زندگینامه آرنولد شوارتزنگر
در چهارده سالگي تمرينات فشرده اي را زير نظر « كرت مارنول » آقاي اتريش آن زمان شروع كرد در 15 سالگي او روانشناسي را همراه با دكتر « كارل كرست » براي آموختن تأثير و قدرت مغز بر بدن مطالعه مي كرد در 17 سالگي او رقابتهاي حرفه اي خود را آغاز كرد. در 18 سالگي او به زندان افتاد.
اما بازداشت شدن قسمتي از برنامه او نبود! اما بعضي مواقع براي رسيدن به هدف بايد تاوانهايي را پرداخت آنچه براي او اتفاق افتاد به اين شرح است بر اساس قانون به عنوان يك شهروند خوب اتريشي به مدت يك سال به خدمت نظام فرا خوانده شد او به خدمت رفت به عنوان يك راننده تانك شروع به خدمت سربازي كرد او حق نداشت براي هيچ مسابقه پرورش اندام احمقانه اي پايگاه را ترك كند اما آنها هيچ چيزي در مورد يك مسابقه پرورش اندام متفكرانه نگفته بودند بنابراين او يك روز از كمپ در رفت به اميد بردن يك جايزه و واقعاً متفكرانه بود او يك جايزه برد.
وقتي مافوقش متوجه شد قبل از اينكه بگذارند او از خودش دفاع كند او را به زندان انداختند خودش آن را اينگونه بيان مي كند « 7 روز طولاني در خانه بزرگ » اما در آن هفته اتفاق جالبي پيش آمد افسري كه او را به زندان انداخته بود شروع به تحقيق در مورد مدال او كرد اين يك مقام كوچك نبود بلكه مقام خيلي با ارزشي بود او در كل اروپا اول شده بود آرنولد آقاي جوانان اروپا شده بود طبيعتاً او را از زندان آزاد كردند ولي از رانندگي تانك كنار گذاشته شد و به عنوان مجازات مأمور شد كه يك افسر رسمي باشد! بله آرنولد خدمتش را در نظام با آموزش و تمرين بدنسازي گذراند.
بعد از اينكه او خدمت سربازي را تمام كرد به نظر ميرسيدكه هيچ چيز نمي تواند جلوي او را بگيرد در سال ۱۹۶۶ او از رده جوانان به رده بزرگسالان ارتقا يافت به زودي در همان سال او بهترين بدنساز مرد در اروپا شد مستر اروپا و نفر اول مسابقات پاورليفتينگ براي يك جوان 19 ساله بد نيست!
از آن به بعد نام او در فهرست بزرگان بود. او براي شركت در رقابتهاي آقاي جهان ( مستر يونيورس ) به لندن رفت اگر او در اين رقابتها اول مي شد آقاي جهان شده بود و اين خيلي با ارزش بود.
آرنولد به محض ورودش به محل مسابقات با بدنسازان ديگر و طرفدارانش از سراسر جهان روبرو شد همه آنها در مورد مرد جوان اتريشي مطالب زيادي خوانده بودند اين يك تجربه غافلگير كننده براي آرنولد بود و اولين باري بود كه فهميده بود كه اينقدر مشهور شده است او اكنون در مسابقات جهاني بود عضلاتش كاملاً پمپ شده بودند و آماده مسابقه شده بود.
قهرماني او بوسيله يك آمريكايي تهديد مي شد كه «جت يورتن » نام داشت او فقط كوهي از گوشت نبود بلكه تعريفهاي خاصي از بدنسازي داشت و گويي بدنش را تراشيده باشند البته با هنر و دقت زياد و آرنولد فهرماني را از دست داد.
