زندگینامه تالس فیلسوف مکتب مَلَتی
زندگی تالس
تالس میلتوسی در حدود سال ۶۲۴ پیش از میلاد در شهر میلیتوس در ایونیه (غرب ترکیه امروزی) که باشکوه ترین و قدرتمندترین شهر یونانی در سواحل آسیای صغیر بود، به دنیا آمد. پدر وی اکسامیس و مادرش کلئوبولینه نام داشتند.
مشهور است که کلئوبولینه ، مادر تالس از پسرش درخواست می کرد تا ازدواج کند اما تالس علاقه ای به ازدواج نداشت و هر بار در برابر خواسته مادرش می گفت : مادر من هنوز برای ازدواج کردن جوانم . این پاسخ تالس تنها جوابی بود که همیشه به مادرش می گفت. تا این که در دوران پیری ، پس از خواهش دوباره مادرش برای ازدواج گفت : مادرم ، الان برای ازدواج خیلی دیر شده . هنگامی از او پرسیدند که چرا فرزند ندارد، در پاسخ می گفت: « چون عاشق کودکانم.» ( دیوگنس لائرتیوس ، ح ۳ قرن بعد از میلاد )
نظریات فلسفی تالس
تالس این نظر را مطرح کرد که همهٔ این مواد در یک عنصر نخستین، وحدت بخشید. او این عنصر نخستین جهان را آب دانست. ارسطو حدس میزند که ممکن است مشاهدهی این امر که همهی موجودات زنده و آنچه از آن تغذیه میکنند مرطوب هستند او را به این نتیجه گیری رهنمون ساخته باشد. علت محتمل دیگر میتواند مشاهدهی این خاصیت آب باشد که به وضوح و در برابر چشمان تالس میتوانسته به صور بخار و یخ درآید و مجدداً به صورت آب ظاهر گردد که حالات سهگانهی ماده هستند هر چند که این طبقهبندی هنوز در زمان تالس شناخته شده نبود.
علاوه بر این تالس در شهر ساحلی میلتوس زندگی میکرده، که آب برای اهالی آن اهمیت زیادی داشتهاست. همچنین زمانی که در مصر به سر میبردهاست، یقینآ به حاصلخیزی مزارع بعد از طغیان و فرونشستن آب رودخانه نیل، توجه داشته و دیدهاست که چگونه پس از هر بارندگی، کرمها پیدا میشدهاندسیالیت، بی شکل بودن آب و جنبش و پیدایی آن در مظاهر حیات، میتوانند از دیگر عللی باشند که تالس را به این اندیشه که عنصر اساسی همه چیز آب است، سوق دادهاند.
تالس به روح معتقد بود و معتقد بود که «آهنربا دارای روح است زیرا آهن را حرکت میدهد». او همچنین می گفت: «همه چیز پر از خدایان است.» منظور او از این گفته واضح نیست اما بعید است که منظور تالس نوعی همهخدایی باشد.
جایگاه و اهمیت نظریات فلسفی تالس
تالس، نخستین فیلسوفان به شمار میآید. نظر تالس مبنی بر اینکه خواستگاه همه چیز آب است، بیش از حدس و گمان نبود، و نه او و نه بسیاری که پس از او آمدند، راهی برای آزمودن نظریاتشان نداشتند؛ با این وجود وی از نخستین کسانی است که کوشیدند تا به جای تفسیر اسطوره شناختی، جهان را به روشی عقلانی توصیف کنند. همچنین او از نخستین کسانی است که مفهوم «وحدت در اختلاف» را درک کرده است.
مهمترین موضوعاتی که تالس را از نظر فلسفی در تاریخ اندیشه ممتاز میکنند، کوشش وی برای شناختن جهان از راه مشاهده و تفکر و واقع بینی، دور انداختن افسانههای دینی و تفسیرهای اساطیری، و تلاش جهت فهم جهان بیتوسل به خدایان و افسانهها و نیروهای نامحدود آنان است.ارسطو دربارهی او گفته است: «طالس کسی است که در سرآغاز فلسفه است.»
