زندگینامه علیاصغر حکمت
او در 26 مرداد سال 1271 در شهر شیراز متولد شد.پس از طی کردن درس های خود در مقطع ابتدایی و متوسطه در محل زندگی خودش بخاطر دنبال کردن تحصیل به تهران رفت.
تولد و کودکی
او در ۲۶ مرداد سال ۱۲۷۱ در شهر شیراز متولد شد.پس از طی کردن درس های خود در مقطع ابتدایی و متوسطه در محل زندگی خودش بخاطر دنبال کردن تحصیل به تهران رفت. علیاصغر حکمت فرزند احمدعلی مستوفی معظم الدوله (حشمت الممالک) که زادگاهش روستای پیراشکفت ۷کیلومتری خان زنیان و۳۵کیلومتری جنوب غربی شیراز بود. اجداد وی از علمای شیراز بودند و از طرف مادر نیز نوه حسن فسایی نویسنده کتاب فارسنامه ناصری بود و جد او سید علیخان امیرکبیر صاحب شرح صحیفه نام داشت.[۱] به گفتهٔ همایون صنعتیزاده، بعضی از اجداد حکمت یهودی بودهاند.[۲]
تحصیلات
علیاصغر حکمت پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شیراز برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در کنار آموختن علوم جدید در مدرسه آمریکایی به آموختن علوم اسلامی نظیر فقه و اصول در مدارس اسلامی پرداخت. معروف است که آیتالله میرزا طاهر تنکابنی نیز از استادان وی بودهاست.
حکمت در سال ۱۲۹۷ ش وارد خدمات فرهنگی شد و با نشر مقالات تحقیقی و تدریس زبان انگلیسی در مدارس متوسطه، کسب شهرت نمود و وارد فعالیتهای سیاسی شد و با کمک عدهای از دوستان و همفکران خود به رهبری علیاکبر داور، حزب رادیکال را بنیانگذاری کردند. حکمت تا سال ۱۳۰۹ در وزارت معارف خدمت میکرد. در این سال به تشکیلات جدید داور در دادگستری وارد شد و پس از چندی برای مطالعه در امور قضایی و ثبتی به اروپا اعزام شد. وی در اروپا وارد دانشکده حقوق و ادبیات شد و مدرک لیسانس در هر دو رشته گرفت. مأموریت دیگر حکمت در اروپا مطالعه در امر آموزش و پرورش و دانشگاه بود. در سال ۱۳۰۹ به منظور تکمیل تحصیلات خود به فرانسه و انگلستان عزیمت کرد و از دانشگاه سوربن پاریس در رشته ادبیات فارغالتحصیل گردید و به تهران بازگشت.
درگذشت
علیاصغر حکمت روز دوشنبه سوم شهریور ۱۳۵۹ ه.ش برابر چهاردهم شوال ۱۴۰۰ ق. در تهران وفات یافت و در آرامگاه خانوادگی در حضرت عبدالعظیم (باغچه توتی) به خاک سپرده شد.
وزارت معارف
حکمت در شهریور ۱۳۱۲ به تهران احضار شد و در کابینه ذکاءالملک فروغی ابتدا کفیل و بعد وزیر معارف و رئیس دانشگاه شد. در کابینه جم نیز وزیر فرهنگ بود، دوران پنج ساله وزارت فرهنگ علیاصغر حکمت را باید دوران تحول فرهنگی در این وزارتخانه نام نهاد. حکمت پس از معافیت از وزارت فرهنگ در اسفند ۱۳۱۷ در ترمیم کابینه محمود جم به وزارت کشور منصوب شد. در کابینه دکترمتین دفتری نیز همان سمت را عهدهدار بود. در خرداد ۱۳۱۹ بار دیگر از خدمت معاف شد و به کار تحقیق و مطالعه پرداخت. وی در ترمیم کابینه فروغی در ۳۰ شهریور ۱۳۲۰ وزیر بازرگانی و پیشه و هنر شد. در ترمیم دیگر کابینه فروغی، وزارت بهداری را برعهده گرفت. در کابینه سهیلی نیز همچنان وزیر بهداری بود.
مهمترین اقدامات
سال ۱۳۱۳ او از صادقِ هدایت شکایت کرد و صادق هدایت به ادارهٔ تأمینات احضار شده و از او تعهد گرفته شد [نیازمند منبع] که دیگر ننویسد و چیزی چاپ نکند و بدین گونه صادقِ هدایت از اولین ممنوعالقلمهای تاریخِ سانسورِ ایران شد.[۴] [نیازمند منبع]
ریاست دانشگاه تهران
تأسیس دانشگاه تهران، تأسیس دانشسراهای مقدماتی در سراسر کشور، برگزاری جشن هزاره فردوسی، تأسیس فرهنگستان ایران، ایجاد پیشآهنگی و تغییر برنامههای مدارس به اصول آموزشی کشورهای خارج، ایجاد تحول در زبان و ادبیات پارسی، توجه به آثار باستانی و تشکیل موزه ایران باستان، تربیت کادر آموزشی و انتشار نشریات و توجه به امر ورزش در مدارس، توسعه و تکمیل مدارس ابتدایی و متوسطه از جمله کارهای او بود.
