آبازه محمد پاشا جلالی
آبازه محمدپاشا جلالی، یا ابازه، اباظه (د ۱۰۴۳ق/۱۶۳۳م)، دولتمرد و سردار عثمانی، بیگلربیگی حلب، فرمانروای مرعش و سپس والی ارزروم، منسوب به قبیله آبازه یکی از قبایل ساکن در منطقه شرقی دریای سیاه (هامر پورگشتال، ۸/۲۳۹). او نخست خزانهدار و از سپاهیان «جان پولاد» شورشیِ دروزی بود (مصطفی نعیم، ۲/۲۴۰؛ عمرفاروق، ۵/۱۵۲). هنگامی که جان پولاد از مراد پاشا شکست خورد، آبازه همراه دیگر یارانِ جان پولاد اسیر گشت. با وساطت خلیل آغا از فرماندهان سپاه ینی چری، مراد پاشا از خون او درگذشت و او را بخشید (صولاقزاده، ۴۲۵؛ مصطفی نعیم، ۲/۲۴۰). پس از ان خلیل آغا او را از حمایت خود برخوردار ساخت و به فرزندی برگزید، همچنین محمد پاشا صدراعظم دختر حسین پاشا برادر خود را به ازدواج او درآورد و بدین سان بر اهمیت او افزود (عمر فاروق، ۵/۱۲۱؛ صولاقزاده، ۷۲۵). چون خلیل پاشا به مقام «قپودان دریا» (امیر البحر) ارتقا یافت، آبازه را به۹ عنوان دریا بیگی به فرماندهی یکی از کشتیهای جنگی برگزید (هامر پورگشتال، ۸/۲۳۹؛ اوزون چارشیلی، ۱(۳)/۱۵۰). هنگامی که خلیل به صدارت رسید، در اثنای لشکرکشی به ایران او را به بیگلربیگی مرعش برگماشت و پس از آن در ۱۰۳۰ق/۱۶۲۱م، هنگام لشکرکشی به خوتین حکمرانی ناحیه ارزروم را به وی واگذاشت (مصطفی نعیم، ۲/۲۴۰؛ صولاقزاده، ۷۲۵). با انتشار شایعه برچیده شدن تشکیلات ینیچری در پارهای از شهرها از جمله عین تاب (غازی آنتپ کنونی) و ارزروم میان ینیچریان و افراد پاشاها، از جمله کسان آبازه پاشا، برخوردهای سخت رخ داد که گروهی از دو سوی کشته شدند. افراد ینیچری در شهر ارزروم به درون قلعه شهر پناه بردند. سرانجام با میانجیگری حسین پاشا حاکم پیشین ارزروم قلعه را ترک کردند و به آبازه واگذاشتند. آبازه با شنیدن خبر قتل سلطان عثمان به خون خواهی وی برخاست و ینیچریها را کشتار کرد یا از شهر بیرون راند و به این ترتیب رسماً بر حکومت مرکزی شورید (صولاقزاده، ۷۲۵؛ عمرفاروق، ۵/۱۵۳). ینیچریان که عرصه را بر خود تنگ دیدند در ۱۳ محرم ۱۰۳۲ق/۷ نوامبر ۱۶۲۲م برای شکایت از آبازه به استانبول روی آوردند (مصطفی نعیم، ۲/۲۴۶). سلطان مصطفی طی فرمانی آبازه را از حکومت ارزروم بر کنار ساخت و چورباچی باشی را برای آگاهی از وضع آن سامان به ارزروم فرستاد (همو، ۲/۲۵۳؛ صولاقزاده، ۷۲۶). سرانجام آبازه با سپاهی مرکب از ۳۰ هزار نفر (قره چلبیزاده، ۵۵۲) از ارزروم بیرون آمد و شبین قرهحصار را محاصره کرد. مرتضی پاشا والی آنجا پس از ده روز تسلیم شد و به آبازه پیوست (عمر فاروق، ۵/۱۵۶). همچنین یوسف پاشا بیگلربیگی مرعش همراه با ۱۰ هزار نفر از افراد