زندگینامه بیبی خانم استرآبادی
بیبیخانم استرآبادی یا بیبیفاطمه استرآبادی از نویسندگان دوران مشروطه است. او در روزنامههای حبل المتین، تمدن و نشریه مجلس مقاله مینوشت. بیشتر مقالات او در دفاع از آموزش دختران است. او اولین دبستان دختران را بنیان گذاشت. بیشتر شهرت بیبیخانم استرآبادی به خاطر کتاب معایب الرجال است که به طنز و در پاسخ به تادیبالنسوان نوشتهاست. او را نخستین زن طنزنویس ایران میدانند.
بیبیخانم استرآبادی حاصل ازدواج خدیجه ملاباجی ناصرالدین شاه از زنان باسواد آن دوران و محمدباقرخان سرکردهٔ ایل انزان مازندران است. محمدباقرخان در یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به مازندران با دلاوری شیری را از پا درآورد و لقب شیرکش گرفت و در رکاب شاه به پایتخت آمد و به سمت ایشیک آقاسی باشی منسوب شد. خدیجه خانم که یکی از ندیمههای ناصرالدین شاه (شکوه السطنه) بود، کار تدریس و آموزش کودکان درباری را نیز انجام میداد.
محمدباقر با ملاباجی آشنا شد و از شاه اجازهٔ ازدواج با او را گرفت و با هم ازدواج کردند و به روستای نوکنده از روستاهای بندرگز از توابع استرآباد رفتند.
جمعی از خانواده بیبیخانم، ایستاده از راست به چپ: حسینعلی وزیری، بدری وزیری، آقا بزرگ ملاح، مهلقا ملاح، حسنعلی وزیری، مهیندخت، خسرو ملاح
نشسته از راست به چپ: اسدالله تاروردی، خدیجه افضل وزیری، مهرانگیز ملاح، بهروز بیات
بیبی و برادرش حسینعلی در نوکنده به دنیا آمدند، اما مادرشان خدیجه علاقهای به تداوم ازدواجش نداشت زیرا باقرخان شیرکش پنج زن دیگر هم داشت. خدیجه پس از مدتی موفق میشود خانهٔ همسر را با دو فرزندش به بهانه زیارت کربلا ترک کند اما از کربلا به تهران میآید و مجدداً به دربار میرود و به شغل ملاباجی دربار مشغول میشود. دو سال بعد محمدباقرخان در اختلافات قومی کشته میشود و خدیجه دیگر هرگز به مازندران بازنمیگردد.
بیبی در دربار درس میخواند و بزرگ میشود تا آن که با افسر جوانی از اهالی قفقاز که به تهران مهاجرت کرده بود، به نام موسیخان وزیراف آشنا شد. این دو به هم علاقهمند شدند و چون خدیجه باجی با وصلتشان مخالف بود بیبی از خانه میگریزد و در ۲۲سالگی با موسی خان وزیری ازدواج کرد. علینقی وزیری موسیقیدان معروف ایرانی و حسن وزیری از نقاشان برجسته، نتیجه همین پیوند است.
میگویند بیبی خانم استرآبادی زود ازدواج کرد و با همه عشق و علاقهای که به همسرش داشت، زندگی مشترکشان کوتاه بود و همسرش که تحمل و ظرفیت زنی اهل فکر و علم و دانش را نداشت با دختر خدمتکاری ازدواج کرد.
نخستین مدرسه دخترانه:
مدرسه دوشیزگان نخستین مدرسهای است که در سال ۱۳۲۴ (معادل ۱۲۸۵ شمسی همزمان با انقلاب مشروطه) توسط بیبیخانم استرآبادی برای آموزش دختران تأسیس شد. افتتاح این مدرسه با موجی از مخالفتها و نارضایتیها از جانب مردان روبهرو شد به طوری که بخشی از مخالفان مدرسه دخترانه عزمشان را برای ویرانی و انهدام مدرسه جزم کردند.
بیبی خانم در اثر تهدید و فشارهای مخالفان نزد وزارت معارف شکایت کرد اما به وی گفتند مصلحت در این است که مدرسه تعطیل شود و دیگر مقاومت فایدهای نداشت و به این ترتیب مدرسه بسته شد.
در خاطرات دختر بیبی خانم آمده است که یکی از روحانیان بر سر منبر گفته بود: «بر این مملکت باید گریست که در آن دبستان دوشیزگان باز باشد.»