فعالیتهای آموزشی
علیاصغر حکمت ازسال ۱۳۲۹ استاد کرسی تاریخ مذاهب و ادبیات ایران در دانشگاه تهران بود. تدریس یکی از مهمترین اشتغالات حکمت بود که حتی در دوران وزارت آن را رها نکرد. وی همزمان با تحصیل در جردن تهران به تدریس فارسی و عربی در کلاسهای یازدهم و دوازدهم مدرسه پرداخت. با اخذ دانشنامه به شیراز بازگشت و به تدریس جغرافیا و حساب مشغول شد. مدتی نیز به تدریس انگلیسی در مدارس علمیه پرداخت که با مخالفت عدهای این سمت را از دست داد. از ۱۳۱۵ ش علاوه برداشتن مسؤولیت وزارت فرهنگ و ریاست دانشگاه تهران به تدریس تاریخ ادبیات ایران و ادیان و مذاهب نیز میپرداخت که این امر تا سال ۱۳۵۱ ش ادامه یافت.
حکمت در هندوستان
حکمت شیرازی در تحکیم و توسعه روابط همهجانبه ایران با کشورهای مسلمان و آسیایی، به ویژه هندوستان، کوشش فراوان کرد. او چندی سفیر کبیر ایران در هند بود و از دانشگاه دهلی دکترای افتخاری دریافت داشت. حکمت با بسیاری از رجال هند چون مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو، ابوالکلام آزاد، تاگور و… دوستی و مراوده داشت. بخشی از آثار تحقیقی و ادبی وی نیز دربارهٔ هند است از جمله «نقش پارسی بر احجار هند»، «سرزمین هند»، «ادیان و تمدّن و فرهنگ هند» و… از او اشعاری نیز دربارهٔ هند و شهرها و مردم این دیار باقیمانده که آنها را «هندیات» نامیدهاست. حکمت چهار سفر به هند کرد که گزارش سه سفر را در یادداشتهای خود آوردهاست: نخستین سفر حکمت از روز شنبه ۶ اسفند ماه ۱۳۲۲ / ۲۶ فوریه ۱۹۴۴ آغاز میشود و تا ۱۶ اردیبهشت ۱۳۲۳ / ۶ می۱۹۴۴ ادامه مییابد. او خاطرات خود را از این سفر در دفتر ششم ثبت کردهاست که: «… روزی آقای دکتر صدیق، وزیر فرهنگ، تلفنی به من گفتند که اگر مایل باشید به هندوستان سفری شوید و هفتهای برنیامد که مقرّر شد که این بنده بهاتّفاق دکتر غلامرضا رشید یاسمی و ابراهیم پور داود، به عنوان هیئت فرهنگی، به هندوستان اعزام شویم. روز شنبه ۶ اسفند ۱۳۲۲ / ۲۶ فوریه، بار سفر بسته شد و با هواپیما از تهران به عزم هندوستان حرکت نمودیم.[۱]
سفر دوم حکمت
۱۳۲۶ شمسی، برابر با ۲۹ مه ۱۹۴۷، ادامه مییابد، ظاهراً این اوّلین سفر حکمت به هندوستان، پس از استقلال هند است. این سفر برای شرکت در کنفرانس ملل آسیایی ترتیب داده شدهاست و حکمت در رأس هیأتی است که مصطفی قلی رام، دکتر غلامحسین صدیقی، دکتر مهدی بیانی، محمّدتقی مقتدری، خوشحال سعید شارما، عبّاس آریا و صفیه فیروز در آن عضویّت دارند و با هواپیما از تهران به کرمان و زاهدان میروند و از آنجا با راهآهن به میرجاوه و سپس کویته میروند و از آنجا به دهلی میرسند. در این سفر جواهر لعل نهرو، صدر اعظم فقید و وزیر امور خارجه که به قول حکمت «بزرگترین زعیم حزب کنگره هندوستان میباشد» این هیئت را در روز ۲ اسفند ۲۵، برابر با ۱۱ مارس ۱۹۴۷، به چای دعوت میکند: «وی در خانه خود از ما پذیرایی نمود. به مهربانی و ادب بسیار و دختر و نوه او نیز بودند. در حقیقت مجلسی دوستانه و خانوادگی بود. (نهرو) با قیافه باهوش و جذّاب و معقول خود با ما صحبت مینمود. مراسلهای که از طرف آقای قوام السّلطنه به او نوشته شده بود، به او هدیه کردم.