زندگینامه ولیام شکسپیر
”ویلیام شکسپیر“ بزرگترین فرزندپسر ”جان شکسپیر“ و سومین فرزند از هشت فرزند اوبود. پدرش، بازرگان محلی سرشناس و مادرش ”مریآردن“، دختر یکی از مالکان عضو ”کلیسای کاتولیکرم“ بود.
به احتمال زیاد: ”شکسپیر“ در مدرسهٔ صرف و نحومحلی تحصیل کرد و به عنوان پسر بزرگتر، به رسم آنزمان: باید در فروشگاه پدرش شاگردی میکرد، ولی بنا بهروایتی، به دلیل ورشکسته شدن پدرش، ناچار به شاگردیدر یک قصابی شد. براساس شواهد، میتوان گفت که اودر دوران جوانی، زمان زیادی را به شکار و تفریح بابازشکاری پرداخته است؛ چرا که در نمایشهای او،میتوان رد پای دانش این دو کار را یافت ؛ چیری که بادیگر نمایش نامهنویسان آن دوره به طور کامل تفاوتدارد.
برخی می گویند اول شاگرد قصاب شد و چون از دوران نوجوانی به قدری به ادبیات دلبستگی داشت که معاصرین او نقل کرده اند ، در موقع کشتن گوساله خطابه می سرود و شعر می گفت.
در سال ۱۵۸۲ موقعی که هجده ساله بود ، دلباخته دختری بیست و پنج ساله به نام “آن هثوی” از دهکده مجاور شد و با یکدیگر عروسی کردند و به زودی صاحب سه فرزند شدند . از آن زمان زندگی پر حادثه شکسپیر آغاز شد و به قدری تحت تأثیر هنرپیشگان و هنر نمایی آنان قرار گرفت که تنها به لندن رفت تا موفقیت بیشتری کسب کند و بعداً بتواند زندگی مرفه تری برای خانواده خود فراهم نماید.در آنجا وظیفه ویرایش نمایش نامه ها را به او سپردن شکسپیر از این تجربه استفاده کرد و خود چند نمایشنامه نوشتکه با استقبال روبرو شد پس از آن ما هیج اطلاعی در بارهٔ فعالیتهای او برای ۷ سال نداریم، اما وی احتمالا پیش از سال ۱۵۹۲ در لندن به عنوان بازیگرکار مینموده. در این موقع چندین هیثت بازیگران در لندن و دیگر مناطق وجود داشت که ارتباط شکسپیر با یکی یا بیشتر از آنها همگی حدسیات است. اما ما از ارتباط مفید و طولانی او با موفقترین دسته بازیگران با نام مردان لرد چامبرلین The Lord Chambelain’s Men اطلاع داریم که پس از آمدن جیمز اول به تخت مردان شاه the King’s Men نام گرفتند. شکسپیر نه تنها با این گروه بازی کرد بلکه سرانجام سالار صاحب سهم و مدیر نمایشنامه شد. دسته شامل کسانی که در آن روزگار مشهورترین بازیگران بودند میشد مانند Richard Burbage (که بی شک خالق نقشهای هاملت، لیر و اوتلو بود) همین طور Robert Armin وWill Kempe (بازیگران نمایشنامهٔ دلقک و احمق شکسپیر ) همچنین ایشان شناخته شدهترین تئاتر الیزابتی در سال ۱۵۹۹ بودند. شکسپیر در دوران نخستین خود را محدود تئاتر ننموده و در سال ۱۵۹۳ شعر عشقی اساطیری ونوس و آدونیس و در سال پس از آن نیز ربودن لاکریس را منتشرمنتشر ساخت. و تا ۱۵۹۷ وی کامکار شد تا خانه یی نو را در استراتفورد خریداری نماید و اینک او میتوانست خود را یک جنتلمن بنامد .
با چاپ دو مجموعه شعر داستانی عاشقانهٔ”ونوس و آدونیس“ و ”هتک ناموس لاکرک” در سال۱۵۹۴ و انتشار غزلیات او در سال ۱۶۰۹، “شکسپیر“ بهعنوان شاعر محبوب و نابغه دوره رنسانس شناختهشد. در مجموعه غزلیات او نمیتوان به احساسهایشدیدی که در نمایش نامههای او یافت میشود، دستیافت؛ در عوض میتوان به احساسهائی ناب برخورد درحقیقت، شهرت ادبی ”شکسپیر“ بیشتر ریشه در ۳۸نمایش نامه او دارد این نمایش نامهها هیچ گاه نزد قشرتحصیل کرده دورهٔ او، که به نمایش نامههای انگلیسیفقط به چشم نوعی سرگرمی عامیانه و مبتذلمینگریستند، ارزشی نیافتند نمایش نامههای”شکسپیر“، نسبت به دیگر نمایشنامهنویسان هم او،بیشتر در حضور ملکه الیزابت اول و ”شاه جیمز“ به اجرادر آمد. بعد از سال ۱۶۰۸ کارهای دراماتیک ”شکسپیر“کمتر شد و به نظر میرسد که در این دوران: او بیشترزندگی خود را در استراتفرود گذرانده است. او درزادگاهش، در خانهای باشکوه که ”New Place“ نامیدهمیشد، به همراه خانوادهاش به عنوان یک شهروندبرجسته زندگی میکرد.
ویلیام شکسپیر به تاریخ ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ میلادی درگذشت و جسد او دو روز پس از آن در کلیسای مقدس ترینتی به خاک سپردند . او حتی قطعهای ادبی نیز برای روی سنگ قبر خود گفته که بر روی آن حک شدهاست : به خاطر حضرت مسیح از کندن خاکی که اینجا را احاطه کرده خودداری کن، خجسته باد کسی که این خاک را رها کند و نفرین باد کسی را که استخوانهای مرا بردارد. او در حالی مرد که به سال ۱۶۱۶ هیچ نسخهٔ جمع آوری شدهای از آثار شکسپیر وجود نداشت، و بعضی از آنها در نسخههایی مستقل چاپ شده بودند که همانها هم بدون نظارت ویرایش او بود. و در سال ۱۶۲۳ دو تن از اعضای هیئت شکسپیر جان همینگز و هنری کاندل نسخهای جمع آوری شده از تمام نمایشهایش که مورد تصحیح و رسیدگی قرار گرفته شده بود به چاپ رسید که فیرست فالیو first folio نام گرفته شد .