زندگینامه خواجه نصیرالدین طوسی
او به تحصیل دانش علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید.
طوسی یکی از سرشناسترین و با نفوذترین چهرههای تاریخ اسلام است. علوم دینی و علوم عملی را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت را نزد خالویش، بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت.
خواجه نصيرالدين طوسي ستاره درخشاني بود كه در افق تاريك مغول درخشيد و در هر شهري پا گذارد آنجا را به نور حكمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاريك و در آن عصري كه شمشير تاتار و مغول خاندانهاي كوچك و يا بزرگ را از هم پاشيده و جهاني از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و كنار منزوي و يا فراري مي شدند و بازار كسادي دانش و جوانمردي و مروت مي بود و فساد حكمفرما. وجود و بروز چنين دانشمندي مايه اعجاب و اعجاز است.
وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد. وی مجموعه آرا و دیدگاههای کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.
او در مراغه رصدخانهای ساخت و کتابخانهای بوجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بودهاست. او با پرورش شاگردانی (همچون قطب الدین شیرازی) و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانشهای ایران پیش از مغول به آیندگان شد.
وی یکی از توسعه دهندگان علم مثلثات است که در قرن ۱۶ میلادی کتابهای مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گردید.
خواجه نصيرالدين طوسي در خدمت هلاكوخان ايلخان مغول
خواجه نصيرالدين طوسي در تمام امور كشوري و لشگري مغول براي نيل به مقاصد عاليه خود دخالت داشته و تا اندازه اي كه توانست از پيش آمدها و سختي هاي ناگوار كه متوجه جامعه مسلمين مي شد جلوگيري مي كرد، گاهي با سخنان علمي و زماني با گفتگوهاي مختلف و هنگامي با اندرزهاي سياسي مقاصد مهم اساسي خود را با دست هلاكوخان انجام مي داد پيشرفتهاي علمي و نوازش فضلاء و علما با دست خواجه صورت مي گرفت و روي اين نظريات روزبروز در دربار هلاكو محبوبتر شده و مورد توجه خاص ايلخان مي گرديد.
خواجه نصيرالدين هميشه اصول مقاصد ديني را نصب العين خود قرار داده و تمام حركات سياسي و علمي كه شايسته يك مرد ديني آشنا به مصالح اجتماعي و سياسي اسلامي است بكار مي بست. يكي از اقدامات مهم خواجه نصيرالدين طوسي تشويق هلاكوخان به فتح بغداد و برانداختن دودمان عباسي و كشتن خليفه به دست ايلخان مغول بود.
تاسيس رصدخانه به تشويق هلاكو بوسيلة استاد طوس
محقق طوسي به اتفاق كليه مورخين آن عصر بر عقل هلاكو چيره شده و تا مي توانست از قدرت و تسلط او بنفع كشور خود استفاده مي كرد و به جهان علم و ادب خدمت كرد و به نيروي اراده و تدبير خود توانست عقايد و آراء خود را بنام دلالت هاي فلكي عملي ساخته و از اوهام و خرافاتي كه مانند حسام الدين منجم ها بنام نجوم مي گفتند جلوگيري كند و در اثر نوازشهاي محقق طوسي دانشمندان توانستند با فراغت بال مشغول تاليف و تصنيف و اشتغالات علمي شده و هر كدام در محيط تاريكي كه بر اثر فساد اخلاق و كشتارها و خونريزيهاي پراكنده ، آشفته شده بودند، مشعل فروزاني گرديده و در تشريح فضائل بكوشند و تا اندازه اي از فساد اخلاق و بيدادگري جلوگيري نمايند.
رفتن محقق طوسي به حله جهت زيارت شيخ نجم الدين ابوالقاسم حلي مولف كتاب شرايع الاسلام تاثير عميقي در محافل علمي اسلامي نمود و يك درس عبرتي بود كه تاكنون داستان آن بر سر زبانها است. از جمله اقدامات ديگر خواجه نصيرالدين طوسي كه تاريخ هيچوقت آن را فراموش نخواهد كرد تاسيس رصدخانه مراغه مي باشد كه از يادگارهاي علمي و فلكي خواجه طوس مي باشد كه بدست او با همراهي عده اي از فضلا و دانشمندان بنا شده اين رصدخانه از مشهورترين رصدخانه هاي اسلامي است كه در شرق نزديك خاورميانه ذكر شده و آوازه آن تمام جهان آن روز را فرا گرفته و تاكنون با اين همه تطورات و تغييراتي كه در جهان پديد آمده باز نام آن رصدخانه هنوز با اسم باني آن بر سر زبانهاست.
بدستور محقق بزرگ طوسي فخرالدين ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغي معمار معروف آن عصر ساختمان وسيع و با شكوه رصدخانه را با نقشه استاد شروع نموده و محلي كه براي رصدخانه انتخاب شده بود تلي است كه در شمال غربي شهر مراغه واقع شده بود و اينك بنام رصد مراغه معروف است.
