زندگینامه جاماسب شاه ساسانی
جاماسپ فرزند هوگوه وزیر گشتاسب شاه ( از پادشاهان کیانی و فرزند لهراسپ که زرتشت در زمان او ظهور کرد بوده است ) جاماسب همسر پوروچیستا جوانترین دختر زرتشت بود. جاماسپ را از نخستین فیلسوفان ایرانی میدانند
بر اساس روایات زرتشتی جاماسپ و برادرش فرشوشتر از حامیان زرتشت بودهاند و زرتشتیان در جشن بهمنگان به یاد جاماسپ جامه سفید می پوشند
در منظومه پهلوی یادگار وزریران از جاماسپ با صفت « بیدخش » به معنی صدر اعظم نام برده شده است. کتابی نیز به نام جاماسبنامه به زبان پارسی میانه در دست است که به پازند و فارسی هم ترجمه شده است. این کتاب پاسخهای جاماسپ به گشتاسپ را دربرمیگیرد و موضوعی فلسفی دارد
جاماسپ در زمان هخامنشی ساسانی و حتی دوران اسلامی همواره مورد احترام و توجه سلسله ها و ادیان مختلف بوده است
بنای یادمان وی در دوران ساسانی تجدید بنا شده و پس از آن در دوران اسلامی نیز از آن نگهداری شده است و در دوران اسلامی کتیبه ای عربی بر آن نصب شده بود که هم اکنون در هم شکسته و بخشی از کتیبه مذکور در محل یادمان بر زمین افتاده و قابل مشاهده است.
این یادمان باستانی و بسیار ارزشمند از اماکن مقدس زرتشتیان محسوب میشود و البته همانطور که گفته شد همواره مورد احترام همه اقوام و ادیان ایرانی است
بنای یادمان جاماسپ بر فراز تپه ای واقع در کنار روستای گاره قرار دارد
به پادشاهی رسیدن جاماسب
ظهور مزدک در زمان قباد یکم و گرایش شدید قباد به مزدک و دستورهای اجتماعی مزدک؛باعث شد که قباد دستور دهد تا تمامی دستور های مزدک را مردم و بزرگان به اجرا در آورند. این موضوع باعث ایجاد نارضایتی در روحانیون و نجبا شد. روحانیون زرتشتی به همراه برخی از اشرافیون، شورش بزرگی به راه انداختند و قباد دستگیر و راهی زندان قلعه فراموشی شد. سپس بزرگان کشور برادر وی یعنی جاماسب را بر تخت نشاندند. مردم از جاماسب خواستند تا قباد را به قتل برساند ولی جاماسب از آنجایی که قباد برادرش به شمار می رفت، مردم را از این خیال منصرف کرد.
قباد پس از خلع، در قلعهٔ فراموشی حبس شد قلعه ای که هر کس بدانجا می رفت دیگر هیچ کس نمی توانست او را ببیند و برای همیشه ناپدید می شد. اما این موضوع برای شهریار ایران صدق نمی کرد چرا که دیری نگذشت که خواهر قباد همراه با چندی از یاران وفادارش او را از زندان نجات داده و گریختند.
قباد خود را به دربار هیاطله و خشنوار یا خوش نواز رسانده و از خاقان ترک کمک و یاری خواست. خاقان لشکری به او داد و از قباد قول گرفت که در صورت پیروزی و برگشتن به تخت شاهی به اوسالانه مبلغی به عنوان خراج بدهد. بدین ترتیب قباد با سپاه خوش نواز به ایران بازگشت و جاماسب که قصد نداشت با برادرش وارد جنگ شود بدون جنگ تسلیم شد چرا که سلطنت را حق قباد می دانست. قباد نیز او را بخشید.
پس از بازگشت قباد
جاماسپ پس از بخشایش قباد تصمیم به ترک پایتخت گرفت و به بند خزر و کشور ارمنستان رفت. در آنجا ازدواج کرد و فرزندانی به دنیا آورد که بزرگترین آنان نرسی کامگار نام داشت و فرزندان نرسی به دو بخش تقسیم میشوند. دو تن که یکی از آنان فرخ زاد نام داشت و دیگری فیروز. فرخزاد در زمان سلطنت پسر عمویش انوشیروان به یمن رفت و پس از فتح آنجا به استانداری آنا انتخاب شد و نوه پیروز در طبرستان به نام گیل شاه، آن ولایت حکم راند و نوهٔ فیروز، در طبرستان سلسله آل دابویه را بنیاد نهاد.