زندگینامه کلمن بارکس
کلمن بارکس | |
---|---|
کلمن بارکس در حال خواندن کتاب در Festival of Silence, Esvika, آسکر، نروژ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۱ | |
زاده | ۲۳ آوریل ۱۹۳۷ (۸۳ سال) چاتانوگا، تنسی |
شغل | شاعر |
ژانر | شعر آمریکایی |
آثار برجسته | Gourd Seed, The Essential Rumi |
همسر(ان) | Kittsu Greenwood (۱۹۶۲ – طلاق) |
فرزندان | بنجامین، کول |
تأثیرپذیرفته از
| |
وبگاه | |
www.colemanbarks.com |
ترجمه اشعار مولانا
نشریه آمریکایی «بوک لیست» در معرفی بازنویسی بارکس مینویسد: «ما بی هیچ تردیدی امتیازی ویژه به کلمن بارکس میدهیم چرا که کاری کرده تا برگردانی مدرن، زنده و دریافتنی از آثار شعری رومی بهترین و شناخته شدهترین شاعر عرفانی جهان، را در دسترس خوانندگان آمریکایی قرار دهد.»[۴]
در زبان انگلیسی، بازنویسی های کولمن بارکس از مولوی بسیار شیوا و خوشآهنگ و نافذ است[۵] و باز نویسی های او مدتها در فهرست پرفروشترین کتابها در آمریکا قرار داشت.[۶]
در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۸۵ بارکس به همراه بلای از ایران دیدن کرد. در این سفر و به هنگام بازدید آنها از دانشگاه تهران دکتری افتخاری دانشگاه تهران رشته زبان و ادبیات فارسی[۷] به کلمن بارکس اهداء شد.[۸]
رابرت بلای که برنده جایزه چندین جایزه معتبر شعر آمریکاست، دربارهٔ این کتاب نوشتهاست: «کلمن بارکس رومی را شناور بر دریاچه جورجیا یافت و او را به زندگی بازگرداند. چه نعمت بزرگی! کلمن بارکس براساس شعر مولانا همه شب را بیدار ماند تا خوانندگان مشعوف شوند.»[۴]
در پی انتشار بازنویسی های کولمن بارکس از اشعار مولوی، اشخاص معروفی چون مدونا، خواننده پاپ آمریکایی، به این آثار علاقهمند شدند و علاقه آنان خیل عظیمی از مردم را نیز متوجه مولوی ساخت.[۵]
آثار
نقل قولها
- از این فرهنگ باشکوه که تاج جواهر شعر خود را یعنی مولانا رومی، حافظ، سعدی، عطار، سنایی و سایرین به ادبیات جهان هدیه کردهاست، سپاسگزارم.[۳]
- اشعار مولانا نه به وسیله شخصیت که توسط بخش دیگری از روان انسانی سروده شدهاند. بخشی که گاه از شخصیت و معرفت بشر فراتر میروند.[۳]
- اشعار مولانا به نثر آزاد و با انگلیسی امروزی و با آن که به شیوهای خلاف عرف در ترجمه تلقی میشود، قویترین شکل نگارش در انگلیسی است. در این روش تلاش فراوانی کردهام تا به تصاویر مولانا وفادار باشم و امیدوارم این امر در القای معانی مورد نظر مولانا نیز صادق باشد.[۳]
- شعر مولانا جوهر موسیقایی عمیقی است که من نمیتوانم کاری برای انتقال آن انجام دهم. من به آهنگ و ریتم سرودههای او گوش میدهم و میکوشم آن را دنبال کنم بی آن که سر راه آن قرار بگیرم و میگذارم که این اشعار نغمههای خود را سر دهند.[۳]
- ایران خانهٔ اول من است.