زندگینامه کریستین اندرسن
پدرش کفاشی کمدرآمد بود و مادرش در خانههای مردم رختشویی میکرد. پدر هانس با وجود اینکه تحصیلات کافی نداشت اما به خواندن داستان و نمایشنامه علاقهمند بود و بسیاری از داستانهایی را که میخواند، برای هانس بازگو میکرد.
اندرسن در دوران جوانیش از هوش و قوه تخیل بسیار بالایی برخوردار بود. او به ادبیات و تئاتر علاقهٔ بسیاری داشت. او در دوران بچگی یرای خود صحنه تئاتر درست میکرد و آثار ویلیام شکسپیر را بااستفاده از عروسکهای چوبی به عنوان بازیگران، از حفظ بازی می نمود.
هانس در سن ۱۱سالگي پدر خود را از دست داد و در آن سن مشغول به كار شد. در اين دوره سختيهاي زيادي كشيد. سپس در سن 14سالگي، يكه و تنها به كپنهاگ – پايتخت دانمارك - سفر كرد. اميدوار بود كه در تئاتر آن شهر براي بازيگري پذيرفته شود، اما موفق نشد. ولي توانست با حمايتهاي فردي به نام يوناس كالين در مدرسهاي به تحصيل بپردازد.
او اندرسن را به مدرسه گرامر در اسلاگلس فرستاد و تمام مخارج مدرسه را شخصاً به عهده گرفت. قبل از رفتن به مدرسه گرامر (grammer school)اندرسن موفق شد اولین داستان خود را به نام شبح پالناتکوز گریو در سال ۱۸۲۲ منتشر کند. اندرسن تا سال ۱۸۲۷ در دو مدرسه اسلاگلس و السینور درس خواند . اندرسن بعدها اظهار داشت که این چند سال بدترین و تلخترین سالهای زندگیش بوده است. او همواره در “ساختن شخصیت خودش” مورد سوء استفاده قرار گرفت و همکلاسی هایش به خاطر سن بیش ترش و همچنین به خاطر عدم جذابیتش با او بد رفتاری میکردند. او بعدها زبان انگلیسی، آلمانی و اسکاندیناوی را فرا گرفت.
سرانجام در سن ۲۴سالگي دورهي تحصيل در اين مدرسه را به پايان رساند. از آن پس به سرودن شعر، نوشتن داستان و نمايشنامه، طراحي و كاردستي با كاغذ و قيچي پرداخت. او به بسياري از كشورهاي اروپا سفر كرد و زندگي مردم اين كشورها را از نزديك ديد. در اين سفرها با نويسندگان معروف آنزمان چون ويكتور هوگو، والتر اسكات، چارلز ديكنز، الكساندر دوما، بالزاك و برادران گريم آشنا شد.
نخستین آثار اندرسن برای کودکان در سال ۱۸۳۵ منتشر شدند. علاقه و تشویق مردم سبب دلگرمی اندرسن بود؛ بهطوریکه تا پایان عمر نزدیک به ۱۵۷ قصه و داستان، ۸ رمان، ۸۰۰ قطعه شعر، ۴ زندگینامه، چند سفرنامه و تعداد بیشماری طراحی و کاردستی به شکل کاغذ و برش پدید آورد.
دوستداران اندرسن برای بزرگداشت تلاش او در راه ادبیات کودکان و نوجوانان، جایزهای جهانی به نام جایزه هانس کریستین اندرسن بنیاد نهادهاند که ۲ سال یکبار به بهترین نویسندگان و تصویرگران کتابهای کودکان و نوجوانان داده میشود.
درگذشت
در بهار سال ۱۸۷۲ اندرسن در اثر افتادن از تخت به شدت صدمه دید. او در ۴ آگوست سال ۱۸۷۵ با درد فراوان در خانهای به نام رولیگد. در نزدیکی کپنهاگ که متعلق به دوست صمیمی اش موریتز ملچوار و همسرش بود در گذشت . قبل از مرگش با یک آهنگ ساز درباره موزیک مراسم تدفینش صحبت کرده بود. اندرسن چنین گفته بود : ” بیشتر کسانی که در مراسم تدفین، مرا بدرقه خواهند کرد کودکان هستند، ضربات موسیقی را برای قدمهای کوچکشان هماهنگ کن”. جسد اندرسن در کپنهاگ به خاک سپرده شد . قبل از مرگش شهرت جهانی داشت . از طرف دولت دانمارک به عنوان “گنجینهٔ ملی ” حقوقی به او تعلق میگرفت . قبل از مرگش اقدام به ساختن مجسمهای از او شده بود و بعد از اتمام آن را در شهرداری کپنهاگ قرار دادند.
یکی از منتقدان به نام گئورگ براندس از اندرسن سوال کرد آیا او روزی داستان زندگی خودش را خواهد نوشت؟ اندرسن جواب داد من قبلاً آن را نوشته ام، نام آن جوجه اردک زشت است.
زادروز او به نام روز جهانی کتاب کودک نامگذاری شدهاست.