زندگینامه آریو برزن
آریوبرزن یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران است که در برابر یورش اسکندر مقدونی به ایران زمین، دلیرانه از سرزمین خود پاسداری کرد و در این راه جان باخت و حماسهی «در بند پارس» یا «دروازه پارس» را از خود در تاریخ به یادگار گذاشته است.
«اسکندر مقدونی» در سال ۳۳۱ پیش از زادروز، پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان «گوگامل» (Gaugamele) [پیشتر به اشتباه آن را اربیل (Arbela) میخواندند] و شکست پایانی ایران، بر بابل و شوش و استخر چیرگی یافت و برای دست یافتن به پارسه، پایتخت ایران روانه این شهر گردید.
اسکندر برای فتح پارسه سپاهیان خود را به دو پاره بخش کرد: بخشی به فرماندهی «پارمن یونوس» از راه جلگه «رامهرمز و بهبهان» به سوی پارسه روان شد و خود اسکندر با سپاهان سبک اسلحه راه کوهستان (کوه کهکیلویه) را در پیش گرفت و در تنگههای در بند پارس (برخی آنرا تنگ تکآب و گروهی آن را تنگ آری کنونی میدانند،) با مقاومت ایرانیان روبرو گردید.
در جنگ دربند پارس آخرین پاسداران ایران با شماری اندک به فرماندهی «آریوبرزن» دربرابر سپاهیان پرشمار اسکندر دلاورانه دفاع کردند و سپاهیان مقدونی را ناچار به پس نشینی نمودند. با وجود آریوبرزن و پاسداران تنگههای پارس، گذشتن سپاهیان اسکندر از این تنگههای کوهستانی امکانپذیر نبود. ازاین رو اسکندر به نقشه جنگی ایرانیان درجنگ «ترموپیل» (Thermopyle) متوسل شد و با کمک یک اسیر یونانی از بیراهه و گذر از راههای سخت کوهستانی خود را به پشت نگهبانان ایرانی رساند و آنان را در محاصره گرفت.
آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده و وارد کردن تلفات سنگین به دشمن، خط محاصره را شکست و برای یاری به پایتخت به سوی پارسه (Persepolis) شتافت. ولی سپاهیانی که به دستور اسکندر از راه جلگه به طرف پارسه رفته بودند، پیش از رسیدن او به پایتخت، به پارسه (تخت جمشید) دست یافته بودند. آریوبرزن با وجود واژگونی پایتخت و در حالی که سخت در تعقیب سپاهیان دشمن بود، حاضر به تسلیم نشد و آنقدر در پیکار با دشمن پافشرد تا گذشته از خود او. همه یارانش از پای درافتادند و جنگ هنگامی به پایان رسید که آخرین سرباز پارسی زیر فرمان آریوبرزن به خاک افتاده بود.
یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریوبرزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوهها راه را بر اسکندر بست. یوتاب همراه برادر چنان جنگید تا هر دو کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند.
اسکندر پس از پیروزی بر آریوبرزن آن اسیر یونانی را هم به جرم خیانت کشت.
ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بود. او در نبرد با اسکندر شجاعانه جنگید و او یکی از دلیران ایرانی بود.
وطن را لاله های سر نگون است | زیاد آریو برزن غرق خون است |
ایران سرزمین جاودانگی چرا که جان داده است در راه آزادگی
هرگز نرود زیر یوق بیگانه بدین سادگی
مانده جاودان یا با زور سرنیزه و شمشیر و زوبین
و یا بهرگیری ز خرد فرهنگ و دانش مردمان پاک دین
به راستی که هیچ جاودانگی وجود ندارد مگر زان که بهای اشا خویش بپردازد و این میهن پرداخته چه فراوان که پاینده مانده این گونه آسان. همواره باید بر پای نهال آب ریخت تا درختی پر مایه شود. این ابر درخت که نام ایران باشد، بداده است خونهای فراوان بر پای نهال خویش که اینگونه چون سروی بلند رو به آسمان ایزد و نیزهای در چشم دشمن ماندنی شده است.
نخستین خون را فرزند شاه سیامک پاک بداد است در راه میهن و واپسین را جوانان نیک سرشت در هشت سال جنگ تحمیلی و نابرابر تا بدرخشد نام این بوستان در جهان آری ایران جاودانه بمان که جاودانگی شایستهی توست.
