زندگینامه افسانه بایگان
بیوگرافی افسانه بایگان
افسانه بایگان ۲۶ دی ۱۳۴۰ در تهران متولد شد. وی زمانی که ۱۶ ساله بود در مسابقه دختر شایسته ایران شرکت کرد و نفر دوم شد. در آن سال، جلوه پالیزبان، فینالیست کرمانشاهی، به عنوان دختر شایسته ایران برگزیده شد. در این مراسم رسم بر این بود که دختر شایسته سال گذشته، شنل مخصوص را بر دوش دختر شایسته جدید میگذاشت. وی در یازده سالگی در فیلم کوتاه «بوق» کاری از «علی علیزاده» به ایفای نقش پرداخت؛ ولی فعالیتش در سینما و تلویزیون را در سال ۱۳۶۰ با بازی در مجموعه تلویزیونی پر بینندهٔ «سربداران» آغاز کرد. یک سال بعد نخستین نقش سینمایی اش را در فیلم «گمشده» به کارگردانی مهدی صباغ زاده در سال ۱۳۶۴ به دست آورد و به یکی از پرکارترین بازیگران زن سینمای ایران و سوپراستار در دههٔ شصت تبدیل شد. وی اواخر دهه هفتاد تا اوایل دهه هشتاد به علت شرایط کاری چند سال از سینما فاصله گرفت چون به گفته خودش حتی فراموش شدن برای او بهتر از ماندن به هر قیمتی بودهاست.
افسانه بایگان همسر مصطفی شایسته است. این زوج صاحب پسری به نام امیرعلی هستند که در ایالت میشیگان آمریکا زندگی میکند. او در کنار بازیگری، طراحی صحنه و لباس را هم در فیلم «شکوه بازگشت» تجربه کردهاست. فضلالله بایگان کارگردان سینما و تئاتر عموی اوست.
فعالیت سیاسی
او در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا (۱۳۹۲) ثبت نام کرد اما پس از اعلام نتایج تاییدصلاحیتها او رد صلاحیت شد. وی با ذکر این نکته که هیچگاه علاقهای به سیاست نداشته، تنها هدف خود را خدمتگزاری به مردم دانسته و با اعلام انصراف از ادامه کاندیداتوری (بعد از رد صلاحیت ایشان)، همچنان خود را به قانون اساسی ایران و اسلام پایبند دانستهاست.
گفتهی افسانه بایگان : «برایم در نجف اتفاق خاصی افتاد. یکی این بود که کفشهایم بعد از زیارت گم شد. عزیزان همراه میگفتند که این نشانه این است که دوباره برمیگردم. وقتی این اتفاق در کربلا هم تکرار شد یکی از آیات خداوند که خداوند خطاب به موسی می کند به یادم آمد؛ بگذار نیت ات را و بیا. در آن حالت می بینی که همه تعقات مانند خانواده، فرزند و همسر را باید رها کرد و رفت.»
او از خاطرات فراموشنشدنی سفرش به کربلای حسینی در اولین کاروان زیارتی در سال گذشته گفت و درباره راه پیمودن در مسیر معرفت که این روزها میلیونها خاطرخواه دارد، عنوان کرد: «اگر سفر اربعین معرفتی نباشد خیلی فایدهای به حال آدم ندارد، یعنی باید حرکتی از نقص به کمال صورت بگیرد چون من باید به سمت طلبیدن سفر کنم. سفر کربلا خیلی متفاوت است، این حال و این شور حسینی از همان لحظات اول ایجاد میشود. من در آن جا می فهمم که چقدر حقیر و کوچکم و تنها تسلیم شدن و قدم در راه گذاشتن و رفتن می تواند کمک کند. وقتی این تصمیم را داشته باشی قدم به قدم اتفاقات عجیبی برای زائر می افتد که متوجه می شود اتفاقاتی در درونش دارد شکل می گیرد.»
بایگان پیادهروی اربعین را سفری روحانی دانست و گفت: «همه ذراتش مثل یک پازل چیده شده است و هیچکدام را نمیتوان برداشت و چیز دیگری جایش گذاشت. باید این تابلو به همان شکل ترسیم شود. بعد از مدتی که از این سفر می گذرد و به آن فکر می کنی بیشتر پی به عظمتش میبری. در همان لحظه ممکن است اعجابی داشته باشد اما وقتی از آن رد میشوی طبیعتا این مساله بیشتر میشود.»
افسانه بایگان و پسرش
افسانه بایگان در مسائل شخصی خود بسیار باهوش عمل کرده و تا این روز کمتر اجازه داده تا وارد حریم خصوصی وی شوند.
او با مصطفی شایسته متولد ۲۰ فروردین ۱۳۳۷ در تهران، کارگردان و تهیه کننده است ازدواج کرده و صاحب یک فرزند پسر بنام امیرعلی ۳۵ ساله هستند که ساکن ایالت میشیگان آمریکا میباشد.
افسانه بایگان و همسرش
همسر افسانه بایگان ،مصطفی شایسته است . او زاده ۲۰ فروردین ۱۳۳۷ – تهران بوده و کارگردان و تهیهکننده اهل ایران است.