اما براي سال بعد آرنولد مانند يك مجسمه ساز كار كرد او به آناليز هر قسمت از بدن خود پرداخت. او تمرينات جديدي كه گروه هاي عضلاني را تفكيك كرده آنها را تعريف مي كرد اختراع كرد. در سال ۱۹۶۷ او بار ديگر براي شركت در مسابقات آقاي جهان به لندن رفت با اين بدن فوق العاده تراشيده و آراسته او مطمئن بود كه مي تواند يورتن را شكست دهد اما اوضاع به نفع آرنولد پيش نمي رفت اكنون يك رقيب جديد براي آرنولد پيدا شده بود « دنيس تينرينو » كه فقط عنوان قهرماني مستر آمريكا را داشت اكنون در مقابل او بود همه دوستان نزديك آرنولد فكر مي كردند كه دنيس او را شكست خواهد داد در صبح روز مسابقات ناگهان دنيس خواست كه به آرنولد بگويد كه چه احساسي دارد و به سمت او خم شد و با لبخندي در گوش او گفت: « اين روزي است كه من در آن مي خواهم برنده باشم »
اين سخن درس بزرگي به آرنولد داد و آرنولد متوجه شد براي برنده شدن در مسابقات علاوه بر بدن زيبا و عضلاني و بزرگ بايد قويترين اراده را داشت و اين باعث شد كه آرنولد با وجود « دنيس تينرينو » كه عملكردي فوق العاده و بدني با شكوه داشت بتواند قهرمان جهان شود و اين در حالي بود كه او فقط 20 سال داشت و جوانترين مستر جهان در تاريخ شد. آرنولد به آرزوي خود رسيده بود.
يا شايد خود او اينگونه فكر نمي كرد. او ميدانست كه در حقيقت ۳ قهرماني جهان وجود دارد. آرنولد در رده آماتورها در انجمن بين الملي پرورش اندام آماتور قهرمان شده بود اما يك رده حرفه اي هم وجود داشت به عبارت ديگر فدراسيون بين المللي پرورش اندام براي خودشان يك قهرماني جداگانه داشتند و همچنين او فهميده بود كه يك مستر جهان و يك مستر المپيا وجود دارد اگر واقعاً مي خواست به رويايش واقعيت ببخشد بايد همه اين مقامها را مي برد!
آرنولد چمدانش را بست و عازم مونيخ شد تا تمرينات بيشتري انجام دهد و اين دوراني فوق العاده بزرگ از زندگي او بود او روزي ۴ تا ۶ ساعت با وزنه كار مي كرد او همچنين به مدرسه اقتصاد رفت و باشگاه تندرستي خود را اداره مي كرد و سعي مي كرد روياي خود را بخاطر داشته باشد.
اما سختي ها تمام شده بود در سال ۱۹۶۸ او به لندن بازگشت و به سادگي مدال مسابقات ديگر قهرماني جهان را بدست آورد. او عنوان آقاي جهان NABBA در هر دو رده حرفه اي و آماتور را بدست آورده بود. او همچنين در مسابقات پاور ليفتينگ آلمان قهرمان شد و آقاي IFBB در مسابقات بين المللي مكزيك شد اما او هنوز عنوان مستر المپيا را در برابر خود داشت.
بنابراين در ۲۱ سالگي به كاليفرنيا رفت تا با بهترين بدنسازان جهان به تمرينات خود ادامه دهد او 6 پا و 2 اينچ قد و 250 پوند وزن داشت و بزرگترين بدنساز در بين ديگران بود او به مطالعه حركات موزن در رقص باله پرداخت او از موزيكش قدرت مي گرفت و ژست و فيگور فوق العاده اي داشت او تراشيده و برنزه شده بود.
