تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

نورالدین عبدالرحمن جامی

گرایش : شعر


خلاصه : نورالدین عبدالرحمن جامی ( ۸۱۷- ۸۹۸ ه. ق ) از استادان نظم نثر فارسی در قرن نهم هجری به شمار می رود و در شعر و عرصه عرفان نیز صاحب تالیفات و آثارمعروف و گرانباری است: یکی از القاب وی ؛ خاتم الشعرا؛ است اشعار جامی را متاثر از سعدی : حافظ و نظامی دانسته اند او در اشعارش به موضوعاتی چون آزادگی : شرافت انسانی و مردم زحمتکش پرداخته است . خود نیز به اختیار زندگی ساده و بی تکلف معروف می باشد .آثاری نیز در ادبیات و عرفان از عربی به فارسی ترجمه نموده و شمار تالیفاتش رابیش از صد اثر برشمرده اند.

تصویری از مینیاتوری از بهارستان جامی. سدهٔ ۱۶م. نگهداری‌شده در گالری آرتور ساکلر در واشینگتن. مرد نشسته در وسط احتمالاً سعدی است.
تصویری از مینیاتوری از بهارستان جامی. سدهٔ ۱۶م. نگهداری‌شده در گالری آرتور ساکلر در واشینگتن. مرد نشسته در وسط احتمالاً سعدی است.


خاطرات کودکی :

کانون زندگی اولیه پدران جامی در محله دشت اصفهان بوده است: در دوره هرج ومرج و ترکتازی ترکان : جدش : شمس الدین محمد به سمت خراسان کوچ می کند و در قصبه خرجرد جام که اکنون از توابع خواف به شمار می رود مسکن می گزیند : و دختر امام محمد شیبانی راکه از علماء معروف آنزمان بوده است به زنی اختیار می کند: حاصل این وصلت ؛ احمد؛ پدر جامی است : احمد چون به حد رشد و بلوغ می رسد فتاوی محل را به او رجوع می کنند و پس از آنکه برای خود عائله تشکیل میدهد به جانب هرات عزیمت می کند : در روز ۲۲ شعبان ۸۱۷ هجری احمد صاحب فرزندی می شود که در غیبتش عمادالدین نام گذاری می کنند . مسافرت احمد پنج سال طول می کشد و در مراجعت همین که چشمش به دیدار پسر روشن می شود اورا ؛ نورالدین؛ می خواند و در باز گشت به هرات پسر همسفر پدر می گردد. خانواده جامی تا موقعی که در ولایت جام بودند بنام ؛ دشتی ؛ خوانده می شدند ولی پس از اینکه در هرات رحل اقامت می افکنند : نورالدین ملقب به عبدالرحمن می شود و خود به جامی تخلص می کند و به همین نام شهرت می یابد .{نورائی : همان: ص۲۵ } عبدالرحمن تا پیش از ۱۴ سالگی در جام :نزد پدر آموزش دیده و از او صرف و نحو عربی را آموخت. {مایل هروی: نجیب. شیخ عبدالرحمن جامی . تهران: طرح نو: ۱۳۷۷ ص۳۲ }
اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : جامی در پیرانه سری از محبوبیتی عام برخوردار بود و از شرق ایران – شبه قاره هند – و غرب ایران – آسیای صغیر -به او توجه بسیلر می شد . نقدینه هایی که از سوی ملک التجارمحمود گاوان از هند : و از سوی سلطان بایزید عثماانی از استانبول به دست جامی می رسید : اورا در ایام سالخوردگی و کهولت دست گیر بود. {مایل هروی:همان : ص۶۰ }

مزار عبدالرحمان جامی در شمال غربی شهر هرات
مزار عبدالرحمان جامی در شمال غربی شهر هرات


تحصیلات رسمی و حرفه ای :

عبدالرحمن نوجوان اولین سفر خود را به همراه پدر به هرات انجام دادو در مدرسهه نظامیه آنجا اقامت گزید هرات در آن سالها پایتخت هنر و ذوق و ادب ایران و یکی از شهرهای پر رفت و آمد آن سامان بود . سلطان حسین بایقرا و وزیرش امیر علیشیر نوائی در آن شهر بهتشویق و حمایت هنر مندان و صاحبان ذوق سرکرم بودند . جامی فنون ادبی و دانشهای شرعی و دینی را در آن شهر فرا گرفت و پس از آن به حکمت روی آورد .چندی بعد به سمرقند رفت و در آنجا مدتی به کسب دانش پرداخت . در همین دورهتحصیل به قوت حافظه و توانائی در بحث و استدلال شهرت یافت. در باز گشت به هرات به تصوف روی آورد و در خدمت سعدالدین کاشغری به طریقت نقشبندی در آمد. جامی آنچنان صاحب مرتبه معنوی گردید که سلطان حسین بایقرا و امیر علیشیر نوائی به دوستی بااو افتخار می کردند. { صوفی : لیلا. زندگینامهشاعران ایرانی . چاپ دوم . تهران: انتشارات جاجرمی, ۱۳۷۸: صص ۶۸-۱۶۷ }