یکی از این جاودانگان جان باخته «آریو برزن» آزادی خواه است که مرگ به جنگ را به از زندگی به ننگ دانست و درود بر روان اندیشهی پاک او که در زمانی که داریوش سوم یکی پس از دیگری شهرهای مادر زمین را راه میکرد و پا به فرار گذارده بود [شاید بتوان گفت که داریوش سوم پادشاه ترسویی بوده، زیرا با کوچکترین دشواری و شاید چیزهایی که ما نمیدانیم؛ به مکانهای دیگر پناه میبرده است. برخی از آنها هم برای گردآوری سپاهی دیگر بوده است. ولی اگر این چنین هم باشد میتوان گفت او پیشبینی همه چیز را میکرده است. برای یک پادشاه بسیار سخت است که نامش در زمان شکست دربرابر یک کشور یا گروه دیگر در تاریخ جاودان بماند.] و در پی آن، شاه بیتدبیر گجسته مقدونی (اسکندر) ایران را ویران میکرد؛ فریاد آزادی ایران بر افراشت و شکست سختی بر وجود سپاه آن جهان خواه به وجود آورد.
همان هنگام که ایران زمین باز بییاور شد
سوشیانتی دگر سر بر آفراشت و فریاد آورد
دریغ است که ایران ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
زمانی که آگاهی یاوت که مقدونی جهان خواه از شوش به راه افتاده تا از راه اهواز و بهبهان (استان خوزستان کنونی ) به سوی پارس رود، آریو برزن با ۲۵ هزار تن از همرزمان خویش به بند پارس رفته در آنجا کمین کرده و چشم به راه دشمن سرزمین مقدس ایران ماند. در دربند پارس این دلیران چنان گرمابهای از خون بپا کردند که اسکندر گجستک نخستین شکست خویش را پذیرفت و هنگامی که آن چوپان ناآگاه راه پنهان را به اسکندر نشان داد و مقدونی آریو برزن را دور زد و محاصر کرد باز فریاد این آزادگان این بود.
همه روی یکسر به جنگ آوریم
جهان بر بد اندیش تنگ آوریم
همه سر به تن کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
همه یکدل و یک زبان به قلب سپاه مقدونی تاختند و حلقه ی محاصر را شکستند و در آن دم که پیام آمد که پارسه در خطر است، وی باز به سوی پایتخت شتابان روان شد. به سوی همان جنگ نابرابر. راهی که پایانش را نیک میدانست. آری پارسه مقصدی که دلیرمرد تاریخ ما هرگز به آنجا نرسید؛ چرا که مقدونیها که به فرمان گجستک چندی پیش در راه پارس بودند راه بر ژنرال سر افراز ایران بستند و در جنگی که مقدونیها چیرگی نفری داشتند، آریو برزن و یاران میهن خواهشان یکایک بر زمین افتادند تا هر زمان که ما دشتی از لاله را ببینیم، به یاد آن دلیران و همهی جان باختگان در راه ایران باشیم و به احترام همهی شهیدان رنگ زیبای سرخ را بر پرچم بیفزاییم. به پاسداشت آریوبرزن ما نام اسکندر را تحریم میکنیم و همیشه از او بنام نخستین کسی که طعم تلخ شکست را به اسکندر چشاند، یاد میکنیم.
یاد آریوبرزنهای این دیار گرامی راهشان پاینده
چو ایران نباشد تن من مباد | بر این بوم و بر زنده یک تن مباد |
سالروز آغاز پدافند مردانه فرمانده آریو برزن
بر پایه یادداشتهای روزانه «کالیستنس» (Callisthenes) تاریخدان رسمی اسکندر، ۱۲ اوت (August) سال ۳۳۰ پیش از زادروز، نیروهای این فاتح مقدونی در پیشروی به سوی «پرسپولیس» پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه کوهستانی بدعبور (دربند پارس، تکاب در کهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران (۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر) به فرماندهی ژنرال «آریو برزن» رو به رو و متوقف شدند و این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش دههاهزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را قبلا تصرف و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری [«آریوبرزن.کام» یادآوری: در مورد فرارهای داریوش سوم دودلی وجود دارد و به گفتمان و پژوهشهای بیشتری در اینباره نیاز است. ] داده بود. سرانجام این هنگ با دورگیری کوهها و یورش به کسان آن از بلندیهای بالاتر از پای درآمد و فرمانده دلیر آن نیز برخاک افتاد. مورخ اسکندر نوشته است که اگر چنین مقاومتی در گاوگاملا یا گوگمل Gaugamela (کردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در « گاوگاملا » با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که درحال پیروز شدن بر ما بودند؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم به سوی شمال شرقی ایران رفته بود و « آریو برزن » در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه میداد. دلاوری های ژنرال آریو برزن، یکی از فصول تحسین برانگیز تاریخ وطن ما را تشکیل میدهد و نمونهای از جانگذشتگی ایرانی در راه میهن را منعکس میکند.
