تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه نصراله مردانی

ناصر که نام اصلی او نصرالله مرداني بود در کازرون در سال 1326 قبل از انقلاب اسلامی  چشم به جهان هستی گشود .تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در سهر خودش اتمام کرد.

زندگینامه نصراله مردانی

مطالب خواندنی:
ناصر که نام اصلی او نصرالله مردانی بود در کازرون در سال ۱۳۲۶ قبل از انقلاب اسلامی  چشم به جهان هستی گشود .تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در سهر خودش اتمام کرد. از آن پس به مطالعه کتابهای شعر و نثر پرداخت و از مضامین کلامی شاعران متقدم سود جست. اولین تلألو شعرکودکانه اش، در کلاس چهارم دبستان بود.

وی پس از به پایان بردن تحصیلات ، تا قبل از انقلاب در استخدام بانک ملی بود. با شروع جنگ تحمیلی گاهی کنار رزمندگان اسلام در جبهه ها حضور یافت. پس از پیروزی انقلاب در بخش فرهنگی سپاه پاسداران و سازمان تبلیغات اسلامی به کار پرداخت . فعالیت او با سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش و همکاری با جهاد دانشگاهی چشمگیر بود.

آثار

از آثار وی می‌توان به کتاب‌های قانون عشق، خون نامهٔ خاک، ستیغ سخن، چهارده نور ازلی، گل باغ آشنایی، حافظ از نگاه مردانی، گزیده ادبیات معاصر، آتش نی، قیام نور و سمند صاعقه اشاره کرد.

آخرین اثر نصرالله مردانی «دائرهالمعارف شعر فارسی برای ائمه (ع)» بود که به علت بیماری و مرگ وی به اتمام نرسید و هم‌اکنون نیمه تمام رها شده‌است. قرار بود در این دائرهالمعارف همه شعرهای فارسی که در طول تاریخ برای ائمه (ع) سروده شده‌است، جمع‌آوری شود و مردانی در زمان حیاتش حدود ۱۰ هزار بیت شعر، را در این اثر جمع‌آوری کرد. این کتاب بعد از درگذشت مردانی، به ناشری که این کار را به او سپرده بود، پس داده شد و هم‌اکنون متولی ای برای اتمام این کار وجود ندارد.

مردانی در سال ۱۳۸۲ در کربلا درگذشت و در کازرون به خاک سپرده شد

نمونه شعاراین شاعر بزرگ:

از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران
پیغام فتح دارند آن سوی جبهه یاران
در شط سرخ آتش، نعش ستاره می‌سوخت
خون‌نامه نبرد است آیین پاسداران
در کربلای ایثار مردانه در ستیزند
رزم‌آوران اسلام با خیل نابکاران
در شام سرد سنگر روشن چراغ خون است
ای آب دیده، تر کن لبهای روزه‌داران
در رزمگاه ایمان با اسب خون بتازند
تا وادی شهادت این قوم سربداران
گلگونه شهیدان با خون گل بشویید
تا سرخ‌تر نماید رخسار روزگاران
هابیلیان کجایید قابیل دیگر آمد
ننگ است جان سپردن در دخمه تتاران
در بادهای سوزان نیلوفران خاکی
چشم‌انتظار آب‌اند ای روح سبز باران
ای ابر پر صلابت، آبی ز دیده بفشان
با مرگ لاله طی شد افسانه بهاران
بی‌باوران عالم با چشم دل ببینید
آیینه زمان است این پیر در جماران

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.