استادان و مربیان : مولانا جنید اصولی ( در مدرسهنظامیه هرات) : خواجه علی سمرقندی ( در مدرسه نظامیه هرات) : مولانا شهاب الدین جاجرمی : قاضی زادهرومی ( در سمرقند ) { نورتئی : همان : ص ۲۶} مولانا سعدالدین کاشغری{ همان: ص۳۵} میر سید شریف جرجانی و خواجه عبیدالله احرار{ اثر آ فرینان : زندگینامه نام آوران فرهنگی ایران از آغاز تا ۱۳۰۰ ش . زیر نظر دکتر سید کمال حاج سید جوادی : با همکاری دکتر عبدالحسین نوائی . تهران : انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران : ۱۳۷۷ : همان}در ادوار مختلف نقش استاد و مربی جامی را بر عهده داشتند . لیکن جامی بیش از همه به پدر خود ارادت داشته و او را استاد واقعی خود می داند: … هیچیک را در ذما حق استادی ثابت نیست و ما بحقیقت شاگرد پدر خودیم که زبان از وی آموختیم. ؛ { نورائی : همان: صص۷-۲۶ }

Image result for ‫نورالدین عبدالرحمن جامی‬‎
همسر و فرزندان :

جامی پس از باز گشت از سمرقند به هرات در خدمت سعدالدین کاشغری به تلمذ پرداخت : که این آشنایی سبب شد تا خواجهکلان : پسر سعدالدین کاشغری : دختر خود را ازدواج وی در آورد . { صوفی : همان: صص ۶۸-۱۶۷ } جامی در میانسالی – شاید در پنجاه سالگی – ازدواج کرده و با یک زن زیسته است. نتیجه این ازدواج چهار فرزند بودکه فرزندهای اول: دوم و چهارم او در خردسالی در گذشتند. فرزنددوم وی صفی الدین محمد نام داشت و یکسال بیشتر نزیست و پدر در مرگ او مرثیه ای سرود.{ مایل هروی : همان : ص۵۵ } پس از مرگ صفی الدین محمد : در سال ۸۸۲ ه.ق : سومین فرزند جامی به دنیا آمد و پدر او را ضیاء الدین یوسف نامید : که برای پدر ماند و پدر برای تربیت او آثاری چون بهارستان و الفوائدالضیائیه را نوشت .{ همان : صص۸-۵۷} در سال ۸۹۱ ه.ق چهارمین فرزند جامی به دنیا آمد که او را ظهیرالدین عیسی نامید : اما این فرزند نیز همانند فرزندان اول و دوم وی پس از چند هفته درگذشته است. {همان: ص۶۰} دوره نبوغ فکری جامی از چهل سالگی به بعد بود . زیرا عمده تالیفات و آثار منظوم و منثورش در زمان سلطان حسین بایقرا و بر حسب تشویق شاگرد عالی مقامش : امیر نظام الدین علیشیرنوائی در بین سالهای ۸۷۴ تا ۸۸۹ ه.ق صورت گرفته است. { نورائی : همان: ص۳۴ }


زمان و علت فوت :

جامی پس از هشتاد سال زندگی در روز پنجشنبه ۱۸ محرم سال ۸۹۸ ه.ق در وقت اذان صبح در هرات چشم جهان بینش را بست . { نورائی : همان: ص۳۴ } و جنازه او را در مقبره استادش: سعدالدین کاشغری: که در شمال غربی هرات واقع و معروف به ؛ تخت مزار ؛ است : به خاک سپردند. { همان: ص ۳۵}
مشاغل و سمتهای مورد تصدی : توجه به امور لنگر خانه نورا – که مبتنی بر رسیدگی به امور خانقاه و خانقاهیان بود – : تدریس در مدرسهگوهرشادبیگم : و نیز رسیدگی به شکایات و مشکلات مردم از جمله اموری بود که در دهه ۸۸۸-۸۹۸ ه.ق به آن می پرداخت. { مایل هروی : همان: ص۵۹ }

مطالب خواندنی:


شاگردان : دولتشاه سمرقندی : خواندمیر : سلطان حسین بایقرا : سام میرزای صفوی : علی بن حسین کاشف سبزواری : رضی الدین عبدالغفور لاری :{ نورائی : محمد شهید . ؛ نورالدین عبدالرحمن جامی . ؛ پیام نو .دوره ششم : شماره ۲ : دی ماه ۱۳۳۱ : ص ۲۵ } امیر نظام الدین علیشر نوائی { همان : ص۳۴} نظام الدین باخرزی : متخلص به نظامی { مایل هروی : همان: ص ۳۱۱ } در دوره های مختلف زندگانی جامی از شاگردان وی به شمار می روند .


آرا و گرایشهای خاص : جامی متکی بر اصول عقاید متکلمین اشاعره و فقهای شافعیه بوده و از طریق تصوف و عرفان منتسب به متصوفه نقشبندیه ماوراء النهر و خراسان است. {نورائی : همان : ص۳۳ } جامی نصیحت گری بردل دوستان را چون دم صبح برای بوستان می داند . پند های او به سه گروه تقسیم می شود : ۱- اندرز به پادشاهان ۲- اندرز به پسرش : ضیاء الدین یوسف ۳- پندهای عالی او . جامی قدر و قیمت امسان را به هنر و برتری سیرت می داند. { افصح زاده : همان: ص۹ } وی در بسیاری از نوشته هایش اهمیت بزرگ علم و دتنش راچون کلید معرفت عرفانی قید نموده و علم را تاج سر هنرها : قفل گشای همه در ها : نظام دهنده عالم و شرف آدمی می داند و مردم را به پرداختن علم و دانش هدایت می کند. به نظر جامی : ادب و دانش و هنر برتای انسان از ضروری ترین صفتها است و آموزش آنها به فرزندان درجوانی لاز م است. جامی کتاب را چون یار غمگسار و استاد بی منت ستایش نموده و آنرا انیس کنج تنهایی و فروغ صبح دانایی دانسته است.

