اسحاق
بر اساس اعتقادات مسیحیت *
درستی وعدۀ خدا
اسحاق یعنی:او میخندد
در کتاب مقدس:تقریبا ۱۳۷ بار نام او بکار برده شده است.برای دانستن بیشتر در بارۀ این مرد باید کتاب پیدایش به قلم موسی فصل های ۲۱و۲۲و۲۴و۲۶ را بخوانیم.
اصل و نسب او:اسحاق فرزند ابراهیم،ابراهیم فرزند تارح،تارح فرزند ناحور،ناحور از نسل سام،سام فرزند نوح،نوح از نسل خنوخ ،خنوخ از نسل انوش ،انوش فرزند شیث و شیث فرزند آدم و آدم توسط دستهای خدای زنده و بزرگ خلق شد.
محل رشد و زندگی: بئر لحی رئی(جنوب اسرائیل امروزی)-جرار(نزدیک مصر امروزی)
زمان حیات:همزمان با ابراهیم تقریبا ۲۰۶۶ سال قبل از تولد مسیح
ضعف ها
۱-دروغ گفتن را برای حفظ جان خود از پدرش ابراهیم آموخت،دروغی که ممکن بود به عمل زنا ختم شود.(پیدایش فصل ۲۶ آیه های ۷ تا ۱۰ )
۲-ضعیف بودن در مقابل سختی های زندگی و گاها فراموش کردن قدرت خدا در برآوری تمامی نیازهایش.(پیدایش فصل ۲۶ آیه های اول و دوم )
قوت ها
۱-شاهد معجّزۀ بزرگ خدا در بالای کوه موریا با پدرش ابراهیم بودن،وقتی او بنا به فرمان خدا می بایست قربانی شود.(پیدایش فصل ۲۲ آیه های ۹ تا ۱۲ )
۲-شخصی متفکربودن (پیدایش ۲۴ :۶۳ )
۳-دعا کردن به خدا برای همسرش وقتی ربکا نازا بود . نه مانند پدرش ابراهیم به پیشنهاد سارا همسرش با کنیزۀخود همبستر شود!(پیدایش ۲۵ :۲۱ )
***
پولس رسول ایمان آورنده به عیسای مسیح در نامۀ خود ،غلاطیان،اینگونه می نویسد:” فریب نخورید،هیچکس نمی تواند خدا را فریب دهد،زیرا آنچه که آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد.”(غلاطیان ۶ : ۷ )آنزمانی که ابراهیم تنها بدلیل نداشتن اعتماد خود در زمان سختی به خداوند و برای حفظ جان خود دروغ گفت،به احتمال بسیار زیاد هرگز فکر نمیکرد که روزی این گناه گریبانگیر فرزندانش خواهد گشت و آنها نیز این عمل زشت را تنها بدلیل منافع شخصی خود تکرار میکنند.آنچه که ابراهیم کاشت توسط فرزندانش درو شد!هم اسماعیل دروغ گفتن مصلحتی !!(تقیه)را به قوم عرب به ارمغان آورد و تا به امروز ما آن را بطور ناخواسته و متاسفانه به شیوۀ یک سنت در فرهنگ مسلمانان دنیا می بینیم.اسحاق نیز دروغ گفت و آن گناه پدر را تکرار کرد،بعدها خواهیم دید که یعقوب پسر اسحاق دروغ گفت و بعد از آن خواهیم دید که فرزندان یعقوب به خود او دروغ گفتند!و خود بخوان پایان این شب را!اما خدا را شکر که بدلیل رشد بیحد و اندازۀ این دروغ در قوم یهود و خرابیهای ناشی از آن ،خداوند به موسی فرمود:”…نام خدای خود را بباطل مبر…بر همسایۀ خود شهادت دروغ مده…” و از اینرو بود که عیسای مسیح در تعالیم آسمانی خود به شاگردان خود و به ما امروز یاد داده است که :”به هیچوحه قسم یاد نکن،نه به آسمان زیرا که عرش خدا ست،نه به زمین زیرا که پای انداز او است…سخن شما فقط بلی یا خیر باشد.زیاده بر این از شیطان است.” (انجیل متی ۵ : ۳۳-۳۷ )
درسی از زندگی اسحاق
۱-آماده گی تسلیم به ارادۀ خدا.چه زمانی که فرزندی خردسال بیش نبود و حاضر شد تا برای خدا قربانی شود.چه زمانی که ربکا همسرش فرزندی نیاورد اما از آنجایی که صبر و تسلیم شدن را آموخته بود: صبر کرد،دعا کرد و وقتی این دو اصل با هم در زندگی ما انجام میشود،سخن از ایمان قلبی ما به خدا و توانایی او در انجام شگفتی هاست.(پیدایش ۲۵ آیۀ ۲۱ : …و اسحاق برای زوجۀ خود چونکه نازاد بود نزد خداوند دعا کرد و خداوند او را مستجاب فرمود و زوجه اش ربکا حامله شد.”
۲- هماهنگی با همسرش ربکا در شیوۀ تربیت فرزندان و آیندۀ آنها.(پیدایش۲۶ :۳۴ …و چون عیسو چهلساله بود، یهودیه دختر بیری حتی و بسمه دختر ایلون حتی را بزنی گرفت و ایشان باعث تلخی جان اسحاق و ربکا شدند….پیدایش ۲۷ : ۴۶ …و ربکا به اسحاق گفت :بسبب دختران حت از جان خود بیزار شده ام اگر یعقوب زنی از دختران حت مثل اینانیکه دختران این زمین اند بگیرد مرا از حیات چه فایده خواهد بود…پیدایش ۲۸ : ۱ …و اسحاق یعقوب را خوانده برکت داد و او را فرموده گفت زنی از دختران کنعان مگیر.”)
از خودمان بپرسیم
۱-کدام عادت زشت و گناه پنهان و قابل قبول را (!!) از پدران و مادران خود به ارث برده ایم؟…آیا زمان آن فرا نرسیده که با آن رودرو شویم و درستی آنان را به زیر سوال ببریم؟و خرابی عظیم آنان را در اعماق روح و وجود خود ببینیم؟
۲- آیا همواره به کار عظیم خدا در زندگی خود ،آنجا که کاملا ناامید می گردیم ،امیدواریم؟!یا از بتدا ؟!…یا هر دوی آن ؟…(در هر حالتی او منتظر ماست تا به او اعتماد کنیم)
to ke hichi az eslam neniduni ghalat mikoni az dine naghese masihiat dar moghabele eslame bozorg dam mizani faghat ino bedun ketabe asemanie ma ye dunas va ketabe shoma 4ta in khodesh yani jal yani dorugh pas khaheshan saret tu akhore khodet bashe be dine rastine ma kari nadashte bash