زندگینامه عباس بن فرناس
عباس بن فرناس یکی از علمای بزرگ و معروف عرب و مسلمان است و نخستین کسی در تاریخ بشر است که توانست در آسمان به پرواز درآید. وی دانشمند، فیلسوف، مخترع و فیزیکدان و شیمیدان و شاعر اسلامی میباشد که به ابوالقاسم عباس بن فرناس بن ورداس معروف است و از اهالی تاکر اندلس میباشد که در سال ۸۱۰ میلادی چشم به جهان گشود و در سال ۸۸۶ میلادی بدرود حیات گفت. وی کسی است که برای اولین بار فکر پرواز بشر را عملی نمود و آن را تحقق بخشید. وی از موالی بنی امیه بود که در زمان خلافت حکم بن هشام اموی و عبدالرحمن بن ناصر الدین الله و محمد بن عبدالرحمن اوسط زندگی میکرد که مصادف با قرن نهم میلادی میباشد.
اهتمام وی بیشتر به ریاضیات، کیمیا، نجوم و فیزیک بود، اما آنچه که او را به حد بالایی از شهرت رساند که تاکنون از وی به عنوان یک دانشمند جهانی یاد میشود، عبارت از کارنامه وی در راستای پرواز، به همین دلیل نامش در تاریخ به عنوان نخستین مخترع هواپیما ثبت گردیده است.
◼تولد:
عباس بن فرناس در سال ۱۹۴ هجری/۸۱۰میلادی در شهر روندا به دنیا آمد. مادرش از زمرهٔ دانشجویان اعزامی غرب به اندلس به جهت فراگیری علوم مختلف بود که در آنجا به دین اسلام درآمد و با یکی از مشاهیر رجال اندلس در آن زمان ازدواج نمود.
◼مهارت و تخصص وی:
عباس بن فرناس بن ورداس التاکرینی، (منسوب به «تاکرین» ـ آبادی بزرگی در اندلس) به فراگیری طب (پزشکی) و داروسازی پرداخت و در علوم هیئت و ستارهشناسی، فیزیک و شیمی مهارت یافت. در موسیقی و ساخت ابزار آن متبحر، و رسم و هندسه معماری را به خوبی آموخته بود. او در قرطبه (کوردوبا) ـ مرکز درخشش تمدن اسلامی در اندلس ـ بزرگ شد و نفوذ زیادی در دربارهای امرای بنی امیه داشت که از جملهٔ ایشان میتوان به حکم بن هشام که بین سالهای ۱۸۰–۲۰۶ هجری حکمرانی مینمود و عبدالرحمن بن الحکم ۲۰۶–۲۳۸ هجری و محمد بن عبدالرحمن ۲۳۸–۲۷۳ هجری اشاره داشت.
◼خدمات و اختراعات:
وی یکی از دانشمندان بزرگ نجومی در جهان اسلام و اولین کسی است که مبادرت به ساخت قبهٔ آسمانی نمود و آنرا در خانهٔ خود قرار داد که اشکال ستارگان و خورشید و ماه و آسمان و ابرها و توابع آن از قبیل رعد و برق را نشان میداد. این دانش قطعاً در محاسبات پروازی وی، از جایگاه مهمی برخوردار بوده است.
مجسمه عباس بن فرناس در بغداد
ابن فرناس اولین فردی است که توانست اندیشه پرواز انسان را عملی نماید و کار وی سالها بعد سرلوحه افراد دیگری که در اندیشه پرواز بودند قرار گیرد .