براي كمك به رصدخانه علاوه بر كمكهاي مالي دولت اوقاف سراسر كشور نيز در اختيار خواجه گذارده شده بود كه از عشر آن جهت امر رصدخانه و خريد وسائل و اسباب و آلات و كتب استفاده مي نمود. و در نزديكي رصدخانه كتابخانه بزرگي و بسيار عالي ساخته شده بود كه در حدود چهارصد هزار جلد كتاب نفيس جهت استفاده دانشمندان و فضلا قرار داده بود كه از بغداد و شام و بيروت و الجزيره بدست آورده بودند. و در جوار رصدخانه يك سراي عالي از براي خواجه و جماعت منجمين ساخته بودند و مدرسه علميه اي جهت استفاده طلاب دانشجويان ساخته شده بود و اين كارها مدت ۱۳ سال بطول انجاميد، تا اينكه ايلخان هلاكوي مغولي در سال ۶۶۳ درگذشت. ليكن خواجه تا آخرين دقايق عمر خود مواظبت و اهتمام بسيار نمود كه آن رصدخانه و كتابخانه از بين نرود و خللي در كار آنجا رخ ندهد.
بناي رصد خانه مراغه از افراط و تفريط منجمين آندوره جلوگيري كرده و از اوهام و خرافاتي كه بنام دلالت هاي فلكي انتشار پيدا كرده بود و مغولان آن را دامن مي زدند جلوگيري كرد. يكي از دانشمندان مشهور امريكا بنام فانديك در يكي از تعليقات خود مي نويسد: دانشمندان نجومي اروپا براي هر يك از كوههاي كره ماه نامهائي از فضلاي جهان را كه خدمات شايسته اي به جهان علم كرده اند نام گذاري نموده اند از جمله يكي از كوههاي كره ماه بنام خواجه نصيرالدين طوسي نامگذاري شده است.
به هرحال عظمت روحي محقق طوسي نشاط مخصوصي در قلب فضلاي رنج ديده و آواره از وطن آن زمان ايجاد كرده و سبب شده بود كه تمام مشقات و صدمات خانمانسوز را در اطاق نسيان گذارده و با شوق وافري در حمايت استاد بدرس و بحث در دانشگاهي كه او در مراغه و بغداد ايجاد كرده بود اشتغال ورزيده و معضلات هر علمي را مطرح و با تبادل افكار وسعه اطلاعات استاد كل حل نمايند.
. جمال الدین حسن بن یوسف مطهر حلی (علامه حلی – متوفی ۷۲۶ ق) او از دانشوران برزگ شیعه بود که آثار گران سنگی از خود به جای نهاد. وی شرحهایی نیز بر کتابهای خواجه نگاشت.
۲. کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی. او حکیم، ریاضیدان، متکلم و فقیه بود و عالمان بزرگی از محضرش استفاده کردند. وی گرچه در رشتة حکمت زانوی ادب و شاگردی در مقابل خواجه بر زمین زد، از آن سو خواجه از درس فقه وی بهرهمند شد. این محقق بحرینی شرح مفصلی بر نهج البلاغه نوشته که به شرح نهج البلاغة ابن میثم معروف است.
۳. محمود بن مسعود بن مصلحکازرونی، معروف به «قطبالدین شیرازی» (متوفی ۷۱۰ ق.) او از شاگردان ممتاز خواجهاست وی در چهارده سالگی به جای پدر نشست و در بیمارستان به طبابت پرداخت. سپس به شهرهای مختلفی سفر کرد و علم هیئت و اشارات ابوعلی را از محضر پرفیض خواجه نصیر فرا گرفت. قطب الدین کتابهایی در شرح قانون ابن سینا و در تفسیر قرآن نوشتهاست.
۴. کمال الدین عبدالرزاق شیبانی بغدادی (۶۴۲۷۲۳ ق.) او حنبلی مذهب و معروف به ابن الفُوَطی بود. این دانشمند مدت زیادی در محضر خواجه علم آموختهاست. وی از تاریخ نویسان معروف قرن هفتم است و کتابهای معجم الآداب، الحوادث الجامعه و تلخیص معجم الالقاب از آثار اوست.
