تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

بیوگرافی رابرت دنیرو

رابرت دنیرو در کنار بازی در فیلم های سینمایی، علاقه خود به کارگردانی محصولات سینمایی را هم ابراز نموده و تابحال دو فیلم را در مقام فیلم ساز کارگردانی کرده است. البته وی در حرفه کارگردانی نتوانسته موفقیت دنیای بازیگری خود را تکرار کند.

چکیده ای از بیوگرافی رابرت دنیرو

نام اصلی: رابرت ماریو دِنیرو جونیور
تاریخ تولد: ۱۷ اوت ۱۹۴۳
محل تولد: نیویورک – آمریکا
حرفه: بازیگر، تهیه کننده، کارگردان
سالهای فعالیت: ۱۹۶۳–اکنون
همسر( ها): داین آبت(۱۹۷۶–۱۹۸۸)، گریس هایتاور( ۱۹۹۷–۲۰۱۸)
قد: ۱۷۷ سانتیمتر

زندگینامه رابرت دنیرو

رابرت دنیرو با نام کامل رابرت آنتونی دنیرو جونیور به انگلیسی Robert De Niro در ۱۷ اوت ۱۹۴۳ در منهتن نیویورک، ایالت متحده آمریکا زاده شد. مادرش شاعر و پدرش در عرصه هنری هیجان نمایی انتزاعی فعال بود پدرش از تبار ایتالیایی- ایرلندی بوده و مادرش از نسل آلمانی، ایرلندی بود. پدربزرگ و مادربزرگ رابرت دنیرو از جمله مهاجران ایتالیایی به آمریکا بودند.

پدر و مادر رابرت که با هم‌دیگر در یک کلاس هنری اشنا شده بودند، هنگامی که فرزندشان سه ساله بود از یکدیگر طلاق گرفتند. رابرت توسط مادرش و در محله« ایتالیای کوچک» در منهتن نیویورک بزرگ شد. محل زندگی پدرش هم فاصله کمی با آنها داشت از این رو بود که رابرت اکثر اوقات خویش را نزد پدرش می گذراند.

 

آغاز فعالیت هنری رابرت دنیرو

رابرت دنیرو در ۱۰ سالگی نخستین نقشش را در تئاتری در نقش شیر در جادوگر اوز بازی کرد ولی بعدا برای پیوستن به یک گروه خیابانی، تئاتر را کنار گذاشت. در ۱۶ سالگی بازی در نمایش خرس اثر چخوف، وی را به دنیای بازیگری برگرداند تا او نخستین چک دستمزدش را بعنوان بازیگر دریافت کند.

رابرت دنیرو حس میکرد برای بازیگری احتیاج به آموزش دارد. بنابراین در هنرستان “استلاآدلر” و همچنین در کارگاه هنری آمریکایی آموزش بازیگری دید. به این ترتیب کار حرفه ای خویش را در زمینه بازیگری بطور نامنظم در برادوی و چند تبلیغ تجاری برای تلویزیون آغاز کرد.

نخستین نقش رابرت دنیرو در یک فیلم سینمایی، به سال ۱۹۶۵ با بازی در فیلم “سه اتاق در منهتن ” بود که بعنوان سیاهی لشگر و مشتری رستوران دریکی ازسکانس ها ظاهر شد. در همان سال به او پیشنهاد بازی در یک نقش کوچک در فیلم “مهمانی عروسی” شد. آشنایی رابرت با یکی از دستیاران “برایان دی پالما”. برای او شانسی بود که توانست نقش اصلی در فیلم “تبریک ” محصول ۱۹۶۸ را در دست بگیرد.

 


عکس های رابرت دنیرو و دی کاپریو

 

 رابرت دنیرو و ایفای نقش های ماندگار

رابرت دنیرو نه نقش اصلیِ ماندگار را ایفا کرده است ،که عبارتند از : « پدر خوانده»،« روزی روزگاری در آمریکا»،« راننده تاکسی»،« گاو خشمگین»،« مخمصه»،« کازینو»،« شکارچی گوزن»، « مرد ایرلندی» و « رفقای خوب».

دنیرو تا به حال در قسمت های زیادی از جشنواره های معتبر سینمایی کاندید کسب جایزه شده که از بزرگ ترین آنها میتوان ۲ اُسکار« بهترین بازیگر مکمل نقش مرد در فیلم پدرخوانده ۲» و« بهترین بازیگر مرد با درخشش در فیلم گاو خشمگین» نام برد.

ازدواج و فرزندان رابرت دنیرو

رابرت دنیرو در سال ۱۹۷۶ با داین ابوت ازدواج کرد. آنها یک پسر به نام رافائل دارند. دنیرو از رابطه ی قبلی خود درنا دنیرو را نیز بعنوان فرزند سرپرستی می کرد. آنها در سال ۱۹۸۸ از یکدیگر جدا شدند. دنیرو دو فرزند دوقلو به نام های آرون کندریک و جولیان هنری دنیرو دارد که آنها حاصل لقاح مصنوعی و به طریق مادر جایگزین که توسط توکی اسمیت در سال ۱۹۹۵ صورت گرفت، هستند.

دنیرو در سال ۱۹۹۷ با گریس هایتاور ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۸ فرزند آنها به نام الیوت به دنیا آمد. آنها در سال ۱۹۹۹ با یکدیگر به اختلافاتی رسیدن و رابرت دنیرو درخواست طلاق داشت اما این اتفاق در نهایت نیفتاد و در سال ۲۰۰۴ از نو پیمان ازدواج بستند ولی در نهایت در سال ۲۰۱۸ از هم جدا شدند. در سال ۲۰۱۱ نیز فرزندی به نام هلن گریس از طریق رحم اجاره ای به دنیا آمد.