برخی از تاریخ پژوهان در نوشتههایی خود یادآور شدهاند که زمان نبرد بین آریوبرزن و اسکندر در ۲۰ ژانویه ۳۳۰ پیش از زادروز مسیح (۳۰ دی/۱ بهمن) روی داده است. ولی برای پیبردن به زمان درست آن به پژوهشهای بیشتری نیاز است تا بدان وسیله بتوان بزرگداشت سالیانهای را درنظر گرفت.
مکان نبرد گوگمل یا گاوگاملا
پیشتر به اشتباه نام این نبرد را «نبرد اربیل» میخواندند. مکان درست این پیکار شناخته شده نیست. در جاهای دیگر یاد شده است که شاید مکان آن نزدیک جایی است که یک کوه به شکل گوژ شتر بوده است از اینرو با ریشهیابی واژه «Tel Gomel یا Tel Gahmal» که برگردان واژهی «گوژ شتر» به زبان عبری است بدان دست یافتهاند. همچنین «پلوتارک» در زندگی (دوران) اسکندر میگوید که گوگمل همان آخور (طویله) شتر میباشد. اکنون بیشتر کسان بر این باورند که مکان نبرد گوگمل (۴۳.۲۵ ;۳۶.۳۶) در خاور موصل و بالای عراق کنونی که به پیشنهاد «سر آرول استین» در سال ۱۹۳۸ (Limes Report ، برگ ۱ تا ۱۲۷) بوده، قرار گرفته است. با بررسی چندی از این نقشهها دیدم که برخی از آنها پیکار گوگمل را در شمال (wikimapia.org)، برخی شمال شرق و بیشتر آنها در شرق موصل را نشان دادهاند که این خود جای بررسی بیشتری را دارد. لازم است بدانید که چون این مکان گمان زده شده کمی بالاتر از موصل و در شرق قرار گرفته است، شمال شرق هم از آن یاد شده باشد. همچنین شما میتوانید با نامنویسی و ورود به تارنمای wikimapia و گزینش زبان فارسی، به آسانی یک نام برای مکان خود بنویسید که شاید بتواند انگیزهی خوبی برای نپذیرفتن این باشد که گوگمل در شمال موصل قرار دارد.
آریو برزن و مردانش ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس در برابر ارتش خشایارشا در ترموپیل، که آن هم در ماه اوت روی داد مقاومت خود را به همان گونه در برابر اسکندر آغاز کرده بودند. اما میان مقاومت لئونیداس و آخرین ایستادگی «آریو برزن» در این است؛ که یونانیان در ترموپیل، در محل برزمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یادبود ساخته و مجسمه او را برپا داشته و آخرین سخنانش را بر سنگ حک کردهاند تا از او سپاسگزاری شده باشد، ولی از «آریو برزن» ما جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست.چرا؟
اگر به پهرست درآمدهای جهانگردی یونان بنگریم، خواهیم دید که بازدید از بنای یادبود و گرفتن عکس در کنار مجسمه لئونیداس برای یونان هرسال میلیونها دلار درآمد گردشگری داشته است. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به کشورهایشان میبرند: « ای رهگذر، به مردم لاکونی (اسپارت) بگو که ما در اینجا به خون خفتهایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت کرده باشیم » (قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمیداد.) لئونیداس پادشاه اسپارتیها بود که در اوت سال ۴۸۰ پیش از میلاد، دفاع از تنگه ترموپیل در برابر یورش ارتش ایران به خاک یونان را در دست گرفته بود.
