زندگینامه علی محمد افغانی
علی محمد افغانی متولد ۱۱ دی ماه ۱۳۰۳ در شهر کرمانشاه و نویسنده نخستین رمان واقعی به زبان فارسی (شوهر آهو خانم) است.افغانی عضو سازمان نظامی حزب توده ایران بوده که در سال ۱۳۳۳ دستگیر شده و در دورهٔ پهلوی ۵ سال را در زندان به سر برده است. وی هم اکنون در آمریکا زندگی میکند و سرگرم نگارش به زبان انگلیسی می باشد. وی چندی پیش نوشتن زندگینامهٔ خود را به زبان انگلیسی به پایان رسانده است.
بیوگرافی علی محمد افغانی
علی محمد نقل میکند : «شاید روز تاجگذاری رضا خان روز پانزده اردیبهشت ۱۳۰۵ که خیابانهای کرمانشاه را چراغانی کرده بودند متولد شده است . در شناسنامه اش مأمور ثبت احوال شهر ،اول سال ۱۳۰۴ را نوشته و خط زده و ۱۳۰۵ را یاداشت کرده است اما خودش نه در روزش و نه در سالش اطمینان ندارد». سواد را ابتدا در مکتب خانه و سپس در مدرسه آموخت،تحصیلات متوسط را نیز در کرمانشاه به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به تهران رفت . چون قدرت مالی کافی برای ادامه تحصیل نداشت،برای استفاده کردن از مزایای مسکن و کمک هزینه به دانشکده افسری ارتش وارد و پس از فارغ التحصیل شدن از دانشکده افسری،چون از فارغ التحصیلان ممتاز بود به آمریکا اعزام گردید. در امریکا فرصتی یافت تا ادبیات زبان انگلیسی را فرا گیرد و جهان ادبیات نوین را بشناسد و با دنیای رمان و رمان نویسی آشنا شود و به قول خودش ، بداند که رمان چیست.
در بازگشت به وطن به سال ۱۳۳۳ با اینکه بیش از دو ماه از ازدواج با همسرش نگذشته بود،توسط مأموران حکومت نظامی در کرمانشاه دستگیر و پس از چهل روز نگهداری در پادگان شهر به تهران اعزام و به معاون حکومت نظامی تحویل گردید.در زندان پادگان توسط سروان نور خمامی تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت،بطوریکه دست چپش مدتها فلج و ناتوان بود،در دادگاه بدوی محکوم به اعدام شد و در تجدید نظر با یک درجه تخفیف به زندان ابد تقلیل یافت و به زندان قصر فرستاده شد. در زندان شروع به تدریس زبان انگلیسی و آموختن زبان فرانسه کرد و نتیجه ای مطلوب یافت.
تا انقلاب بهمن ۵۷ در زندان مانده و با انقلاب مردم و سقوط شاه آزاد شد. خود می گوید رمان معروف شوهر آهو خانم را در زندان نوشته است. با سرمایه اش کتاب را در دو هزار نسخه منتشر کرد. جسارتی که ناشران را حیرت زده کرد، اما کسانی که با افغانی زندان بودند و دادگاه نظامی اش را دیده بودند چندان متعجب نشدند. البته این رمان بسیار مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت، به همین دلیل خیلی زود توزیع آن را قبول کردند و به این ترتیب کتاب به چاپهای بعدی رسید. استقبال شگفت انگیز از رمان چنان بود که سرانجام به فیلمنامه تبدیل شد.
