ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی، از جمله شعرای مشهور ایران در نیمه اول قرن پنجم هجری است . مشهورترین مسمط فارسی را منوچهری سروده است،که با بیت ذیل آغاز می گردد:خیزید و خز آرید که هنگام خزانست- باد خنک از جانب خوارزم روانست. ظاهراً مسمط از مبدعات منوچهری است. زیرا پیدایش از او در اشعار فارسی، اثری از آن دیده نشده است. در شعر منوچهری آثار ایران قدیم و کهن جلوه بسیاری دارد. او از نوروز، مهرگان، بهمنچه و سده نام می برد و جشن های ایران باستان را می ستاید.
والدین و انساب : نام وی، ابوالنجم بن قوس بن احمد منوچهری دامغانی است. گویا تخلص وی از نام منوچهربن قابوس زیاری گرفته شده است. [دست غیب، منوچهری دامغانی و جهان شاعرانه او، ص ۱۱ ] منوچهری در دامغان به دنیا آمد. این امر در اشعار خود وی نیز آمده است: سوی تاج عمرانیان هم برینسان بیامد منوچهری دامغانی. [دست غیب، عبدالعلی، «منوچهری دامغانی و جهان شاعرانه او» پیام نوین، اردیبهشت ۱۳۴۳، ص ۱۲ ] کودکی وی در دامغان گذشت، و بخشی از جوانی او در کناره های دریای خزر و دامنه های البرز به سر آمد. [اثر آفرینان، زندگینامه نام آوران فرهنگی ایران، ج۵، زیر نظر دکتر عبدالحسین نوایی، تهران انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰،ص ۲۹۵ ]
اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : دوران حیات دامغانی( نیمه اول قرن پنجم هجری)، دوره رونق حکومت غزنویان است.[دست غیب، منوچهری دامغانی و جهان شاعرانه او، ص ۱۱ ].
تحصیلات رسمی و حرفه ای : از اوایل زندگی منوچهری اطلاعی در دست نیست. جز آنکه آورده اند، او در ایام کودکی چنان زیرک و زرنگ بود که هر نوع شعری را به بدیهه می گفت. همین حدت ذهن و ذکاء بسیار او باعث شد که در اوان جوانی به آموختن ادب عربی، حفظ اشعار شعرای بزرگ تازی گوی بپردازد و بر احوال و آثار شاعران پارسی احاطه یابد. منوچهری علاوه بر زبان فارسی به زبان عربی نیز مسلط بود. او همچنین به نجوم، دین، طب، نحو،تاریخ و اساطیر نیز احاطه داشت. همچنانکه خود گوید:«من بدانم: علم دینی و علم طب و علم نحو- توندانی: دال و ذال و راء و زاء و سین و شین»[ دست غیب، منوچهری دامغانی و جهان شاعرانه او، صص ۴-۱۳ ]
استادان و مربیان : در مورد اساتید و مربیان ابوالنجم منوچهری اطلاعی در دست نداریم. لیکن در آن باره آورده اند که منوچهری، شضاگرد ابوالفرج سگزی بوده است. اما می توان در صحیح بودن این خبر، تردید داشته و شک نمود.[لغت نامه دهخدا، ج۱۳،ص۱۹۱۷۸ ] همچنین خبر دیگری را نیز که با گمان و حدس همراه است نقل کرده و اذعان داشته اند که منوچهری ظاهراً شاگرد عنصری بوده است. [اثر آفرینان، ج۵،ص۲۹۵ ]
زمان و علت فوت : منوچهری زیاد عمر نکرد. گویا مرگ وی در زمان جوانی و در سال۴۳۲هجری رخ داده است. [دست غیب، منوچهری دامغانی و جهان شاعرانه او، ص۱۲، لغت نامه دهخدا، ج۱۳، ص ۱۹۱۷۹]
مشاغل و سمتهای مورد تصدی : تخلص شاعر مورد نظر به « منوچهری» به دلیل انتساب وی به قلک المعالی منوچهربن شمس المعالی قابوس بن وشمگیر است. منوچهری در آغاز کار، در دربار آن امیر زیاری به سر می برد. پس از فوت امیر منوچهر، منوچهری به ری رفته و مدتی در ملازمت طاهر دبیر، حاکم ری به سر برد. به دنبال آن در سال ۴۲۶ ق سلطان مسعود غزنوی او را به دربار خود فرا خوانده است. [اثرآفرینان، ج۵، ص ۲۹۵ ]
شاگردان : از شاگردان منوچهری دامغانی اطلاع چندانی نداریم. لیکن آورده اند که از میان شاعران بعد از او، لامعی گرگانی کار او را در سرودن مسمط دنبال کرده است.[ لغت نامه دهخدا، ص۱۹۱۷۹ ]