جامی
جامی

او حکم قضا وقدر را تغییر نا پذیر می داند . جهان بینی و نظر یهدانش او : ایده آلیستی بوده و محدودیتهای صنفی : طبقاتی و عصر میانگی نیز به تنگ نظری او سبب شده اند. { همان} جامی اهالی عصرش را از یک نظر به دو گروه خاص و عام قسمت می کرد . خواص مردم تحصیل کرده در روزگار او از سیرتی سار گار برخوردار نبوده و بلکه پر از اندیشه های متناقض و متضاد بوده اند . {مایل هروی : همان: ص۹۱} جامی که در مثنوی : قصیده : غزل : ترکیب: ترجیع : قطعه : رباعی: مدیحه: مرثیه : منقبت : نعت سر آمد بوده است{ همان : ص ۱۹۲ } : از سنت فلسفه ستیزی و عقل گریزی دفاع نموده است . { همان: ص ۱۰۲ }


چگونگی عرضه آثار : امیر علیشیر نوائی کتاب : خمسه المتحیرین : را بزبان ترکی جغتایی : بعد از مرگ جامی نگاشت و در آ نایتاد خود را در مقام شامخی تمجید نموده است. { نورائی : همان: ص۲۵ } فخرالدین علی کاشفی چهل سال پس از وفات جامی در کتابی که بنام : لطائف الطوائف: تالیف نمود : از استاد جام حکایاتی نوشته است . { همان: ص ۲۸ } رضی الدین عبدالغور لاری : شاگردجامی: توضیحاتی بر اشارات مشکل نفحات الا نس نوشت که به نام حاشیه نفحات الانس شهرت یافت . سپس لاری چون نفحات را فاقد شرح حال استادش می دید : رساله ای در پی حاشیه نفحات پرداخت به نام تکملهنفحات : که متضمن احوال : اقوال و آثار جامی از کودکی تا ۸۹۸ ه.ق است. { مایل هروی : همان: ص۳۱۰ } مقامات جامی توسط نظام الدین عبدالواسع با خرزی : متخلص به نظامی تالیف گشت که شاگرد جامی بوده و این اثر را دربار هوی نوشته است. { همان: ص۳۱۱} فخرالدین علی بن حسین واعظ کاشفی دراثر دیگر خود بنام : رشحات عین الحیات : از جامی به حیث عارف نقشبندی سخن رانده است. { همان} در مجالس العشاق تالیف امیر کمال الدین حسین گازرگاهی: نیز به احوال و سخنان عاشقانه جامی اشاره شده است . { همان } منبع دیگر بدایع الوقایع اثر زین الدین محمود واصفی است که درباره جامی و همچنین استقبال ازبکان و اهالی ماوراءالنهر از آثار جامی گزارش دقیقی اراءه نموده است .{ همان: صص ۱۳-۳۱۲ } . در تحفه سامی تالیف سام میرزای صفوی نیز ترجمه حالی دقیق و مستند به تکمله لاری از جامی عرضه شده و گزیدای از اشعار او آمده است. { همان: ص۳۱۳}