ریاضیات و اخترشناسی
معروف است که تالس وقوع خورشیدگرفتگی سال ۵۸۵ (پیش از میلاد) را پیش بینی کرد. از دیگر فعالیتهای نجومیای که به تالس نسبت داده شده تهیهی یک تقویم نجومی و معمول ساختن تجربهی فینیقیها در تعیین خط سیر کشتیها به وسیلهی دب اصغر است.
در ریاضیات، قضیه تالس را به وی نسبت میدهند و مورخی به نام پروکلوس گزارش میدهد که تالس توانسته بود با کشف این قضیه، فاصلهٔ کشتیها را از دریا تا ساحل تعیین کند.همچنین مورخ دیگری به نام دیوگنس لائرتیوس مینویسد: «تالس در واقع ارتفاع اهرام مصر را به وسیله سایهٔ آنها اندازهگیری کرد و آن از راه مشاهدهٔ زمانی بود که سایه ما مساوی بلندی قامت ماست.»
سیاست
زندگی سیاسی تالس بیشتر به درگیری ایونیها در دفاع از آناتولی، در برابر قدرت فزایندهٔ ایرانیان که در آن زمان به تازگی به آن منطقه وارد شده بودند؛ بر میگردد. به این ترتیب، آژی دهاک و کورش کبیر از معاصران تالس در ایران بودهاند.
قضیه های تالس
عقیده بر آن است که تالس پس از مسافرت به مصر ، هندسه را برای یونانیان به ارمغان آورد . این قضیه ها را به او نسبت داده اند:
۱) قطر دایره آن را نصف می کند .
۲) زوایای قاعده مثلث متساوی الساقین مساویند .
۳) اگر دو خط مستقیم یکدیگر را قطع کنند ، زوایای متقابل مساوی اند .
۴) زاویه ای که در نیم دایره محاط شود ، قائمه است . مشهور است هنگام کشف این قضیه تالس جهت شکرگزاری ، گاوی را قربانی کرد .
۵) اگر قاعده و زوایای آن داده شود می توان مثلث رسم کرد .
( یودموس در مورد قضیه سوم تالس می گوید که این قضیه را تالس کشف کرد، اما برهان علمی آن را برای اثبات ، اقلیدس اقامه کرد . )
اصل قضیه تالس
تالس اولین کسی نبود که این قضیه را کشف کرد قبل از او مصریان و بابلیان این قضیه را میدانستند ولی آنها نتوانسته بودند اثباتی برای آن بیان کنند. چون این قضیه اولین بار توسط تالس به اثبات رسید به نام او نیز معروف شد.البته تالس با استفاده از تعریف مثلث متساوی الساقین و نیز علم به این موضوع که جمع زوایای یک مثلث، ۱۸۰ درجه است ،این قضیه را اثبات کرد.
در هندسه ،قضیه تالس این مطلب را بیان میکند که اگر A و B و C نقاط روی دایره باشند و خط AC ،قطر دایره باشد آن وقت زاویه ABC یک زاویه قائم خواهد بود. به بیان دیگر مرکز دایره محیطی یک مثلث روی یکی از اضلاع مثلث قرار میگیرد اگر وتنها اگرآن مثلث قائم الزاویه باشد.
مرگ تالس
طبق گفته های دیوگنس لائرتیوس، تالس سال را به ۳۶۵ روز تقسیم کرده بود و بنا به نوشته هایش تالس در هنگام دیدن یک مسابقه ورزشی از دنیا رفت. وقتی که تماشاچیان در حال ترک کردن ورزشگاه بودند ، دریافتند که تالس در حال تماشای بازی خوابش گرفته است در عین حالی که او واقعاً مرده بود.
مرگ تالس در پنجاه و هشتمین دوره بازی های المپیک و در سن ۷۸ سالگی اتفاق افتاد . (۵۴۸ – ۵۴۵ ق.م ) گفته های این دو مورخ بیشتر بنا به سنت است و گرنه هیچ نوشته ای از تالس بر جا نمانده است و منابع هم عصر وی نیز موجود نمی باشد ؛ بدین خاطر کار بر روی شخصیت وی مشکل می باشد . تالس را یکی از هفت مرد خردمند یونان باستان به شمار می آورند ، به گفته دیوگنس در دوره قانون گذاری داماسیس به او عنوان حکیم داده بودند و سخنان بسیاری را به او نسبت دادند ، از آن جمله : « خودت را بشناس » و « چیزی در افراط نیست »