همفکران فرد : منوچهری دامغانی با سلطان مسعود غزنوی احک: ۴۳۲-۳۸۷ ه.ق معاصر بود. و بیشترین دوران زندگی خود را در دربار سلطان گذرانید. چون در آن دربار وزیر دانش پرور و دانش دوستی به نام احمد بن عبدالصمد از او حمایت می کرد. منوچهری به دلیل پرداختن به سبک خراسانی، و نام آوری در آن شیوه، می تواند هم عنان شاعران بزرگی همچون رودکی، فرخی، عنصری، دقیقی و کسائی مروزی تلقی گردد. [دست غیب، منوچهری دامغانی و جهان شاعرانه او، صص ۲۴-۹ ] شعرای معاصر منوچهری نیز بزرگانی همانند زینبی علوی و عجدی بوده اند. [اثر آفرینان، ج۵، ص ۲۹۵ ]
آرا و گرایشهای خاص : شیوه شعر منوچهری، شیوه خراسانی ( ترکستانی) است. مهمترین خصیصه این سبک، رسا بودن(بلاغت) و کوتاهی لفظ و فشردگی معنی است. شاعر در مایه قصیده، و گاهی در میایه مسمط ( که از ابتکارات خود اوست) ترانه سرایی می کند. وی در این موارد توانایی بسیاری دارد.[همان،ص۲۵ ] منوچهری هم مانند حافظ «می» را در آزماینده گوهر انسانی می داند، هر چند مانند حافظ به نتایج عرفانی نمی رسد و به این لحاظ به خیام بیشتر نزدیک است. منوچهری «می» را زداینده اندوه ها و ناراحتی ها زندگانی و قانون شفا می داند.[همان،ص۲۹ ] جهان منوچهری، جهان صبوحی زدگان خرم دل، شیدایان گل پرست و دوستداران طبیعت عریان و گسترده است[همان ]. اندوه فلسفی در جهان او راه ندارد. وی شاعری تشبیه ساز بود، که توصیف های تازه و سرشاری از بدایع طبیعت را به دست داده است.[همان،ص ۳۰ ] تشبیهات منوچهری در قصیده معروف« شبی فرو هشته بدامن» زنده، گهرمند، ذهن گرا، شیوا و هیجان انگیر می باشد.[همان،ص ۳۱ ] ظاهراً مسمط از مبدعات منوچهری است. زیرا پیش از او در اشعار فارسی، اثری از آن دیده نشده است. شایان ذکر است، تسمیط در شعر، با نوع خاصی که منوچهری بنام مسمط ایجاد کرده بود، متفاوت است.[لغت نامه دهخدا، ج۱۳،ص۱۹۱۷۹ ] مدح های منوچهری از آیت های شاعرانه او نصیبی دارد. همانا نوا انگیزی و تازگی تشبیهات و استعارات و ی در آنها مشاهده می شود. سلیقه منوچهری در مدح ممدوح غالباً بر این اصل بنا شده است که شادی و طرب زندگانی را برای او آرزو کند و گاهی نیز از دانس و یادگیری ممدوح ستایش نماید. [همان، ص۲۲] منوچهری وقتی به مدح ممدوح می پردازد، باز هم از عوامل طبیعت استفاده کرده ، و به منظره ای می پردازد که از طراوت و تازه گی بهره مند است.[دست غیب، منوچهری دامغانی و جهان شاعرانه او، ص۲۱ ] در شعر منوچهری، آثار ایران قدیم و کهن جلوه بسیاری دارد، حتی او از «نوروز»، «مهرگان»، «بهمنجه» و «سده» نام می برد و جشن های ایران باستان را ستایش می کند.همان،ص ۱۸ ، از سوی دیگر نام پرده ها و آهنگ ها که در شعر منوچهری آمده است، نشان دهنده توجه شاعر به موسیقی است. اساساً شعر منوچهری با طبیعت موسیقی بسیار نزدیک است.[ همان،ص ۱۹]، بدان علت دائم از نام ابزار و وسیله های موسیقی، نام پرندگان، هماهنگی درختان و سبزه ها و گل ها و پرندگان، و آهنگ های موسیقی سخن می داند.[همان،ص۲۰ ]
منابـــــــع |
لغت نامه دهخدا، ج۱۳،ص۱۹۱۷۸ |
اثر آفرینان، ج۵،ص۲۹۵ |
دست غیب، منوچهری دامغانی و جهان شاعرانه او، ص۱۲، لغت نامه دهخدا، ج۱۳، ص ۱۹۱۷۹ |
آثار | ویژگی |
دیوان اشعار |
منبع: ایران شناسی
salam eni joon ، khobi azizam
y komak azat makham
begam ? bashe migam
man daneshjoo hastam va tahghighamo roye manochehriye damghani daram anjam midam ، ba inke matlabe bala ro khondam ama chandan komakam nakard ، hala age mishe y komaki be man kouni mamnoonet misham agaram k na bazam mamnoon
bye