Image result for ‫بهارستان جامی‬‎

منابـــــــع
مایل هروی : همان: ص۵۹
آثارویژگی
جامی به زبان عربی تسلط کامل داشت و آثار بسیاری از شاعران عرب را بزبان فارسی در آورده است. اشعار وی حکایت از علم و اطلاع کاملش در صرف و نحو عربی : نمطق : حکمت مشائی : حکمت اشراق : حکمت طبیعی: حکمت ریاضی : علم فقه و اصول : علم حدیث و علم هیئت دارد. { نورائی: همان: ص۲۷} جامی در سرودن مثنوی : غزل و قصیده تبحر داشت و نام استادان سخن را با احترام و تجلیل بسیار ذکر می نمود . جامی : استادی حکیم خاقانی را در قصیده سرایی می ستاید و در غزلسرایی طرز و سلوب کمال خجندی را اختیار می کند . مثنوی سرایی خودرا مدیون حکیم نظامی و امیر خسرو دهلوی دانسته است. او همچنین از رودکی: معزی: انوری:سعدی : سنایی: ظهیر فاریابی و سلمان ساوجی تعریف و تمجید کرده و از نبوغ و عظمت فکر عارف روم: مولانا: سخن گفته است. { نورائی : همان: ص ۸-۲۷} آثار جامی در شبه قاره هند : کشورهای آسیای مرکزی و دنیای غرب لویژه در ادبیات ادبیات انگلیسی: آلمانی و فرانسوی شناخته شده و مقبولیت خاصی داشته است. { مایل هروی : همان:صص۰۶-۳۰۲ } تعدادتالیفات جامی را به اختلاف ۴۷: ۵۴ و ۹۹ عنوان و یا جلد ذکر نموده اند: ارقام دیگری نیز در سام میرزای صفوی در تحفه سامی ( ۴۵عنوان ) : و عبدالغفور لاری ( ۴۸ عنوان) نیز ثبت شده است { نورائی : همان: ص۳۴} و حتی آن را بیش از صد اثر نیز دانسته اند. { اثرآفرینان : همان: ص۱۹۰} .
بهارستانجامی این اثر بهتقلید از گلستان سعدی به رشتهتحریر در آورد .{ دکتر صفا : ذبیح الله . خلاصه تاریخ سیاسی : اجتماعی و فرهنگی ایران از آغاز تا پایان عهد صفوی . چاپ دوم . تهران: انتشارات امیر کبیر : ۲۵۳۶ : ص۲۸۸ } و در آن ضمن اشاره به عظمت شعر و شاعری : شاعران متملق و چاپلوس را سرزنش می کند . { نورائی: همان: ص ۲۷} جامی در این اثر به تربیت فرزندش اهمیت بسیاری داده است. { افصح زاده: اعلاءخان. ؛ اندیشه های اخلاقی جامی ( واپسین بخش) . ؛ روز نامه همشهری . سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۷۸ : ص۹ }
منشآت جامیدر تالیف این اثر شیوه های مختلف ادبی بکار رفته و در آن به فراخور حال اشعاری آمده است: بطور کلی در این نامه ها جانب ایجاز و اختصار رعایت شده و در مورد اوضاع اجتماعی : اقتصادی و فرهنگی خراسان و ماوراء النهر در قرن نهم هجری اطلاعات گرانبهایی عرضه شده است. { شهیدی: حمیده. ؛ نامه هاو منشآت جامی.؛ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. دی و بهمن ۱۳۸۰ : ص۳۸ }
دیوان اشعاراین اثر به مناسبت سه دوره مشخص حیات جامی به سه بخش : ۱- فاتحه الکتاب ( آغاز جوانی ) ۲-واسطه العقد : به معنی مهرهمیانی گردن بند و کنایه از دوره کمال و میانسالی ۳- خاتمه الکتاب (پایان زندگی) تقسیم شده است. این سه بخش مشتمل است بر قصاید : قطعات: غزلها و رباعیات. جامی در تقسیم دیوان خود به این سه قسمت به امیر خسرو دهلوی نظر داشته است. {صوفی : زندگینامه شاعران ایرانی: ص۱۶۸ } این دیوان در حدود هشت هزارو هفتصدو پنجاه بیت دارد. {دهخدا: علی اکبر. لغت نامه دهخدا .جلد پنجم. زیر نظر دکتر محمد معین و دکتر سید جعفر شهیدی . تهران: انتشارات دانشگاه تهران : ۱۳۷۳ : ص ۶۵۰۸ }
فوائد الضیائیهشرح کافیه ابن حاجب که کتابی است درباره نحو : که به شرح جامی معروف است. { اغت نامه دهخدا : ج ۵ : ص ۶۵۰۸ }
نصیحت نامه هاجامی در این آثار یک سلسله افکار تعلیمی خویش را ابراز داشته و درباره صنعت خط : هنر شاعری و اهمیت علم سخن می راند. { افصح زاده : همان : ص ۹ }
اشعه اللمعاتشرح کتاب لمعات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی مشهور به عراقی است که به امرامیر علیشیر نوائی تالیف گردیده است. { لغت نامه دهخدا: ج ۵ : ص۶۵۰۸ }
اعتقادنامهمنظومه ای است در اصول اعتقادات اسلامی : در این منظومه کتاب الله ( قرآن ) را قدیم شمرده و رویت خدای تعالی رامورد بحث قرارداده است . { همان}
ترجمه قصیده میمه فرزدققصیده معروفی است که فرزدق در مسجدالحرام در مدح حضرت سجاد انشاء کرده و جامی آنرا به فارسی ترجمه کرده است . { همان }
خاتمه الحیوانیک منظو مه مثنوی می باشد که در آ خر عمر سروده است. { همان}
الدره الفاخرهدر شرح و تفصیل مذاهب حکما و صوفیه است. { همان}
رشح بال در شرح بالقصیده ای است که در آن شرح مختصری از احوال خویش را به نظم در آورده است . {همان}
شرح فصوص الحکم محی الدین عربیاین شرح در حاشیه جواهرالنصوص عبدالغنی نابلسی در مصر به چاپ رسیده است. {همان}
لوامعشرح قصیده همزیه ابن فارض است . { همان}
لوایحمشتمل بر سی لایحه در بیان اصول تصوف است. جامی هریک از اصول تصوف رادر لایحه ای آورده و در بیان مطالب خود رعایت اختصار را کرده است . { دکتر صفا : همان :ص ۲۲۸ } این رساله به نثر مسجع و مشتمل بر برخی نکات عرفانی است. { لغت نامه دهخدا : همان}
نفحات الانس من حضرت القدسدر سال ۸۸۳ ه.ق تالیف شد و در آن شرح احوال ۶۱۴تن از مشایخ صوفیه آمده است . این کتاب در واقع ترجمه ای است از شرح احوال مشایخ صوفیه که خواجه عبدالله انصاری بزبان هروی نوشته است . نثر جامی در این اثر ساده و فصیح است. { دکتر صفا : همان : ص ۲۲۸ }
واسطه العقداین کتاب را جامی در اواسط دوران زندگانی خود نوشته است . { لغت نامه دهخدا : همان}
مثنوی هفت اورنگ یا سبعه جامیاین اثر به تقلید از خمسه نظامی نوشته شده و شامل سلسله الذهب : سلامان و ابسال : تحفه الاحرار : سبحه الابرار: خرد نامهاسکندری : لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا می باشد. سلسله الذهب به ذکر حقایق عرفانی می پردازد. در مثنوی سلامان و ابسال : جامی نششان می دهد که چون فرزند زمان خود به قوه نصیحت و گفتار خویش , که آنرا لشکر می نامد : باوری بزرگ دارد. { افصح زاده : همان}جامی در مثنوی تحفه الاحرار ضمن اینکه شاعران متملق و چاپلوس را سرزنش می کند : به فرزند خود خواجه ضیاءالدین توصیه کرده است که هرگز گرد فن شعر و شاعری نگردد. { نورائی : همان : ص ۲۷ } این اثر درباره پندو نصیحت همراه با حکایات و تمثیهای زیاداست. {صوفی : همان: ص۱۶۹ } جامی در سبحه الابرار اشعاری در خصوص گفتگوی پیرزال و پیامبر اسلام سروده { نورائی : همان: صص۹-۲۸ } و به ذکر مراحل سلوک و تربیت نفس می پردازد. خرد نامه اسکندری در ذکر موعظه و نصیحت از زبان فیلسوفان یونانی است . لیلی و مجنون داستان معروفی است که نظامی هم به نظم در آورده است . مثنوی یوسف و زلیخا : نظم داستان مشهور یوسف و زلیخا می باشد که مختصر آن در قرآن هم آمده است .{ همان }مجموعه کامل هفت اورنگ درموسسه اسمیت سونیان ، درواشنگتن دی .سی ایالات متحده آمریکا نگهداری می شود . [ حسینی مهدی . هفت اورنگ ، ابراهیم میرزا ، فصلنامه هنر ، پائیز ۱۳۷۷ . دوره جدید ، پیاپی ۳۷ ، ص۱۰۰ ]
تجنیس اللغات یا تجنیس الخط
تاریخ هرات
تفسیرالقرآن
چهل حدیث
رساله ای در معما
شرح تائیه ابن فارض
شرح قصیده برده
شواهدالنبویه
مناقب خواجه عبدالله انصاری
مناقب جلال الدین رومی
النفحه المکیه
نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص محی الدین عربی
تاریخ صوفیان و تحقیق مذهب آنها
مناسک حج منظوم