پیش از انقلاب بارها تجدید چاپ شد، پس از انقلاب نیز بارها در تیراژهای بالای ۱۰ هزار نسخهای منتشر شد. «شوهر آهو خانم» داستان ناتمام تبدیل زن ایرانی به ماشین تولید بچه، مسئول پختن و روفتن خانه و… است.افغانی این کتاب را در زندان نوشته است. وی در جایی گفته است که مأموران زندان جلوی نوشتنش را می گرفته اند و یادداشتهایش را بازرسی می کرده اند، به همین دلیل در هنگام نوشتن یک دیکشنری انگلیسی جلوی خود باز می کرده تا وانمود کند در حال ترجمهٔ یک کتاب انگلیسی میباشد و کتاب، کتاب خودش نیست. استقبال کتاب دوستان و صاحب نظران از این کتاب،موجب شد که نویسنده رمان دوم خود شادکامان دره قره سو را به بازار کتاب عرضه کند،پس از آن به ترتیب رمانهای شلغم میوه بهشته، سیندخت و بافته های رنج را نوشت.
در سالهای پس از انقلاب کتاب دکتر بکتاش را نوشت،سپس به نگارش کتاب همسفران که شامل سه داستان کوتاه است دست زد. علی محمد افغانی از داستاننویسان رئالیسمی است که راه را برای پیدایش رمانهای اجتماعی باز می کند.در درجه اول، مضامین اجتماعی و سیاسی را در آثارش مدنظر داشته است. مساله زنان و جایگاه اجتماعی آنان در آثار او قابل بررسی است. مضامین به کارگرفته شده بیشتر حول محور جامعه، اخلاق، دین، سیاست و موقعیت زن می چرخد. با بررسی داستان هایش می توان دریافت که شخصیت های مطرح و اصلی داستان های خود را از بین زنان انتخاب کرده و اگر شخصیت اصلی در یکی از داستانها مرد است، حضور پررنگ زنان را نمی توان نادیده گرفت. به عبارت دیگر هر چند زنان رمانهایش آن چنان که باید در جامعه و بیرون از منزل موثر نیستند، اما نقش آنان در خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است و نادیده گرفتن آنها غیرممکن است.
زنان داستانهای افغانی از اجتماع واقعی و پیرامون وی سرچشمه گرفته اند و به خوبی می توان آنها را که بیشتر زنان عامی هستند، با دردها و دغدغه هایشان حس کرد. به نظر نویسنده ، کتابی که خارج از تصور واقعیتها باشد ، نمی تواند پیامی داشته باشد و خود بخود برای اهل جامعه قابل اعتنا نیست زیرا جنبه اساسی هنر همان ارتباط هنر با زندگی است. آشنایی با فرهنگ مردم و طرز زندگی در آمریکا برایش جهان تازه ای یا به قول خودش پنجره ای بود برای دیدن عظمت های مردم ایران زیرا انسان تا در مقام مقایسه برنیاید ، نکته ها را درک نخواهد کرد . در برداشت هایش از مطالعه مطالب و رمان هایی که تصاویر محسوس و ملموس برایش داشت،دریافت که او نیز می تواند اندوخته های ایام زندگی اش را همانگونه به تصویر بکشاند و ارائه دهد. هم اکنون در آمریکا زندگی میکند و نوشتن زندگینامهٔ خود را به زبان انگلیسی به پایان رسانده است.
آثار علی محمد افغانی :
شوهر آهو خانم
شادکامان دره قرهسو
سیندخت
شلغم میوهٔ بهشته: شلغم میوه بهشته ـ گونه ای دیگر و کنایه ای به حکومت شاه و افراد شاه پرور، در یک معنی کسانی که افراد را بزرگ می کنند و بعد با ضربه ای ظریف او را نا بود می سازند .