۵. سید رکن الدین استرآبادی (متوقی ۷۱۵ ق.) از شاگردان و همراهان خاص خواجه بوده و شرحهایی بر کتابهای استاد خویش نوشته و علاوه بر تواضع و بردباری، از احترامی افزون برخوردار بودهاست. وی در تبریز به خاک سپرده شدهاست. برخی دیگر از شاگردان خواجه نصیر عبارتند از:
- ابراهیم حموی جوینی
- اثیر الدین اومانی
- مجدالدین طوسی
- مجد الدین مراغی
برخی از تألیفات خواجه نصیرالدین طوسی:
- تحریراقلیدس
- الرسالة الشافیة عن الشک فی الخطوط المتوازیة
- تحریر مجسطی
- کشف القناع عن اسرار شکل القطاع
- تحریر کتاب مانالاوس فی الاشکال الکرویة
- تحریراکثرثاوذوسیوس
- تحریر کتاب مأخوذات ارشمیدس
- تحریرکتاب المناظراقلیدس
- تحریر کتاب المساکن ثاوذوسیوس
- تحریر کتاب الکرة المترکة اطولوقس
- تحریر کتاب فی الایام و اللیالی ثاوذوسیوس
- تحریر کتاب ظاهرات الفلک اقلیدس
- تحریر کتاب فی الطلوع و الغروب اطولوقس
- تحریر کتاب ابسقلاوس فی المطالع
- تحریر کتاب المفروضات ارشمیدس
- کتاب ارسطرخس فی جرمی النیرین و بعدیهما
- تحریر کتاب معرفة مساحة الاشکال السیطة و الکرویة
- تحریر کره و اسطوانه ارشمیدس
- تحریر کتاب امعطیات
- ترجمه ثمرة الفلک
- کتاب انعکاسات الشعاعات
- تذکره نصیریه در هیأت
- ترجمه صور الکواکب
- رساله در شعاع
- رساله معینیه در هیأت وذیل آن
- زیج ایلخانی
- بیست باب درمعرفت اسطر لاب
- زبدة الهیئة در هیأت و استکشاف احوال افلاک و اجرام
- سی فصل در هیأت و معرفت تقویم
- رساله در حساب و جبر و مقابله
- زبدة الادراک فی هیأت الافلاک
- مدخل فی علم النجوم
- کتاب صد باب در معرفت اسطرلاب
- استخراج قبلة تبریز
- اخلاق ناصری
- اوصاف الاشراف
- تنسوق نامه ایلخانی در معدن شناسی
- جواهرالفرائض در فقه
- آداب المتعلمین درتربیت
- معیار الاشعار در عروض
- اساس الاقتباس
- تجرید المنطق
- تعدیل المعیار فی نقد تنزیل الافکار
- رساله معقولات یا قاطیغوریاس
- حل مشکلات اشارات، در فلسفه
- رساله اثبات جوهر مفارق یا رساله نفس الامر یا اثبات العقل
- رسالة فی العلم و العالم و المعلوم
- رساله بقاء النفس بعد فناء الجسد
- رساله در کیفیت صدور موجودات
- رساله در نفی و اثبات
- رساله العلل و المعلولات
- تجرید العقاید در کلام
- فصول نصیریه
- تلخیص المحصل
- مصارع المصارع
- رساله در جبر و اختیار
- رساله اثبات واجب
- رساله در امامت
داوري تاريخ درباره خواجه نصرالدين طوسي
گروهي خواجه را بر هم زننده وحدت دولت عربي و اسلامي مي پندارند و مي گويند بدست او وحدت عربي در آن زمان پاشيده شد. خوبست در تاريخ بي غرضانه داوري كرد تا معلوم شود نامه هاي خليفه عباسي معاصر سلطان خوارزمشاه به چنگيزخان مغول و تشويق او در حمله به ايران براي از بين بردن دولت عظيم الشان اسلامي ايران كه مقدمه هجوم چنگيزيان به بغداد گرديد، و در حقيقت خواجه در اين باب گناهي نداشت و اگر لياقت خواجه پس از آن همه وقايع و خونريزي به داد مسلمانان نرسيده بود، جهان اسلامي امروز چه وضعيتي داشت؟
در حدود چهل سال كم و زياد ايران در دست چنگيزيان غيرمسلمان قتل عام مي شد و در تمام اين مدت دربار خلفاي عباسي در دو طرف دجله در بغداد به عيش و نوش مشغول و خوشحال بودند كه يك حكومت مقتدر و نافع با آن كه مسلمان بود، لكن كعبه مصنوعي دربار عباسي را بنام دين و ايمان سجده نمي كرد منقرض مي شد. در صورتي كه اساس و بنياد خلفاي عباسي و انقراض بني اميه با دست ايرانيان مسلمان انجام گرفت و عاقبت بدست آنان نيز واژگون شد.
وفات خواجه نصيرالدين طوسي
در سال ۶۷۲ هجري قمري خواجه نصير با جمعي از شاگردان خود به بغداد رفت كه بقاياي كتابهاي تاراج رفته را جمع آوري و به مراغه ارسال دارد اما اجل مهلتش نداد و در تاريخ ۱۸ ذي الحجه سال ۶۷۲ هجري قمري در بغداد دار فاني را وداع گفت و جسدش را به كاظمين انتقال داده و در جوار امامين همامين مدفون گرديد.