افسانه بایگان ، دومین دختر شایسته ایران
افسانه بایگان،زمانی که شانزده ساله بود در این مسابقه شرکت کرد و نفر دوم شد. در آن سال،جلوه پالیزبان، فینالیست کرمانشاهی، به عنوان دختر شایسته ایران برگزیده شد. در این مراسم رسم بر این بود که دختر شایسته سال گذشته، شنل مخصوص را بر دوش دختر شایسته جدید میگذاشت.
بایگان در سینما
بی حساب (مصطفی احمدی ۱۳۹۵)
نگار (رامبد جوان ۱۳۹۴)
۵۰ کیلو آلبالو (مانی حقیقی ۱۳۹۴)
خبر خاصی نیست (مصطفی شایسته ۱۳۹۳)
پی ۲۲ (حسین قاسمی جامی ۱۳۹۳)
زنها شگفت انگیزند (شهرام شاه حسینی ۱۳۸۹)
آدمکش (رضا کریمی ۱۳۸۹)
ایستگاه آخر (شاپور قریب ۱۳۸۹)
زمهریر (علی روئینتن ۱۳۸۸)
آقای هفت رنگ (شهرام شاه حسینی ۱۳۸۷)
چشمک (جهانگیر جهانگیری ۱۳۸۷)
سوپر استار (تهمینه میلانی ۱۳۸۷)
در شهر خبری نیست، هست (۱۳۸۶)
قرنطینه (منوچهر هادی ۱۳۸۵)
کنعان (مانی حقیقی ۱۳۸۶)
محاکمه (ایرج قادری ۱۳۸۵)
کافه ستاره (سامان مقدم ۱۳۸۳)
عشق شیشهای (غلامرضا حیدرنژاد ۱۳۷۸ حضور افتخاری)
طوطیا (ایرج قادری ۱۳۷۷)
جهان پهلوان تختی (بهروز افخمی ۱۳۷۶ حضور افتخاری)
بدلکاران (مهدی صباغزاده ۱۳۷۶)
پنجه در خاک (ایرج قادری ۱۳۷۶)
زخمی (کامران قدکچیان ۱۳۷۷)
شبیخون (جمشید آهنگرانی ۱۳۷۷)
مرد عوضی (محمدرضا هنرمند ۱۳۷۷)
یاغی (جهانگیر جهانگیری ۱۳۷۶)
نابخشوده (ایرج قادری ۱۳۷۵)
خواهران غریب (کیومرث پوراحمد ۱۳۷۴)
روز دیدنی (فرزین مهدیپور ۱۳۷۳)
مجازات (جهانگیر جهانگیری ۱۳۷۳)
بدل (جهانگیر جهانگیری ۱۳۷۲)
آلما (اکبر صادقی ۱۳۷۱)
حمله خرچنگها (پرویز تأییدی ۱۳۷۱)
خوش خیال (مهران تأییدی ۱۳۷۱)
شکوه بازگشت (سیروس مقدم ۱۳۷۱ به علاوه طراح صحنه و لباس)
مریم و میتیل (فتحعلی اویسی ۱۳۷۱)
اتل متل توتوله (محمد جعفری ۱۳۷۰)
شانس زندگی (شهریار پارسیپور ۱۳۷۰)
قرق (احمد هاشمی ۱۳۷۰)
گرگهای گرسنه (سیروس مقدم ۱۳۷۰)
دو فیلم با یک بلیط (داریوش فرهنگ ۱۳۶۹)
آخرین مهلت (پرویز تأییدی ۱۳۶۸)
شنگول و منگول (پرویز صبری ۱۳۶۸)
فانی (افشین شرکت ۱۳۶۸)
طوبی (خسرو ملکان ۱۳۶۷)
گل مریم (حسن محمدزاده ۱۳۶۶)
مکافات (منوچهر مصیری ۱۳۶۶)
بگذار زندگی کنم (شاپور قریب ۱۳۶۵)
تشکیلات (منوچهر مصیری ۱۳۶۵)
حریم مهرورزی (ناصر غلامرضایی ۱۳۶۵)
دبیرستان (اکبر صادقی ۱۳۶۵)
گمشده (مهدی صباغزاده ۱۳۶۴)
بایگان در تلویزیون
تعطیلات رؤیایی(علیرضا امینی ۱۳۹۶)
پریا (حسین سهیلی زاده ۱۳۹۵)
شوق پرواز(یداله صمدی ۱۳۹۱)
راه طولانی (رضا کریمی ۱۳۹۰)
وضعیت سفید (حمید نعمتالله ۱۳۹۰)
روز حسرت (سیروس مقدم ۱۳۸۷)
پیامک از دیار باقی (سیروس مقدم ۱۳۸۷)
با من بمان (حمید لبخنده ۱۳۸۰)
آتش و شبنم (۱۳۸۲–۱۳۷۹)
روزهای زندگی (سیروس مقدم ۱۳۷۹)
زیربازارچه (رضا ژیان ۱۳۷۸)
سرنخ (کیومرث پوراحمد ۱۳۷۵)
تنهاترین سردار (مهدی فخیم زاده ۱۳۷۵)
سربداران (محمدعلی نجفی ۱۳۶۲)
منبع: http://rasekhoon.net/mashahir/show/590201/افسانه-بایگان/