بافتههای رنج
بوته زار
محکوم به اعدام
دکتر بکتاش
همسفرها
دختردایی پروین
صوفی صحنه، دزد کنگاور
دنیای پدران و دنیای فرزندان
حاج الله باشی
خداحافظ دخترم
نقل قول و خاطرات
علی محمد افغانی:
همواره دو دسته وارد حوزه ادبیات مىشوند. یکى هست که ذوق و استعدادش را دارد ولى تجربه خاصى ندارد و دیگر که تجربیات مختلف در زمانها و مقاطع مختلف بر زندگىاش تأثیرگذار بوده است.من در زمره گروه دوم بودم و کتابها چنین تأثیرى را بر من نهادهاند و این نداى درونى همواره با من بود. سالهاى ۱۳۲۴ – ۱۳۲۵، سالهاى پرخروشى بود و ما از دوره خفقان رضاشاه بیرون آمده بودیم و روشنفکران، آزادى بیان پیدا کرده بودند و تصمیم گرفتیم که در همان زمان مثل دوران انقلاب، که مردم از زیر یوغ دیکتاتورى آزاد شدند، خودسازى کنیم. در آن دوران کتابهاى صادق هدایت مرا جذب مىکرد. اما فقط صادق هدایت نبود، آثار چوبک و جمالزاده نیز برایم جذاب بودند و از آثار غربى هم کتب خوشههاى خشم، جادههاى تنباکو و… ، که از مشکلات طبقاتى صحبت مىکردند، برایم جذابیت داشت. بعد که وارد دانشکده افسرى شدم در فعالیتهاى حزبى علیه شاه شرکت نموده و به دوستم حسن پیروزى که در کرمانشاه بود و بعدها به زندان افتاد نامهاى نوشتم و چون او در فعالیتهاى حزبى بود مشوق من شد و من به حزب توده گرویدم. برایم همواره این نکته مبهم بود که آیا خدمتى که یک نویسنده مىکند در حد مبارزات سیاسى هست؟ و لذا بعد از بازگشت به ایران و رفتن به زندان شوق نویسندگى در من بالا گرفت و دست نوشتههاى شوهر آهو خانم محصول همان دوره است. نوشته هایی برای من جالب بود که زندگی طبقات پائین جامعه را تصویر می کرد و همیشه آثار نویسندگانی را می پسندیدم که در بینش خود از کوهپایه های جامعه گذشته و به خط الرأس رسیده بودند . بطوریکه با تسلط کامل،هر دو سوی بلندای فقر و ثروت را می دیدند و آشکارا در آثار خود فرقهایی که با تمام وجود لمس کرده بودند ، به نمایش می گذاشتند . چون هیچگاه تصویر شنیدنیها ، مانند تصویر دیدنیها نیست و کسیکه در کوهپایه ها راه می رود ، نمی تواند هر دو سو را ببیند و بدون وابستگی و پذیرش آراء و شعارهای کلیشه ای لیدرها قضاوت کند و با ترسیم ، آن شیوه ها را در معرض قضاوت جامعه بگذارد.
افغانی درباره رمان می گوید:
رمان همان اجتماع است آن کسیکه شوق زندگی دارد بدون شناخت زندگی نمی تواند، بگوید زنده است و زندگی می کند،این شوق زندگی که همان هنر است گرچه او را از زندگی به معنای متداول یعنی جنب و جوش و تلاش برای رفاه بیشتر دور می کند اما از او یک هنرمند جاودانه می سازد،زندگی او در اندیشه ها همیشه زنده است .
نجف دریابندری که نویسنده را پیش و پس از زندان میشناخت، در مطبوعات وقت نوشت:
این داستان(شوهر اهو خانم) زندگی مردم عادی اجتماع ما تراژدی عمیقی پدید آورده و صحنه هائی را پرداخته که انسان را به یاد آثار انوره دو بالزاک و لئون تولستوی می اندازد. سیروس پرهام در مجله راهنمای کتاب، که یکی از ارزندهترین مجلات دوران، بود نوشت: بی هیچ گمان بزرگترین رمان زبان فارسی خلق شده و تواناترین داستان نویس ایرانی، درست همان زمان که انتظارش میرفت پا به میدان نهاده است.
محمد علی اسلامی ندوشن در مجله یغما نوشت:
انتشار شوهر آهو خانم نشان داد که به رغم سمومی که در هوا پراکنده است، هنوز ایران میتواند درست در لحظهای که انتظار میرود شگفتیهایی از آستین بیرون آورد.
سلام و سپاس
مطلب بسیار خوب و ترویجی نوشته شده است. استفاده کردم. لطفا ذکر منابع را فراموش نکنید چون در اعتبار کار موثر است.
ممنون