منبع: ایران شناسی

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
23 نظرات
  1. نگار یکتا می گوید

    It is interesting.

  2. عثمان می گوید

    جامی از ستارگان تابناک شعر وادب وعرفان ایران زمین می باشد

    1. عمریار می گوید

      درغ گفتن تاریکی ایمان است

  3. امان الله می گوید

    شما ایرا نی ها به این تنگ نظری وحرص خواهی جهان را انقدر بر خود تنگ ساختین که امروز در این دنیای بزرگ جای ندارین همیش در فکر غرور خود غرق میباشین بدون حقیقت اول اینکه اگر جامی مولانا سنای ودیگر بزرگان سخن ایرانی میبودن شیعه میبودن واین امر حقیقت دارد که شیعه نبودن حتا فردوسی حافظ فرخی عمر خیام سعدی این ها هم شیعه نبودن وطبق معمول خودره ایرانی خطاب میکردند من ازشما خواهیش میکنم ازین تنگ نطری ها بیاین کنار واز تبلیغات دروغین تان بپر هیزین

    1. محمد علی ناظری می گوید

      از طرز اندیشه شما متاسفم و از اینکه اقلیتی را بعنوان “ایرانی” می خوانید سطح فهم خود از موضوعات مختلف را نشان می دهید.
      کجا در مورد شیعه و یا سنی بودن افراد تنگ نظری شده ؟ وانگهی ، مذهب امری است شخصی و این تارنما در موارد مسائل شخصی افراد به هیچ عنوان وارد بحث نمی شود.

    2. نادیا می گوید

      شما به عنوان کسی که ادعای بلند نظری داریدخوبست که دباره متنتون رو بخونید که بااین کوتاه نظری صحبت نکنید

