تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه هایائو میازاکی؛ والت دیزنی ژاپنی‌ها

در هنگامه‌ی جنگ جهانی دوم بزرگ شد و همین رخدادهای ناگوار جنگ دست‌مایه‌ای شد تا به پویانمایی بپردازد و نسل‌های آینده را از پلیدی‌های جنگ هشدار دهد. او یکی از شناخته‌شده‌ترین انیمه‌سازان ژاپن است و همه‌ی کودکان جهان با ساخته‌هایش خاطره‌های زیادی دارند. در ادامه با زندگی‌نامه‌ی «هایائو میازاکی» (Hayao Miyazaki) فیلم‌ساز و پویانمای مطرح ژاپنی همراه باشید.

‌‌‌

زندگی شخصی

«هایائو میازاکی» در پنجم ژانویه ۱۹۴۱ در توکیوی ژاپن متولد شد. کودکی او مصادف بود با اوج جنگ جهانی دوم و خشونت‌ها و سختی‌های دوران جنگ؛ اتفاقات، حس‌وحال و فضای جنگیِ کودکی و نوجوانی هایائو بیش‌ترین تاثیر را بر آینده‌ی کاری و شکل کارهای او داشت؛ تا جایی که هنوز هم از آن وقایع و وقتی‌که پدرش قطعات هواپیماهای جنگی درست می‌کرد تعریف می‌کند. آن‌طور که می‌گوید همیشه از ساختن چیزهایی که انسان‌ها را می‌کشد بیزار بوده؛ البته هر وقت که از اوضاع کودکی‌اش سوال می‌شود آن وقت‌ها را خیلی خوب توصیف می‌کند؛ خانواده‌اش وضع مالی خوبی داشتند و به گفته‌ی خود هایائو، بیش‌تر آن دارایی را مدیون حرفه و کاری که پدر می‌کرد بودند.

در زندگی میازاکی اتفاقات مهمی رخ داده‌اند که شاید در کنار هم به‌نوعی شخصیت و روحیه‌ی امروزی او را باعث شده‌اند؛ همان‌طور که گفته شد یکی از آن‌ها جنگ جهانی دوم بود؛ روزهای بی‌شماری را با صدای بمب‌هایی که به نزدیکی خانه‌شان می‌خورد بیدار شده، صدای ضجه‌ی مردمی که بر اثر این بمباران‌ها عزیزان‌شان را از دست داده یا آسیب دیده بودند در وجودش ریشه دوانده بود؛ بارها و بارها تن نحیف کودکانه‌اش از بمب‌های شیمیایی‌ای که فقط چند کیلومتر آن طرف‌تر از محل زندگی‌شان اصابت کرده بودند لرزیده بود؛ تعریف می‌کند که در آن موقع مادرش او را سوار یک گاری کرده و از سورچی خواسته بتازد؛ مردمی را به یاد می‌آورد که به آن‌ها التماس می‌کردند سوارشان کنند اما با این‌که جای کافی در گاری بوده و از محدوده‌ی بمب شیمیایی هم دور شده بودند باز هم والدینش اجازه توقف به سورچی ندادند. حتی تاثیر علاقه‌ی کودکی او به هواپیماها و پرواز در ساخته‌هایش مشهود است.

البته جنگ به جز ویرانی دستاوردهایی مثل تبادل فرهنگی هم داشت؛ آمریکایی‌ها که حالا در ژاپن حضور پررنگی داشتند کتاب‌های مصور ابرقهرمان‌های غربی (کامیک بوک) را به مردم این کشور معرفی کردند. دیری نپایید که از تلفیق هنر بومی و سنتی ژاپن و تحفه‌ی «عصای مقدس» (نمادی از هالیوود)، نوزادی متولد شد که «مانگا» (کتاب‌های مصور ژاپنی) نام گرفت. کارتون‌ها یا به عبارت کلی‌تر انیمیشن‌ها (پویانمایی) مورد دیگری بود که آمریکایی‌ها به ژاپن آوردند و هایا‌ئوی نوجوان را مسحور خود کردند.