در طول دو سال بعد از آن آرنولد به جاهاي مختلفي از دنيا سفر كرد در سال ۱۹۶۹ او قهرمان جهان مسابقات آماتور IFBB در نيويورك شد و در سال ۱۹۷۰ آقاي جهان در مسابقات NABBA در رده حرفه اي ها شد و آقاي جهان در كلمبوس اوهايو شد در پايان سال او همه عنوانهاي قهرماني را به غير مستر المپيا بدست آورده بود و سر جيو اليوا اين مقام را از سال ۱۹۶۷ در اختيار داشت آرنولد مشتاقانه منتظر مسابقات سال 1970 بود كه در نيويورك برگزار مي شد و بلاخره اين لحظه فرا رسيد آرنولد در كل زندگي خود را براي اين لحظه آماده كرده بود و خودش اين را خوب ميدانست او حتي به اندازه سرجيو براي گرم كردن و پمپ كردن عضلاتش خود را به زحمت نينداخت و فقط خود را متمركز كرد و فقط در دو دقيقه مانده به به رفتن روي سكوي نمايش تغيير كرده بود و روغن زده بود همه به قدري هيجان زده بودند كه پليس مجبور بود در ازدحام طرفداران نظم را برقرار كند در بين جمعيت دو دسته وجود داشتند هر كدام قهرمان مورد علاقه خود را تشويق مي كردند اما در پايان فقط يكي برنده بود و يك مدال يك اسم : شوارتزنگر و بنابراين در سال 1970 در سن 23 سالگي اوبه رويايي كه 10 سال پيش در سر داشت رسيد اما با هر معيار و انداره اي بهترين بدنساز جهان بود و او اين مقام را براي سالها ادامه داد. او ركورد بي سابقه 7 بار را در در قهرماني مستر المپيا به ثبت رساند قبل از اينكه بازنشست شود و علت بازنشستگي او اين بود كه او هدف جديدي داشت و آن معروفترين هنرپيشه جهان شدن بود وقتي كه پدر مادر آرنولد اين را شنيدند دوباره آهي كشيدند و دوباره به جستجو در كتاب راهنما پرداختند.
آرنولد در سال ۱۹۸۶ با ماریا شریور ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر و دو دختر است.
اولین فیلم شاخص او را میتوان «ترمیناتور» نام برد که سال 1984 تولید شد. از آن پس در فیلمهای «کوماندو» ، «غارتگر» ، «دوقلوها»… ایفای نقش کرد. اما باز در فیلمهای «ترمیناتور2» و «ترمیناتور3» ایفای نقش کرد تا نشان دهد با کناره گیری از پروش اندام، هنوز هم میتواند یک چهره شاخص در جهان باشد. آرنولد که آرزوهای وسیع تر از این در سر می پروراند در سـال 2003 فـرمـانـدار كـالیفرنیا شد تا در دنیای سیاست هم دستی داشته باشد.
او یکی از پُردرآمدترین بازیگران هالیوود و دریافت کننده بیشترین دستمزد در تاریخ هالیوود در سال ۲۰۰۳ برای یک فیلم ترمیناتور ۳ به مبلغ ۳۰ میلیون دلار است.
آرنولد با وجود نبردن اسکار به دلیل سبک کارش توانسته جوایز معتبر سینمایی از جمله Golden Glob And MTV Ward را در کارنامه هنری خویش به دست آورد.
او در سیاست هم به موفقیت رسید و فرمانداری ایالت بزرگ کالیفرنیا با وجود اروپایی بودن به دست آورد.
فیلم شناسی
نابودگر
نابودگر ۲: روز قضاوت
نابودگر ۳: انقلاب ماشینها
پایان روزها
تخریب موازی
دروغهای حقیقی
غارتگر
کونان: ویرانگر
کونان: بیگانه
داغ سرخ
هرکول در نیویورک
خداحافظی طولانی
وزنهبرداری
کوماندو
بتمن و رابین
ششمین روز
دور دنیا در هشتاد روز
جونیور
دروغهای واقعی
جزیره بر تا
پارتی اخر
آخرین حضور قهرمان
RawDeal
Redsonja
Stay Hangry
Sintra
پلیس کودکستان
the jayne mansfield story
the long good bye
عناوین قهرمانی:
سال ۱۹۶۳ مسابقه استرهاف اتریش نفر دوم
سال ۱۹۶۵ مسابقه جونیور (المان) نفر اول و مستر اروپا
سال ۱۹۶۶ عنوان بهترین بدنساز اروپا (المان)
سال ۱۹۶۶ قهرمان مستر اماتور اروپا
سال ۱۹۶۶ مسابقه NABBA (مستر یورنیوس) نفر دوم
سال ۱۹۶۷ مسابقه NABBA نفر اول
سال ۱۹۶۸ نفر اول مسابقات پاورلیفتینگ المان
سال ۱۹۶۸ نفر اول مسابقه IFBB مستر اینترنشنال (مکزیک)