  4. esi می گوید

    آثار ویژگی
    جامی به زبان عربی تسلط کامل داشت و آثار بسیاری از شاعران عرب را بزبان فارسی در آورده است. اشعار وی حکایت از علم و اطلاع کاملش در صرف و نحو عربی : نمطق : حکمت مشائی : حکمت اشراق : حکمت طبیعی: حکمت ریاضی : علم فقه و اصول : علم حدیث و علم هیئت دارد. { نورائی: همان: ص۲۷} جامی در سرودن مثنوی : غزل و قصیده تبحر داشت و نام استادان سخن را با احترام و تجلیل بسیار ذکر می نمود . جامی : استادی حکیم خاقانی را در قصیده سرایی می ستاید و در غزلسرایی طرز و سلوب کمال خجندی را اختیار می کند . مثنوی سرایی خودرا مدیون حکیم نظامی و امیر خسرو دهلوی دانسته است. او همچنین از رودکی: معزی: انوری:سعدی : سنایی: ظهیر فاریابی و سلمان ساوجی تعریف و تمجید کرده و از نبوغ و عظمت فکر عارف روم: مولانا: سخن گفته است. { نورائی : همان: ص ۸-۲۷} آثار جامی در شبه قاره هند : کشورهای آسیای مرکزی و دنیای غرب لویژه در ادبیات ادبیات انگلیسی: آلمانی و فرانسوی شناخته شده و مقبولیت خاصی داشته است. { مایل هروی : همان:صص۰۶-۳۰۲ } تعدادتالیفات جامی را به اختلاف ۴۷: ۵۴ و ۹۹ عنوان و یا جلد ذکر نموده اند: ارقام دیگری نیز در سام میرزای صفوی در تحفه سامی ( ۴۵عنوان ) : و عبدالغفور لاری ( ۴۸ عنوان) نیز ثبت شده است { نورائی : همان: ص۳۴} و حتی آن را بیش از صد اثر نیز دانسته اند. { اثرآفرینان : همان: ص۱۹۰} .
    بهارستان جامی این اثر بهتقلید از گلستان سعدی به رشتهتحریر در آورد .{ دکتر صفا : ذبیح الله . خلاصه تاریخ سیاسی : اجتماعی و فرهنگی ایران از آغاز تا پایان عهد صفوی . چاپ دوم . تهران: انتشارات امیر کبیر : ۲۵۳۶ : ص۲۸۸ } و در آن ضمن اشاره به عظمت شعر و شاعری : شاعران متملق و چاپلوس را سرزنش می کند . { نورائی: همان: ص ۲۷} جامی در این اثر به تربیت فرزندش اهمیت بسیاری داده است. { افصح زاده: اعلاءخان. ؛ اندیشه های اخلاقی جامی ( واپسین بخش) . ؛ روز نامه همشهری . سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۷۸ : ص۹ }
    منشآت جامی در تالیف این اثر شیوه های مختلف ادبی بکار رفته و در آن به فراخور حال اشعاری آمده است: بطور کلی در این نامه ها جانب ایجاز و اختصار رعایت شده و در مورد اوضاع اجتماعی : اقتصادی و فرهنگی خراسان و ماوراء النهر در قرن نهم هجری اطلاعات گرانبهایی عرضه شده است. { شهیدی: حمیده. ؛ نامه هاو منشآت جامی.؛ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. دی و بهمن ۱۳۸۰ : ص۳۸ }
    دیوان اشعار این اثر به مناسبت سه دوره مشخص حیات جامی به سه بخش : ۱- فاتحه الکتاب ( آغاز جوانی ) ۲-واسطه العقد : به معنی مهرهمیانی گردن بند و کنایه از دوره کمال و میانسالی ۳- خاتمه الکتاب (پایان زندگی) تقسیم شده است. این سه بخش مشتمل است بر قصاید : قطعات: غزلها و رباعیات. جامی در تقسیم دیوان خود به این سه قسمت به امیر خسرو دهلوی نظر داشته است. {صوفی : زندگینامه شاعران ایرانی: ص۱۶۸ } این دیوان در حدود هشت هزارو هفتصدو پنجاه بیت دارد. {دهخدا: علی اکبر. لغت نامه دهخدا .جلد پنجم. زیر نظر دکتر محمد معین و دکتر سید جعفر شهیدی . تهران: انتشارات دانشگاه تهران : ۱۳۷۳ : ص ۶۵۰۸ }
    فوائد الضیائیه شرح کافیه ابن حاجب که کتابی است درباره نحو : که به شرح جامی معروف است. { اغت نامه دهخدا : ج ۵ : ص ۶۵۰۸ }
    نصیحت نامه ها جامی در این آثار یک سلسله افکار تعلیمی خویش را ابراز داشته و درباره صنعت خط : هنر شاعری و اهمیت علم سخن می راند. { افصح زاده : همان : ص ۹ }
    اشعه اللمعات شرح کتاب لمعات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی مشهور به عراقی است که به امرامیر علیشیر نوائی تالیف گردیده است. { لغت نامه دهخدا: ج ۵ : ص۶۵۰۸ }
    اعتقادنامه منظومه ای است در اصول اعتقادات اسلامی : در این منظومه کتاب الله ( قرآن ) را قدیم شمرده و رویت خدای تعالی رامورد بحث قرارداده است . { همان}
    ترجمه قصیده میمه فرزدق قصیده معروفی است که فرزدق در مسجدالحرام در مدح حضرت سجاد انشاء کرده و جامی آنرا به فارسی ترجمه کرده است . { همان }
    خاتمه الحیوان یک منظو مه مثنوی می باشد که در آ خر عمر سروده است. { همان}
    الدره الفاخره در شرح و تفصیل مذاهب حکما و صوفیه است. { همان}
    رشح بال در شرح بال قصیده ای است که در آن شرح مختصری از احوال خویش را به نظم در آورده است . {همان}
    شرح فصوص الحکم محی الدین عربی این شرح در حاشیه جواهرالنصوص عبدالغنی نابلسی در مصر به چاپ رسیده است. {همان}
    لوامع شرح قصیده همزیه ابن فارض است . { همان}
    لوایح مشتمل بر سی لایحه در بیان اصول تصوف است. جامی هریک از اصول تصوف رادر لایحه ای آورده و در بیان مطالب خود رعایت اختصار را کرده است . { دکتر صفا : همان :ص ۲۲۸ } این رساله به نثر مسجع و مشتمل بر برخی نکات عرفانی است. { لغت نامه دهخدا : همان}
    نفحات الانس من حضرت القدس در سال ۸۸۳ ه.ق تالیف شد و در آن شرح احوال ۶۱۴تن از مشایخ صوفیه آمده است . این کتاب در واقع ترجمه ای است از شرح احوال مشایخ صوفیه که خواجه عبدالله انصاری بزبان هروی نوشته است . نثر جامی در این اثر ساده و فصیح است. { دکتر صفا : همان : ص ۲۲۸ }
    واسطه العقد این کتاب را جامی در اواسط دوران زندگانی خود نوشته است . { لغت نامه دهخدا : همان}
    مثنوی هفت اورنگ یا سبعه جامی این اثر به تقلید از خمسه نظامی نوشته شده و شامل سلسله الذهب : سلامان و ابسال : تحفه الاحرار : سبحه الابرار: خرد نامهاسکندری : لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا می باشد. سلسله الذهب به ذکر حقایق عرفانی می پردازد. در مثنوی سلامان و ابسال : جامی نششان می دهد که چون فرزند زمان خود به قوه نصیحت و گفتار خویش , که آنرا لشکر می نامد : باوری بزرگ دارد. { افصح زاده : همان}جامی در مثنوی تحفه الاحرار ضمن اینکه شاعران متملق و چاپلوس را سرزنش می کند : به فرزند خود خواجه ضیاءالدین توصیه کرده است که هرگز گرد فن شعر و شاعری نگردد. { نورائی : همان : ص ۲۷ } این اثر درباره پندو نصیحت همراه با حکایات و تمثیهای زیاداست. {صوفی : همان: ص۱۶۹ } جامی در سبحه الابرار اشعاری در خصوص گفتگوی پیرزال و پیامبر اسلام سروده { نورائی : همان: صص۹-۲۸ } و به ذکر مراحل سلوک و تربیت نفس می پردازد. خرد نامه اسکندری در ذکر موعظه و نصیحت از زبان فیلسوفان یونانی است . لیلی و مجنون داستان معروفی است که نظامی هم به نظم در آورده است . مثنوی یوسف و زلیخا : نظم داستان مشهور یوسف و زلیخا می باشد که مختصر آن در قرآن هم آمده است .{ همان }مجموعه کامل هفت اورنگ درموسسه اسمیت سونیان ، درواشنگتن دی .سی ایالات متحده آمریکا نگهداری می شود . [ حسینی مهدی . هفت اورنگ ، ابراهیم میرزا ، فصلنامه هنر ، پائیز ۱۳۷۷ . دوره جدید ، پیاپی ۳۷ ، ص۱۰۰ ]