خانواده‌ی میازاکی بعد از جنگ جهانی دوم زندگی عادی و بی‌سروصدایی داشت. هایا‌ئو همین‌طور که بزرگ‌تر می‌شد شیفتگی‌اش به فیلم هم بیش‌تر می‌شد؛ راهنمایی را اوایل در مدرسه‌ی «اوتسونومیا» بود ولی بعد به «سوگینامی‌کو» رفت و سیکل را آن‌جا گرفت. والدینش آرزوهای زیادی برای هایائو داشتند برای همین دبیرستان او را با دقت انتخاب کردند تا در «ایفوکو»، یکی از بهترین مدارس تازه‌تاسیس ژاپن درس بخواند. اما در این میان یکی دیگر از اتفاق‌های تاثیرگذار بر زندگی هایائو رخ داد: مادر و مشوق اصلی زندگی‌اش به سل مبتلا شد و مجبور شدند او را در بیمارستان بستری کنند؛ مدتی بعد هم بیمارستان از آن‌ها خواست مادر را به منزل ببرند و همان‌جا نگه‌داری کنند.

میازاکیِ علاقه‌مند به مانگا و انیمه، بعد از دیپلم به دانشگاه «گاکوشویین» رفت اما شاید دورترین مسیر به علاقه‌اش یعنی رشته‌ی اقتصاد و علوم سیاسی را انتخاب کرد و در ۱۹۶۳ فارغ‌التحصیل شد. هایائو دو سال بعد در ۱۹۶۵ با یک انیماتور به نام «آکمی اوتا» ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. یکی از پسرانش (گورو) راه پدر را ادامه داد تا در آینده جانشین او شود. هایائو از همین الان به ساخته‌های گورو علاقه‌مند است و همیشه از آن‌ها حمایت می‌کند.

زندگی حرفه‌ای

شروع کار حرفه‌ای میازاکی با فارغ‌التحصیلی‌اش در ۱۹۶۳ و از شرکت انیمیشن‌سازی «توئی» کلید خورد. بعد از چند سال که در آن‌جا کار کرد بالاخره در ۱۹۶۸ به سمت انیماتور ارشد رسید و مدیریت یکی از واحد‌های پرکار شرکت را به دست گرفت. اولین بار در ۱۹۶۵ و در همین شرکت بود که به خاطر «سفرهای گالیور به فراسوی ماه» اسمش سر زبان‌ها افتاد.

در سال ۶۸ که تازه انیماتور ارشد شده بود ‌هم‌چنان به عنوان طراح و نقاش هم کار می‌کرد؛ فیلم پویانمایی «شازده‌ خورشید» (Prince of the Sun) یکی از برجسته‌ترین کارهای او در این سال بود. میازاکی تا چند سال زیر دست «یاسائو اُتسوکا»، یکی از بزرگان صنعت انیمیشن تعلیم دید و تحت تاثیر و آموزش‌هایش کار کرد تا نهایتا در ۱۹۷۱ از شرکت «توئی» اخراج شد.

بین سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۹ پروژه‌های متعدد بزرگی را به دست گرفت، با شرکت‌های فیلم‌سازی مختلفی کار کرد، جوایز زیادی برد و خیلی زود آوازه‌ی کارهایش به همه‌جای جهان رسید. در سال ۱۹۷۹ اولین فیلم انیمه‌ی بلندش به نام «قلعه‌ی کاگلیوسترو » (The Castle of Cagliostro) را به نمایش در آورد. یکی دیگر از ساخته‌های درخشان دوران حرفه‌ای میازاکی در ۱۱ مارس ۱۹۸۴ منتشر شد، «نائوسیکا از دره باد» (Nausicaä of the Valley of the Wind). این انیمه‌ی علمی-تخیلی و ماجرایی اقتباسی بود از یکی از مجموعه مانگاهای خود میازاکی. او در این فیلم بسیاری از تم‌ها و عناصر مورد علاقه‌ی خود مثل پرواز مشکلات زیست‌محیطی دست‌پرورده بشر، ضدیت با جنگ و حقوق زنان را به تصویر کشیده.