خود در نزدیکی سیواس به وی ملحق شد. پس از مدتی طیار پاشا نیز با آبازه متحد شد. آبازه پاشا از سیواس به سوی آنکارا حرکت کرد و از آنجا به بورسه رفت. محمود پاشا چغالهزاده که به مقابله او فرستاده شده بود که از بالا گرفتن شورش آبازه در اندیشه بود، این بار صدراعظم چرکس محمد پاشا را به سرکوبی او مأمور کرد. طیار پاشا و مرتضی پاشا و دیگر متحدانش او را رها ساختند و در نتیجه وی از صدراعظم به سختی شکست خورد، اما بخشوده گشت و دیگر باره (۱۰۳۴ق/۱۶۲۵م) به حکمرانی ارزروم گماشته شد (عمرفاروق، ۵/۱۵۹). او، پس از مدتی، لشکرکشیِ مخدومِ خود خلیل پاشا به ناحیه آخسقه را بهانه ساخت و دیگر بار سر به شورش برداشت (اوزون چارشیلی، ۱(۳)/۱۶۵). این بار صدراعظم خسروپاشا به سمت ارزروم حرکت کرد و شهر را در محاصره گرفت و آبازه پاشا که به شدت در تنگنا افتاده بود سرانجام تسلیم شد و مجدداً از جانب سلطان بخشوده گشته به حکومت بُسنه معین شد (مصطفی نعیم، ۲/۴۳۹، ۴۴۰؛ اوزون چارشیلی، ۱(۳)/۱۶۷، ۱۶۸). بعدها، وی آن چنان مورد توجه سلطان مراد چهارم قرار گرفت که پادشاه در بیشتر کارها حتی در رفتار و گونه پوشیدن لباس و جز ان با وی مشورت میکرد (عمرفاروق، ۵/۳۸۱). سرانجام این تقرب مایه رشک بدخواهان شد به گونهای که او را به مقاصد سوء درباره سلطان متهم ساختند و سلطان را به قتل وی واداشتند. او فرمان قتل را با خونسردی پذیرفت و پس از آنکه نماز به جای آورد خود را به دژخیم سپرد (همو، ۵/۳۸۴).
مآخذ: احمد رفعت، لغات تاریخیه و جغرافیه، استانبول، مطبعه محمود بیک، ۱۲۹۹ق؛ اسکندربیک ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۰ش، ۲/۱۰۶۰ـ۱۰۶۳؛ اسلام آنسیکلوپدیسی؛ اوزون چارشیلی، اسماعیل حقی، عثمانلی تاریخی، آنکارا، ۱۹۸۳م، ۱(۳)۱۴۴، ۱۴۵، ۱۵۰ـ۱۶۹، ۱۹۴، خالدی، احمد بن محمد، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، به کوشش اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت، منشورات المکتبه البولسیه، ۱۹۶۵م، ص ۸۱ ـ۸۹، ۱۱۰، ۱۱۱، ۱۳۳ـ۱۳۴، ۱۶۰، ۱۹۹، ۲۰۵، ۲۰۷؛ صولاقزاده، تاریخ، استانبول، مطبعه محمود بیک، ص ۷۲۵ به بعد، عمرفاروق بن محمد مراد، تاریخ ابوالفاروق، استانبول، مطبعه آمدی، ۱۳۲۹ق، ۵/۱۱۰، ۱۱۱، ۱۲۰، ۱۵۲ـ۱۶۹، ۱۹۶، ۱۹۷، ۲۱۴، ۲۱۵، ۳۸۰ـ۳۸۷؛ قاموس الاعلام (ترکی)؛ قرهچلبیزاده، عبدالعزیز، روضهالابرار و المبین بحقایق الاخبار، بولاق، ۱۲۴۸ق، ص ۵۵۲ به بعد؛ مصطفی نعیم، تاریخ نعیما، استانبول، مطبعه ابراهیم متفرقه، ۲/۲۴۰ـ۲۴۱؛ هامرپورگشتال، یوزف، دولت عثمانیه تاریخی، ترجمه محمد عطا، استانبول، مطبعه عامره، ۱۳۳۳ق، ۸/۲۳۹ به بعد. علیاکبر دیانت ـ محمدعلی مولوی