  5. عمریار می گوید

    من شعر دزدی را دیده بودم شاعر دزدی را نه،
    نمیدان چرا ادبای ایرانی تبار شاعرانیکه در شعر دست بلند داشتند به کشور ایران محسوب میدهند. مثل نورالدین عبدالرحمن جامی هروی، مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی، سید جمال الدین افغانی اسعد آبادی و به همین طور.
    اگر جامی اهل ایران میبود چرا در ایران زندگی نکرده و مقبره اش در قسمتهای شمالی شهر هرات قرار دارد.
    خیر که مردم افغانستان در شرایط فعلی مشغول کشمکش های داخلی هستند، اما شاعران و قلم بدستان شانرا هرگر فراموش نمیکنن.

    تشکر

    1. رضا می گوید

      دوست عزیز:
      من تربت جامی هستم و تمام جد اندر جد من جامی هستند.
      ابدالرحمان جامی، اگر از ابتدای زندگینامه اش را مطالعه کنید میبینی
      که او ۴نسل قبل متعلق به اصفهان و بعد آن به تربت جام سفر میکند
      ودر توابع جام میمانند و خود ابدالرحمان پس از چندی به هرات سفر میکند، که آن هم در آن زمان افغانستانی در کار نبوده و هرات و اکثر شهرهای اطراف متعلق به ایران بوده….

    2. احمد می گوید

      دوست گرامی سید جمال الدین اسد آبادی اهل اسد آباد همدان بوده ولی بخاطر اینکه مدتی در افغانستان زندگی کرده شما او را افغانی میدانید!

    3. احمد می گوید

      دوست گرامی سید جمال الدین اهل اسد آباد همدان بوده اما چون مدتی در افغانستان بوده به افغانی هم مشهور شده همانطور که مولوی بلخی به خاطر اقامت در روم به رومی مشهور شد. و حالا می بینم شما اسد آبادی را به اسعد آبادی تغییر دادید!

  6. ملیکا می گوید

    چه طرز فکرهایی!

    1. رضا می گوید

      @ملیکا, دوست عزیز:
      من تربت جامی هستم و تمام جد اندر جد من جامی هستند.
      ابدالرحمان جامی، اگر از ابتدای زندگینامه اش را مطالعه کنید میبینی
      که او ۴نسل قبل متعلق به اصفهان و بعد آن به تربت جام سفر میکند
      ودر توابع جام میمانند و خود ابدالرحمان پس از چندی به هرات سفر میکند، که آن هم در آن زمان افغانستانی در کار نبوده و هرات و اکثر شهرهای اطراف متعلق به ایران بوده…. اگه سوالی بود من سعی میکنم پاسخگو باشم در رابطه با ابدالرحمن جامی و شیخ احمد جامی۰۹۱۲۲۴۳۸۳۲۴

  7. ثناوالله می گوید

    سلام به تمام افغانهای گل خدا کند همه شاد سر بلند باشین به هر نقطه ای از این کره ای خاکی که هستین .فدای عبدالراحمن جامی خیلی معلومات خوبی بود . اما جای افسوس است که یکهده ایرانی از خود رازی میگن که از ایران است