صحنه‌ای از انیمیشن «پرنسس مونونوکه» محصول ۱۹۹۷

میازاکی یک سال بعد از اکران این فیلم به اتفاق شرکای دیرینه‌اش، «تاکوهاتا»، «سوزوکی» و «توکوما»، استودیوی انیمیشن‌سازی خود را با نام «استودیو جیبلی» (Studio Ghibli) افتتاح کرد تا عصری جدید در زندگی حرفه‌ای خود و صنعت انیمه ایجاد کند. از این تاریخ به بعد نام‌های «هایائو میازاکی» و «استودیو جیبلی» به هم گره خورد و همه فعالیت‌های او تا همین امروز در این قالب صورت گرفته است؛

تصویری از انیمیشن «شهر ارواح» محصول ۲۰۰۱

مطالب خواندنی:

تقریبا همه ساخته‌های میازاکی، از «شاهزاده مونونوکه» (Princess Mononoke) و «شهر ارواح» (Spirited Away) در سال‌های ۱۹۹۷ و ۲۰۰۱‌ و «پونیو» (Ponyo) در ۲۰۰۸  تا «همین دیروز» (Only Yesterday) که دوباره همین سال ۲۰۱۶ به زبان انگلیسی اکران شد در سبک خود شاهکار محسوب می‌شوند؛ تا جایی که بزرگان هالیوود اذعان کرده‌اند هر موقع ایده کم می‌آورند یا کار ساخت انیمیشن‌هایشان پیش نمی‌رود به یکی از ساخته‌های او رجوع می‌کنند تا در دنیایی از ایده و خلاقیت غوطه‌ور شوند.

تصاحب جیبلی توسط دیزنی

در اواسط دهه‌ی نود میلادی، «توکوما»، شرکت مادر استودیو جیبلی با مشکلات مالی مواجه شد؛ خوشبختانه در همین اثنا فیلم Kiki’s Delivery Service سینماها را قبضه کرد و یکی از بهترین فروش‌های این استودیو را رقم زد. سروصدای این فیلم نظر شرکت والت دیزنی را به خود جلب کرد تا این‌که آن‌ها را مجاب کرد در ازای پرداخت وجه قابل‌توجهی، پیشنهاد دریافت حق انحصاری توزیع تولیدات جیبلی (به جز آسیای جنوب شرقی) را به توکوما بدهد. این توافق با تایید میازاکی به امضا رسید و در ۱۹۹۶ به اجرا در آمد.

بازنشستگی و بازگشت

میازاکی از همان زمان عقد قرارداد با دیزنی بارها و به شکل‌های مختلف اعلام بازنشستگی کرده و دست از کار کشیده؛ ولی باز وسوسه‌ی دنیای انیمه او را از خانه به استودیو آورده تا کاری تازه انجام دهد؛ آخرین بار در ۲۰۱۳ بود که اعلام کرد دیگر قصد کار کردن ندارد و با توجه به کهولت سن و کاهش توان به نظرش واقعا وقت بازنشستگی رسیده اما در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۶ در مصاحبه‌ای تایید کرد که دلش برای کار تنگ شده و برای ساخت یک فیلم جدید باز خواهد گشت.

جوایز

میازاکی در طول فعالیت خود تقریبا تمام جوایز موجود را از جشنواره‌های مختلف دنیا کسب کرده؛ در ۲۰۰۲ جایزه بهترین فیلم پویانمایی جشنواره‌ی «مینیچی» به خاطر فیلم «شهر اشباح»؛ در همان سال جایزه بهترین فیلم جشنواره‌ی ریبون برای همان فیلم؛ بهترین فیلم در جشنواره‌ی فیلم سان‌فرانسیسکو؛ جایزه‌ی جشنواره Ofuji Noburo برای فیلم «قلعه‌ی کاگلیوسترو»؛ جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم پویانمایی برای شهر ارواح و بسیاری جوایز بین‌المللی دیگر.

چقدر با دنیای انیمه‌ها آشنایی دارید؟ ساخته‌های میازاکی در شکل‌دهی دوران کودکی شما چقدر نقش داشته‌اند؟

فکر می‌کنید چه عاملی باعث می‌شود یک ملت مغلوب در جنگ به جای خودخوری راه پیشرفت را پی بگیرد و توسعه فرهنگ و فن‌آوری دوباره روی پای خود بایستد؟

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.