مقایسه ی آریوبرزن با همتای یونانی
نبرد آریوبرزن درست ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس یکم در برابر ارتش خشایارشا در جنگ ترموپیل رخ داد که آن هم در ماه اوت بود و از این نظر این دو واقعه ی تاریخی بسیار همانند یکدیگرند. اما تفاوت میان مقاومت لئونیداس و ایستادگی آریوبرزن در این است که؛ یونانیان در ترموپیل، در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته اند و واپسین سخنانش را بر سنگ حک کردهاند تا از او سپاسگزاری شده باشد. ولی از آریوبرزن جز چند سطر برگردان(ترجمه) از منابع دیگران اثری در دست نیست. از شباهتهای مرگ لئونیداس با آریو برزن این است که: هر دو در راه محافظت از یک معبر مردند و لئونیداس نیز مانند آریو برزین حاضر به تسلیم نشد و خشایارشا دستور داده بود او را با تیر و نیزه زدند تا از پا درآمد. که به دلیل همین شباهت در از خود گذشتگی او و آریو برزن بود که اسکندر دستور داده بود روی قبر آریوبرزن بنویسند « به یاد لئونیداس ».
با نگاهی به درآمدهای گردشگری کشور یونان دیده می شود که بازدید از بنای یاد بود و گرفتن عکس در کنار مجسمه لئونیداس برای یونان هر ساله میلیون ها دلار درآمد گردشگری به همراه دارد. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به کشورهایشان می برند که: “ای رهگذر، به مردم لکونی اسپارت بگو که ما در اینجا به خون خفته ایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت کرده باشیم.”( قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمی داد). ولی در سالروز ایستادگی سردار ایرانی آریوبرزن که در ۱۲ اوت برابر با ۲۱ مرداد از میهنش دفاع کرد، برنامه ویژه ای اجرا نمی شود و جای تاسف است که هیچ اقدامی برای بزرگداشت وی انجام نمی شود.
واقعا جای بسی تاسف است که ما حداقل برای این بزرگان مراسم یادبودی برگزار نمی کنیم
افسوس
افسوس
افسوس
.
.
.
[u]اسکندر ادم کش قدر سردارانی چون اریوبرزن رامی داند ولی خودی های دشمن تاریخ ملت نه
چقدر ظعف وترس که ۱گروه فکرمیکنند بانابودکردن تاری خاین کشور تاریخ ساز تمدن دیگری راشکوفامازنداما بدانند که این سرزمین تابوده وهست ایرانی هست وایرانی می ماند[/u][i][/i] :angry-red:
سلام میخواستم از مطالب شما در وبلاگم استفاده کنم .آیا اجازه می دهید.
شاد شاد شاد باشید
شاد باش
http://2200.blogfa.com
با ذکر منبع و درج لینک مشکلی نیست
من نام پسرم رو گذاشتم آریو برزن النم ۳ سالشه.یکی از بهترین راههای نابودی این تازیان ملخ خور و حامیان ابلح اشان پیدا کردن و گذاشتن نامهای اصیل و اسطوره ای ایران زمین بروی فرزندانمان است. باید نامهای بیمایه عربی مثل اصغر, صغری,تق ,نقی ,حسن,و……را از قاموس فرهنگمان دور بریزیم
ابلح اشتباه است ، باید بنویسید ابله!
ابتدا املای خود را درست کنید و بعد بروید به دنبال راهکارهای علمی
خانه از پای بست ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است.
ممنون از تصحیح املای من حالا بذار ۱۹.۵گیرم آقا.
درسته که باید اسم های اصیل ایرانی تو کشورمون بیشتر بشه ولی نباید به اسامی ائمه توهین بشه.
هزاران جان چون من فدای سربلندی و اقتدار و تاریخ ایران و تمام سربازان وطن پرست در تاریخ این خاک که با نثار جانشان در تاریخ چند هزار ساله این سرزمین تا به امروز چراغ میهن پرستی و جانفشانی برای وطن را روشن نگاه داشتند ، درود جاودانی بر روحشان و نامشان جاودان باد .