کوشش وی برای تحقق پرواز انسان، تا حدود بیست سال ادامه داشت. آنگاه که موفق به پرواز گردید، حیرت و شگفتی اهالی قرطبه را برانگیخت. اهالی قرطبه با دیدن او در حال پرواز ـ و در حالی که جسمش را با ابزاری آکنده از بال و پر پوشانیده بود، ـ به وحشت افتادند. هر چند که در جریان یکی از پروازهای خود، در حالی که مسافتی در آسمان را پیموده بود، سقوط کرده و پشتش آسیب دید. پرواز موفق وی در سال ۹۵۰ میلادی با ابزاری دست ساز و کاملاً بر پایهٔ محاسبات هندسی بود. ضمن آنکه وی در تحلیلی علمی، سقوط خود را به عدم تعبیهٔ دقیق «دُم» برای ابزار پروازش بازمیگرداند که نشان دهندهٔ توجه وی به محاسبات پرواز است.
وی علاوه بر پرواز، به نوآوریهای دیگری نیز مبادرت نمود که نشان از ذهن پویا و پرسشگر وی داشته است.
او وسیلهٔ استوانهای ساخت که با مرکب روان برای نوشتن پر میشد و آن اولین خودنویس ساخته شده در جهان بود که قرنها بر «سیتلوی» فرانسوی مقدم است.همچنین، ادوات و ابزاری نجومی ابداع نمود که از جملهٔ آنها «ذات الحلق» است که برای رصد کردن سیارات و نجوم و برای تبیین موقعیتهای ماه از خورشید یا دائرهالبروج به کار میرود.
و اولین کسی است که وسیلهای برای اندازهگیری زمان ساخت و آنرا «میقاته» نامید و به امیر محمد بن عبدالرحمن اموی تقدیم داشت که این ابیات بر آن نقش بسته بود:
{ هر آینه من برای دین شما بهترین وسیلهام. در آن حال که زمان نماز را ندانید در آن زمانی که خورشید در روز و ستارگان در تاریکی شب دیده نشوند، به برکت امیر مسلمانان محمد زمان هر نمازی را آشکار میسازم. }
این وسیله به قیاس و حساب درجهٔ سایه (ظل) و زوایای آن استوار است که ساعت و دقیقه و ثانیه را نشان میدهد و «زیگرید هونکه» مینویسد که: «آن الهام بخش آیندگان در ساخت ساعتهای آبی و جیوهای یا ساعتهای آفتابی دقیق بود.» او در موسیقی هم فردی مطلع بود؛ و در مرحلهٔ بعد از زریاب قرار دارد و برتری بزرگی در داخل کردن موسیقی شرقی به اسپانیا و تعمیم آن به او نسبت داده میشود. موسیقی نظری و تطبیقی که زریاب و ابن فرناس داخل کردند، تنها فارسی و عربی بود و با گذشت سالیان اصول موسیقی یونانی و فیثاغورسی زمانی که کتابهای یونانی مربوط به این موضوع به عربی ترجمه شد، جای آنرا گرفت.
او اولین کسی است که در اندلس ساختن شیشه از سنگ را استخراج کرد. در هر حال فرناس با پشتکار خود درس بسیار ارزشمندی را به نسلهای پس از خود آموخت: ما شاگرد پرسشهای بزرگیم، نه مقهور شکست در رسیدن به پاسخها، که اگر «حق» را فراموش نکنیم، پاسخ درست را نیز خواهیم یافت.
◼ورود خانواده وی به اندلس:
فیلیپ پادشاه باواریا فرستادهای را به نزد امیر هشام اول پسر عبدالرحمن الداخل (۱۷۲–۱۸۰ هـ / ۷۸۸ –۷۹۶ م) با نامهای ارسال نمود که در آن درخواست اجازهٔ ورود هیئتی به اندلس به منظور آگاهی از احوال، طرحها، آیینها و فرهنگ اندلسی و استفاده از آن شده بود. این درخواست مورد موافقت امیر اندلس قرار گرفت. در این هنگام شاه فیلیپ گروهی را به ریاست وزیر اولش به نام «ویلمبین» که اعراب او را به نام «ولیم الامین» میخواندند به آنجا فرستاد. این گروه اعزامی مشتمل بر ۲۱۵ دانشجوی مرد و زن بود که به فرا گیری علوم مختلف در اندلس پرداختند.