دنیرو علاوه بر ۶ فرزندش دارای ۴ نوه است که یکی از آنها از دخترش، درنا و ۳ تای دیگر از پسرش، رافائل هستند.


بخشی از مصاحبه رابرت دنیرو

از چه زمانی فکر کردید میخواهید هنرپیشه شوید؟
نوجوان بودم که احساس کردم می خواهم وارد این حرفه شوم. یاد می آید به یکی از آن کلاس های بازیگری مقطعی دبیرستانی رفتم. روی دیوار مدرسه عکس هایی از رداستایگر، هری بلافونته و دیگر بازیگران مشهور آن دوران بود. معلم کارگاه بازیگری که لهجه غلیظی داشت از من پرسید” چرا می خواهی بازیگر شوی؟” نمی دانستم چه باید بگویم. در آن لحظه تنها به لهجه او فکر می کردم که دارد کلمات را اشتباه ادا می کند! هیچ چیزی نگفتم. او زمانی که سکوت مرا دید خودش جواب داد و گفت:” برای بیان کردن خودت!” و من گفتم” بله بله، درست است. برای همین!” همان زمان تصمیم گرفتم بازیگر شوم.

بعضی از بازیگران می گویند بازیگری یک حقه است. شما در این رابطه چه فکر می کنید؟
من نمی توانم در بازیگری تقلب کنم و ادای نقش را در آورم. می دانم که فیلم ها چیزی بیشتر از یک توهم و خیال نیستند و شاید نخستین قانون آن این باشد که حقه بزنیم، دروغ بگوئیم و ادای آدم های دیگر را در آوریم. اما برای من این گونه نیست. نسبت به بازیگری هم جدّی هستم و هم کنجکاو. هنگامی که بازی در نقشی را آغاز می کنم، می خواهم تمام حقایق و مسائل را در رابطه با آن کاراکتر بدانم و احساس کنم در جلوی دوربین خود او هستم.

بازی های خودتان را در جلوی دوربین چطور توصیف می کنید؟
یک جورهایی خاص خود من است. با اینکه به شیوه متد و در مدرسه بازیگری لی استراسبرگ تحصیل کرده ام، ولی آن را به شیوه خودم بازی و اجرا می کنم. بازی ام در جلوی دوربین تلفیقی از نظم و آنارشی است. احساس می کنم هم باید در یک چارچوب کار کنم و هم به خودم آزاری عمل بدهم و آزاد و رها بازی کنم. فکر می کنم این نوع بازیگری، جواب خوبی هم داده است.

پول برای شما چه ارزشی دارد؟
زمانی که پول دارید راحت تر زندگی می کنید. درصورتی که شانس آن را داری که پول داشته باشی، خوش شانسی. ولی پول همه چیز نیست. برای یک زندگی بهتر و سعادتمند لزوماً نباید پول داشته باشی. در عین حال، موفقیت با پول به دست نمی آید. خیلی وقت ها به عنوان یک بازیگر، آرزو می کنی پول نداشتی ولی فیلمت با استقبال منتقدان و تماشاگران روبرو می شد. تماشاگران برای اینکه فیلم تو را تأیید کنند به فیلمنامه و بازی تو نگاه می کنند و نه پول تو. پول تو نمی تواند آنها را به داخل سالن سینما سرازیر کند. در این شرایط، با وجود پولی که داری حس کمبود و خلاء می کنی.

خودتان را بازیگر متفاوتی می دانید؟
متفاوت؟ من؟ فکر نمی کنم در قیاس با دیگران، آدم یا بازیگر متفاوتی باشم. تلاش می کنم انتخاب های درستی داشته باشم. خیلی سخت است فیلمی را کار کنی که در وضعیت خوب و مناسبی باشد. نمی خواهی طوری رفتار کنی که آدم های دور و بر احساس کنند آدم متفاوتی هستی. آدم ها دیدگاه ها و نظرات خاص خودشان را دارند. آن ها در مورد تان قضاوت می کنند و شما نمی توانید به آدم ها بگوئید چطور فکر کنند.


شما تعداد زیادی فیلم بازی کرده اید. شاخص ترین نقش تان کدام است؟
-« گاو خشمگین» را دوست دارم؛ جایی که من نقش جیک لاماتا بوکسور را بازی کردم. سر آن فیلم بسیار مشقت کشیدم، ولی آن فیلم یک کار دلی بود. من همچنین به فیلم« ایرلندی» که با مارتین اسکورسیزی، آل پاچینو و جو پشی بازی کردم هم علاقمندم. این فیلم بعد از مدت طولانی ساخته شد و من اوقات خوبی را سر آن کار داشتم.

هالیوود از نظر رابرت دنیرو
به نظر من هالیوود شبیه یک طایفه است و بازیگران هم مانند اهالی این طایفه می باشند. حقیقت این است که آن ها به دنبال یک تکیه گاه می باشند. من سالها درمیان هالیوودی ها بوده ام و حس میکنم بسیاری از بازیگران در هالیوود دچار غرور بیجا شده اند. امیدوارم هیچ گاه مغرور نشوم.

برای بسیاری از بازیگران جوان شما یک قهرمان هستید. قهرمان های شما چه کسانی بودند؟
مارلون براندو، مونتگومری کلیفت، جیمز دین همه آن ها الهام بخش من بودند.

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.