خاقانی شروانی
گرایش : شعر محل تولد : شروان تاریخ تولد : ۵۲۵
خلاصه : بدیل بن علی خاقانی شروانی در سال ۵۲۵ ، در شروان به دنیا آمد. خاقانی از سخن گویان و قصیده سرایان ادب فارسی به شمار می رود. زندگانی وی از دو مقطع برخوردار بوده است در مقطع اول شاعری است مدیح سرا در دربار پادشاهان و در پرتو آن در رفاه و خوش گذران و در مقطع دوم زاهدی است که از زیورهای دنیوی گریزان و در وصف حمد و ثنای پروردگار و بیان خلقتش گویا و تواناست که گوشه عزلت را به همنشینی با امیران ترجیح می دهد. والدین و انساب : پدرخاقانی ، علی نام داشته و دوردگر (نجار) بود خاقانی به شغل پدر خود در چندین جا از دیوان خویش اشاره کرده است. گویا پدرش می خواسته است که خاقانی هم کار پدر را از دست ندهد و بدین جهت خاقانی را رنجیده خاطر داشته است. مادرش عیسوی نسطوری بوده و بر فرزند خود رفقی تمام داشت. خاقانی همواره از مهرو عطوفت مادر یاد می کند. او با این که از شروان و شروانیان دلتنگ است لیکن به خاطر مادر بدان ناحیه اشتیاق دارد. [ سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص ۶۱۳ ] استادان و مربیان : کافی الدین عمر بن عثمان ، عموی خاقانی طبیب و فیلسوف بود و خاقانی در مکتب وی بار آمد و بر فنون فلسفه آگاهی یافت. از دیگر استادان وی ، می توان به ابوالعلاء گنجوی اشاره کرد. [ سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص ۶۱۳و۶۲۷ ] هم دوره ای ها و همکاران : شاعران معاصر خاقانی عبارت بودند از: ابوالعلاء گنجوی ، رشیدالدین وطواط ، مجیرالدین بیلقانی، جمال الدین اصفهانی ، اثیر الدین اخسیکتی. [ سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص۴۱- ۶۳۹ ] در این میان خاقانی با اثیرالدین اخسیکتی معارضات بیشتر داشت. [ تذکره الشعرا ، مولف دولتشاه سمرقندی ، تهران: نشر پدیده خاور( کلاله خاور ) ، چاپ دوم ۱۳۶۶ ، ص ۶۶ ] وقایع میانسالی : خاقانی پس از بازگشت از سفر مکه ، به علت نامعلومی و شاید به سبب سعایت ساعیان ، با شروانشاه روابط تیره ای برقرار نمود و محبوس گشت. او بعد از مدتی ، نزدیک به یک سال به شفاعت عزالدوله (غزنوی) نجات یافت. [ تاریخ ادبیات در ایران ، تالیف: ذبیح الله صفا ، ج ۲ ، تهران: فردوسی ، چاپ ششم ۱۳۶۳ ، ص ۷۸۰ ] سلاطین معاصر خاقانی عبارتند از : خاقان اکبر ابوالهیجا فخرالدین منوچهر بن فریدون شروانشاه، خاقان کبیر جلال الدین ابوالمظفر اخستان بن منوچهر شروانشاه ، علاء الدین آستزبن محمد خوارزمشاه ، نصره الدین اسپهبد اعظم ابوالمظفر لیالوا شیر طبرستان ، غیاث الدین محمد بن محمودبن محمدبن ملکشاه سلجوقی ،رکن الدین ارسلان بن طغرل سلجوقی ، سیف الدین مظفر دربندی ، سیف الدین اتابک منصور حکمران شماخی ، مظفرالدین قزل ارسلان عثمان بن ایلدگز ، علاء الدین تکش بن ایل اسلان خوارزمشاه. [ سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص۳۹- ۶۲۶ ] زمان و علت فوت : بعضی وفات خاقانی را در سال ۵۳۲ و عده ای به سال ۵۸۲ یا ۵۸۱ نوشته اند ، این را ضعیف دانستهاند زیرا خاقانی سالها پس از سال ۵۳۸ زنده بوده و مطابق نقل جوینی زندگانی او تا سال ۵۹۲ مسلم می گردد و بعضی وفات او را به سال ۵۹۵ می دانند. [ سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص۴۲- ۶۴۱ ] اما آنچه مسلم است خاقانی در تبریز به عالم باقی شتافته است. [ آتشکده آذر ، مولف: لطفعلی بیک آذربیگدلی ، تهران: ناشر علمی ، ۱۳۳۷ ، ص ۲۷ ] همفکران فرد : اکثر معاصران خاقانی او را در علم و اطلاع و فنون فضل مقدم شمردهاند. و وی را فیلسوف و آیت حق می خواندند ، او نیز خود را دبیر و مفسر و ادیب و در شعر عربی همپایه حسان و برتر از لبید و بحتری و در نثر بهتر از جاحظ و درشعر پارسی بالاتر از رودکی و عنصری و سنایی و معزی می شمارد و آنان را ریزه خوار خوان خویش می پندارد.[ سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص ۶۲۰ ] آرا و گرایشهای خاص : خاقانی از سخن گویان قوی طبع و بلندفکر و در درجه اول از قصیده سرایان عصر خویش می باشد. به نقل از بعضی شروانشاه اخستان ، اورا « سلطان الشعراء » لقب داده بود. اوقبل از پیوستن به خاقان اکبر منوچهر شروانشاه ، « حقایقی » تخلص می کرد. سبک خاقانی در حقیقت از روش سنایی منشعب است و قسمتی از قصائدش به تقلید سنایی بوده و این می رساند که خاقانی مدتی به تقلید او سخن سرایی کرده است. آراء و معتقدات خاقانی در دوره های مختلف زندگانی او تفاوت بسیار یافته است. او در آغاز زندگی شاعری مدیحه سرابوده و از ممدوحان اجر شایانی می گرفت و از زندگی مرفهی برخوردار بود. تا اینکه بخود میآید و از درگاه شاهان فارغ شده و توبه کند. به زیارت خانه خدا مشرف میشود و مراسم حج را به جا آورده و از صحبت امیران دوری میکند و تا آخر عمر کنج عزلت اختیار میکند. تمایل خاقانی به زهد و آخرالامر به تصوف در افکار وی تاثیر قوی گذاشت و با اینکه خود از فلسفه آگاهی داشت فیلسوفان را بی دین و فلسفه را ضلال می پنداشت ، اما تصوف فکر اورا تعدیل کرده و از تعصب او کاست. [ سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص ۶۱۲و۶۱
منابـــــــع |
سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص ۶۲۰ |
آثار | ویژگی |
دیوان قصائد و غزلیات معروف به کلیات خاقانی | حاوی بیست هزار بیت است. |
تحفه العراقین | منظومه ایست به طرز مثنوی که در آن خاقانی حوادث نخستین مسافرت خود به مکه و منازلی که پیموده است را شرح می دهد. او این کتاب را به نام وزیر جمال الدین ابوجعفر محمدبن علی اصفهانی نوشته و به وی تقدیم کرد. این اثر شاید اولین سفرنامه منظومه باشد. [ سخن و سخنوران ، مولف: بدیع الزمان فروزانفر ، تهران: انتشارات خوارزمی ، چاپ سوم ۱۳۵۸ ، ص۲۶- ۶۲۵ ] خاقانی در این اثر خود وجدان حساس خود را نمایانده است. او وجدان خود را به عبرت گرفتن از ایوان مدائن نصیحت می کند. این اثر جایگاه والایی را در میان دانشمندان به خود اختصاص داده است. شاید به واسطه همین کاستی و نیاز به عبرت گرفتن از کار جهان است که قصیده خاقانی همچنان جاذبه خود را حفظ کرده است. [ چشمه روشن ، مولف غلامحسین یوسفی ، ناشر: علمی ، چاپ هفتم ۱۳۷۶ ، ص ۱۶۸ ] |
منطق الطیر | مولوی منطق الطیر خاقانی را به صدا و انعکاس صوت تشبیه کرده است. غرض از تشبیه منطق الطیر خاقانی به صدا توجه آن باکفاء خود وی و عدم انطباق آن بر افق جمهور متسمعان است. خاقانی خود نیز در چند مورد سخن خویش را منطبق الطیری می نامد.نظیراین بیت: زخاقانی این منطق الطیر بشنو که به زو معانی سرایی نیابی |
منبع: ایران شناسی
خیلی جالبن
فقط چرا دانلود نمیشن؟
اگه ممکنه برام بفرستینشون
ابوعلی سیناو…
نمی فهمیم منظورتون پی بود. یاسر جان
نمی فهمیم منظورتون پی بود. یاسر جان
خیلی جالبن
فقط چرا دانلود نمیشن؟
اگه ممکنه برام بفرستینشون
ابوعلی سیناو…
سلام جستجوی موضوعی شعر هم بذارید