از بین ایشان هشت تن به دین اسلام درآمده و دیگر بازنگشتند؛ که از میان ایشان سه تن از دخترانی بودند که با مشاهیر رجال اندلس در آن زمان ازدواج نمودند و فرزندان فرزانهای از آنها به وجود آمد که از زمرهٔ آنها عباس بن فرناس است. برخی دیگر دخترانی بودند که از گروههای اعزامی از فرانسه، هلند، ایتالیا، آلمان و بلژیک به اندلس آمده و با پذیرش دین اسلام با مسلمانان ازدواج نمودند. مانند شاهزاده ماری گوبیه از بلژیک، روبیکا سنارت از آلمان، راهبه ژانت سمپسون از انگلستان و شوتا دختر کونت سر ژاک از هلند.
◼داستان پرواز:
نخستین پرواز در سال ۲۳۸هـ. ق انجام گرفت. عباس در شنل گشادی که با بستهای چوبی سخت و سفت شده و شکل بال به خود گرفته بود، از مناره مسجد بزرگ قرطبه پایین پرید. این شنل در حکم بالهای او بود و باعث میشد که در هوا سُر بخورد؛ مانند کسی که با چتر در هوا حرکت میکند یا کایت سوار است. تلاش عباس ناموفق بود اما سقوطش آن قدر آرام و آهسته اتفاق افتاد که در نتیجه آن او به طور جزئی صدمه دید. این اقدام عباس ابن فرناس دست کم یکی از نمونههای اولیه پریدن با چتر نیز به شمار آمده است منابع غربی او را به اشتباه بجای عباس ابن فرناس «آرمن فیرمن» نامیدهاند.
نقاشی پرواز عباس بن فرناس
ابن فرناس را میتوان از جمله کسانی داست که از تجربیات خود درس میگیرند. او برای اصلاح و بهبود ساختههای بعدی اش بسیار تلاش میکرد. شاهدان عینی بسیاری نقل کردهاند و در بسیاری آثار متعلق به سدههای میانه آمده که ماشین پرنده ابن فرناس ماشینی با بالهای بزرگ بوده است. در حدود ۱۲۰۰ سال پیش، او که حدوداً هفتاد ساله بود با ماشین پرندهاش، که از ابریشم و پر عقاب ساخته شده بود، پرواز کرد.
ابن فرناس در منطقهای در اطراف قرطبه در اسپانیا از تپهای نزدیک کوهستانی به نام «جبل العروس» (کوه عروس) بالا رفت. در این زمان پس از آنکه ابن فرناس آخرین دست کاریها و اصلاحات را روی ماشین پرنده اش انجام داد جمعیت بزرگی از مردم گرد آمدند تا شاهد پرواز او باشند.
ابن فرناس در حالی که لباسی شبیه پرو بال پرندگان به تن داشت در مقابل جمعیت ظاهر شد. لباس او از جنس ابریشم بود و با پرهای عقاب پوشیده شده بود. ابن فرناس این پرها را با رشتههای محکم ابریشم به لباس ابریشمین خود محکم کرده بود. او در مقابل مردم ایستاد و در حالی که به تکه کاغذی که در دست داشت نگاه میکرد توضیح داد که چگونه برای پرواز با بالهایی که روی دستانش قرار میگرفت، برنامهریزی کرده است: «اکنون که از شما خداحافظی میکنم با هدایت این بالها به سمت بالا و پایین، من میتوانم همچون پرندگان در آسمان بالا روم. اگر همه چیز خوب پیش برود، پس از مدتی بالا رفتن در هوا میتوانم در نهایت امنیت به سوی شما بازگردم».