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر ، زنده یک تن مباد
در ضمن آقا مهدی اگر تاریخ رو خوب بخونی متوجه میشی بدون وجود ایران و ایرانی که آغوششان همیشه به روی یکتا پرستی و ائمه باز بوده نه از اسلام خبری بود و نه تاثیرات اسلام ، پیامبر اسلام (ص) به کسی گفت علم اگر در ثریا باشد مردانی از قوم این مرد (سلمان فارسی) بدان دست خواهند یافت که مردمش پیش از اسلام یکتا پرست بودند و از نزدیکترین یاران پیامبر بود ، ولی همه میدانیم که عده ای میخواهند تاریخ ایران را ۱۴۰۰ سال تعریف کنند که هرگز موفق نخواهند شد و ایرانیان به اسامی اصیل و فرهنگ چند هزار ساله خود افتخار میکنند مگر کسانی که اجدادشان به همان اعراب بدوی باز گشته و صدها قهرمان چون آریو برزن را فدای تازی های غیر ایرانی میکنند.
ااااا ببخشید بگیرم….
در هر حال از زحماتتان تشکر می کنم وبلاگ مفیدی دارید.
سخنی از آریو برزن : ا از این بهتر این جان چه کارایدم که در راه ایران فدایش کنم درود به هرکس که برای خاک پاک ایران قدمی برداشته به خصوص دکتر محمود حسابی
منم که اسمم آریوبرزنه
و هزاران درود بر این بزرگ مرد تاریخ جهان
و هزاران درود بر علی ناظری عزیز که این مطالب بی نظیر رو نوشتن بویژه تیمسار افشار طوس
بسیار سپاس از این سایت بی نظیر
درود بر روان پاک شما
تا خورشید بر دامنه البرز طلوع و بر خلیج فارس غروب این تاریخ و این قهرمان ها همیشه زنده اند
من شنیده ام تنکه بردیا محل درگیری آری(منجی) بوده کهدشمن راتا بم کرمان کنوی می کشانند. دست مریضاد
خب واقعا مثلا امام حسین چیکارکردکه اریو برزن نکرد؟!!!
خب اره ملت دیگه خسته ن از بس می بینن فقط حرف ازعربه!!!
چراگذشتگان ما ازیادرفتن واعراب بت شدن؟اسلام چی اورد که ما نداشتییم؟!!!!
تا وقتی حکومت مذهبی بر ایران تسلط دارد همین اش و همین کاسه است مگر یادتان رفته پارسال یک مدیر احمق میخواست مجسمه اریو برزن را در میدان یاسوج بردارد و جایش مجسمه بلال حبشی بگذارد درود بر شرف ان تعداد از جوانان یاسوجی که مانع این خیانت به تاریخ و شرف ایران شدند
وقتی میبینم ما چنین سردارانی داریم خیلی خیلی ناراحت میشم…کاش این سرداران مال کشور های دیگر بودند و حداقل قدرشان را میدانستند و براشون یه مراسمی چیزی میگرفتند!!! نه مثل ما که نه تنها بهشون ارزشی قائل نیستیم که هیچ بلکه میاییم و با پایین کشیدن مجسمه هاشون و البته پاک کردن نامشون از کتب درسی مدارس کمک خوبی به رواج فرهنگ و تاریخ میکنیم!! واقعا که…
غصه نخور عزیزم کشورهای همسایه ی بی هویت کم نداریم اونا برای تمامی داشته های تاریخی مان نقشه کشیدن و به نوبت ثبت جهانی میکنند الانم نوبت شب چله است حتما سال بعد نوبت چها ر شنبه سوریه و…………………………………………. هویت میخوایم چیکار!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
همیشه این ملت اهل افراط و تفریط بوده هیچگاه نخواسته تعادل چه دررفتارچه دراندیشه داشته باشد یا دارند به این توهین می کنند یا به آن فقط اسامی تغییر میکند چه فرقی هست بین کسی که تاریخ پیش از اسلام را نادیده میگیرد با کسی که تاریخ پس از اسلام را نمی پذیرد وخود را در باستان پرستی غرق می کند آیا نباید از مجموعه اینها با برسی علمی راهکاری برای آینده بهتر همگان پیدا کرد یا تا ابدالدهر به جنگ زرگری ادامه بدیم
فرمانده اریو برزن مردخیلی بزرگی بوده ولی نباید بخاطر اشتباه یکی ازمسئولای … به دین اسلام و امامان توهین کنید!من هم دینم وهم کشورم رو دوست دارم و به هردو افتخارمیکنم!لطفا به اسلام توهین نکنین دین ما دین صلح و دوستی و عدالته!