مدتی بعد (پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی) بیبیخانم شکایتش را نزد صنیعالدوله وزیر معارف برد و سرانجام موفق شد مدرسه را باز کند به شرط اینکه مدرسه فقط به دختران ۴ تا ۶سال اختصاص یابد و نام دوشیزگان هم از تابلو مدرسه حذف شود.
در تاریخ مبارزه با تبعیض جنسی و روشنگری زنان، موضوع تأسیس اولین مدرسه دخترانه از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. این امکان که در ابتدا در اختیار خانوادههای مرفه بود با تلاش و پیگیری زنان گسترش یافت و موضوع آموزش و پرورش طیف وسیعی از دختران و زنان را شامل شد.
معایب الرجال:
تصویر نسخه خطی از کتاب معایب الرجال که در کتابخانه مجلس نگهداری میشود. نخستین جملهای که در بالای صفحه نوشته شده این است: «نخست از ابتدا آرم ثنا و حمد یزدان را/ که از اضلاع سمت چپ پدید آورد نسوان را»
در سال ۱۳۰۹ (قمری) کتابی به قلم شخص ناشناسی به نام تادیب زنان نوشته و منتشر شد. هر فصل این رساله به نحوه اصلاح رفتار و کردار ناپسندی میپردازد که نویسنده منتسب به زنان میداند: فصل اول دربارهٔ «سلوک زن»، فصل دوم «حفظ زبان»، فصل سوم «گلهگزاری»، فصل چهارم «قهر کردن»، فصل پنجم «طرز راه رفتن»، فصل ششم «آداب غذا خوردن»، فصل هفتم «پاکیزه نگه داشتن بدن و استعمال بعضی از عطریات»، فصل هشتم «طرز لباس پوشیدن»، فصل نهم «آداب خوابیدن» و فصل دهم دربارهٔ «آداب صبح برخاستن از خواب» است. چند سال بعد بیبیخانم استرآبادی در سال ۱۳۱۳ (قمری) اندکی قبل از ترور ناصرالدین شاه کتابی به نام معایب الرجال نوشت که ردیهای بر آن بود. بیبیخانم در این کتاب ضمن برشمردن معایب مردان سعی کردهاست راه و رسم درست زناشویی را توضیح دهد. او در این رساله علاوه بر آن که پاسخی جداگانه به هر ده فصل کتاب تأدیبالنسا میدهد چهار فصل را نیز به معایبی که در مردان میبیند نسبت میدهد. این چهار فصل عبارت اند از: «اطوار شرابخوار»، «کردار اهل قمار»، «در تفصیل چرس و بنگ و واپور و اسرار» و «شرح گفتگو در اوضاع عبائره و اقرات اجامره و الواط». او در این کتاب مردان را دعوت میکند که «دست ار تأدیب کردن نسوان بردارند و در پی تأدیب و تربیت خود برآیند». در بخش آخر بیبی خانم به شرح داستان زندگی خود و داستان بیوفایی شوهرش میپردازد.
بیبیخانم در این کتاب آوردهاست:
نه هر مردی از هر زنی فزونتر است و نه هر زنی از هر مردی فروتر»
«انواع و اقسام از خواص و عوام زن و مرد خوب و بد هر دو میباشند، صفات حمیده و رذیله از همه قسم مشاهده میشود. اگر باید تربیت بشوند باید همه را بنمایند؛ و تربیت هم موقوف به تمام قوانین تمدن و تدین ملیه و دولتیه و شرعیه و عرفیه کشوریه و لشکریه میباشد.»
نثر معایبالرجال پر از کلمات و عبارات عربی است و نویسنده جابهجا برای روشن کردن منظور خود از شعر و آیات قرآن و احادیث بهره بردهاست. زبان آن «تند و بیپروا و به دور از عفت کلام و محافظهکاری» ست.
منبع:
فرخزاد، پوران. کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز). تهران: نشر قطره، ۱۳۸۱. ISBN 964-341-116-8.
ملاح، مهرانگیز. زنان پیشگام ایرانی: افضل وزیری دختر بیبی خانم استرآبادی. به کوشش زیبا جلالی نائینی و افسانه نجمآبادی. تهران: نشر شیرازه، ۱۳۸۵. ISBN 964-7768-38-9.
«زنان طناز و نخستین زن طنزنویس ایرانی». عمران صلاحی، وبگاه رسمی نشریه گلآقا، جمعه ۱۶ تیر ۱۳۸۵. بازبینیشده در ۲ ژوئن ۲۰۰۸.
سلام.بسیار روشنگر بود.من چنین زنی را نمی شناختم.از مطالب شما بسیار استفاده بردم.
برلیتان آرزوی موفقیت دارم