او تا ارتفاع درخور توجهی بالا رفت و در حدود ده دقیقه هم در اوج ماند اما پس از آن، به زمین سقوط کرد و بالها و یکی از مهرهایش شکست. پس از این حادثه، ابن فرناس به اهمیت نقش دُم در پرواز پی برد. او میدید که پرندگان هنگام فرود آمدن روی ریشه دمشان فرود میآیند و انجام دادن این کار برای ابن فرناس امکانپذیر نبود، چون او دم نداشت!
همه هواپیماهای امروزی نخست روی چرخهای عقبشان فرود میآیند و این، نشان میدهد که نظر ابن فرناس در این زمینه کاملاً درست و جلوتر از زمان خود بوده است.
یکی از شاهدان عینی واقعه پرواز بن فرناس در گزارشی مینویسد: «او تا مسافت درخور توجهی مانند پرندگان پرواز کرد اما بی آنکه بخواهد در محلی که پروازش را از آنجا آغاز کرده بود، فرود آمد و پشتش به شدت صدمه دید. او نمیدانست که پرندگان روی دم هایشان فرود میآیند و برای همین، فراموش کرده بود برای خودش دمی تهیه کند !»
قرنها پیش از آنکه لئونادو داوینچی طرحها و نقاشیهایش در زمینه پرواز ترسیم کند و نخستین پرواز برادران رایت تحقق پذیرد، عباس بن فرناس به تجربیاتی از این قبل دست زده بود.
«راجر بیکن در یک کتاب دستنویس به ماشین پرنده ابن فرناس اشاره کرده است بیکن در سال ۱۲۶۰ میلادی در اثر خود «تواناییهای شگفتانگیز هنر و طبیعت»الگو:به زبان انگلیسی گفته است: برای پریدن وسیلهای وجود دارد که من نه خودم آن را دیدهام و نه کسی را میشناسم که این وسیله را دیده باشد اما نام مردی آگاه و تحصیل کرده را میدانم که چنین وسیلهای را ساخته است .» گفته شده که بیکن در قرطبه، زاده و سرزمین پدری ابن فرناس، تحصیل میکرده و احتمالاً توضیحات دربارهٔ سازوکار پرواز پرندگان و تشابه آن با ماشین پرنده ابن فرناس را از نوشتههای معاصران مسلمان خود در اسپانیا اقتباس کرده است. آثار یادشده بدون هیچ نشانهای ناپدید شدهاند.
پل عباس بن فرناس در قرطبه
◼وفات:
ابن فرناس در سال ۲۷۴ هجری / ۸۸۷ میلادی پس از حدود ۸۰سال زندگی در قرطبه درگذشت و هیچیک از آثارش برای استفاده آیندگان به جا نماند. زندگی نامه او بر اساس گفتههای دیگران و اطلاعاتی که از معاصرانش به دست آمده، بازسازی شده است.
◼بزرگداشت:
بامگداری یکی از دهانههای ماه به نام وی باعنوان ابن فیرنس (دهانه)،و همچنین قرار دادن مجسمهای از ابن فرناس در جلوی فرودگاه بغداد که بر آن نوشته شده است “اولین خلبان عربی در اندلس زاده شد.”(به عربی: “أول طیار عربی ولد فی الأندلس”)، و نامگذاری هتل فرودگاه طرابلس به نام وی و همچنین نامگذاری فرودگاه شمال بغداد به اسم او؛ و در ۱۴ ژانویه۲۰۱۱ پل عباس بن فرناس بر روی رودخانگوادلکیویر در قرطبه افتتاح گردید. که از ابتدا تا انتهای پل مجسمههای از ابن فرناس به درخواست مهندس خوزه لویس مانثاناریز خابون قرار گرفت؛ و همچنین در روندا مرکزی نجومی با نام وی افتتاح گریده است.
◼منبع:
الحسنی، سلیم. ۱۰۰۱ اختراع: میراث مسلمانان در جهان ما. ترجمهٔ سیاوش شایان … [ و دیگران]. تهران، نشرطلایی، ۱۳۹۰. شابک ۱-۰۴-۶۲۲۹-۶۰۰-۹۷۸