  8. hasan می گوید

    آثار ویژگی
    جامی به زبان عربی تسلط کامل داشت و آثار بسیاری از شاعران عرب را بزبان فارسی در آورده است. اشعار وی حکایت از علم و اطلاع کاملش در صرف و نحو عربی : نمطق : حکمت مشائی : حکمت اشراق : حکمت طبیعی: حکمت ریاضی : علم فقه و اصول : علم حدیث و علم هیئت دارد. { نورائی: همان: ص۲۷} جامی در سرودن مثنوی : غزل و قصیده تبحر داشت و نام استادان سخن را با احترام و تجلیل بسیار ذکر می نمود . جامی : استادی حکیم خاقانی را در قصیده سرایی می ستاید و در غزلسرایی طرز و سلوب کمال خجندی را اختیار می کند . مثنوی سرایی خودرا مدیون حکیم نظامی و امیر خسرو دهلوی دانسته است. او همچنین از رودکی: معزی: انوری:سعدی : سنایی: ظهیر فاریابی و سلمان ساوجی تعریف و تمجید کرده و از نبوغ و عظمت فکر عارف روم: مولانا: سخن گفته است. { نورائی : همان: ص ۸-۲۷} آثار جامی در شبه قاره هند : کشورهای آسیای مرکزی و دنیای غرب لویژه در ادبیات ادبیات انگلیسی: آلمانی و فرانسوی شناخته شده و مقبولیت خاصی داشته است. { مایل هروی : همان:صص۰۶-۳۰۲ } تعدادتالیفات جامی را به اختلاف ۴۷: ۵۴ و ۹۹ عنوان و یا جلد ذکر نموده اند: ارقام دیگری نیز در سام میرزای صفوی در تحفه سامی ( ۴۵عنوان ) : و عبدالغفور لاری ( ۴۸ عنوان) نیز ثبت شده است { نورائی : همان: ص۳۴} و حتی آن را بیش از صد اثر نیز دانسته اند. { اثرآفرینان : همان: ص۱۹۰} .
    بهارستان جامی این اثر بهتقلید از گلستان سعدی به رشتهتحریر در آورد .{ دکتر صفا : ذبیح الله . خلاصه تاریخ سیاسی : اجتماعی و فرهنگی ایران از آغاز تا پایان عهد صفوی . چاپ دوم . تهران: انتشارات امیر کبیر : ۲۵۳۶ : ص۲۸۸ } و در آن ضمن اشاره به عظمت شعر و شاعری : شاعران متملق و چاپلوس را سرزنش می کند . { نورائی: همان: ص ۲۷} جامی در این اثر به تربیت فرزندش اهمیت بسیاری داده است. { افصح زاده: اعلاءخان. ؛ اندیشه های اخلاقی جامی ( واپسین بخش) . ؛ روز نامه همشهری . سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۷۸ : ص۹ }
    منشآت جامی در تالیف این اثر شیوه های مختلف ادبی بکار رفته و در آن به فراخور حال اشعاری آمده است: بطور کلی در این نامه ها جانب ایجاز و اختصار رعایت شده و در مورد اوضاع اجتماعی : اقتصادی و فرهنگی خراسان و ماوراء النهر در قرن نهم هجری اطلاعات گرانبهایی عرضه شده است. { شهیدی: حمیده. ؛ نامه هاو منشآت جامی.؛ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. دی و بهمن ۱۳۸۰ : ص۳۸ }
    دیوان اشعار این اثر به مناسبت سه دوره مشخص حیات جامی به سه بخش : ۱- فاتحه الکتاب ( آغاز جوانی ) ۲-واسطه العقد : به معنی مهرهمیانی گردن بند و کنایه از دوره کمال و میانسالی ۳- خاتمه الکتاب (پایان زندگی) تقسیم شده است. این سه بخش مشتمل است بر قصاید : قطعات: غزلها و رباعیات. جامی در تقسیم دیوان خود به این سه قسمت به امیر خسرو دهلوی نظر داشته است. {صوفی : زندگینامه شاعران ایرانی: ص۱۶۸ } این دیوان در حدود هشت هزارو هفتصدو پنجاه بیت دارد. {دهخدا: علی اکبر. لغت نامه دهخدا .جلد پنجم. زیر نظر دکتر محمد معین و دکتر سید جعفر شهیدی . تهران: انتشارات دانشگاه تهران : ۱۳۷۳ : ص ۶۵۰۸ }
    فوائد الضیائیه شرح کافیه ابن حاجب که کتابی است درباره نحو : که به شرح جامی معروف است. { اغت نامه دهخدا : ج ۵ : ص ۶۵۰۸ }
    نصیحت نامه ها جامی در این آثار یک سلسله افکار تعلیمی خویش را ابراز داشته و درباره صنعت خط : هنر شاعری و اهمیت علم سخن می راند. { افصح زاده : همان : ص ۹ }
    اشعه اللمعات شرح کتاب لمعات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی مشهور به عراقی است که به امرامیر علیشیر نوائی تالیف گردیده است. { لغت نامه دهخدا: ج ۵ : ص۶۵۰۸ }
    اعتقادنامه منظومه ای است در اصول اعتقادات اسلامی : در این منظومه کتاب الله ( قرآن ) را قدیم شمرده و رویت خدای تعالی رامورد بحث قرارداده است . { همان}
    ترجمه قصیده میمه فرزدق قصیده معروفی است که فرزدق در مسجدالحرام در مدح حضرت سجاد انشاء کرده و جامی آنرا به فارسی ترجمه کرده است . { همان }
    خاتمه الحیوان یک منظو مه مثنوی می باشد که در آ خر عمر سروده است. { همان}
    الدره الفاخره در شرح و تفصیل مذاهب حکما و صوفیه است. { همان}
    رشح بال در شرح بال قصیده ای است که در آن شرح مختصری از احوال خویش را به نظم در آورده است . {همان}
    شرح فصوص الحکم محی الدین عربی این شرح در حاشیه جواهرالنصوص عبدالغنی نابلسی در مصر به چاپ رسیده است. {همان}
    لوامع شرح قصیده همزیه ابن فارض است . { همان}
    لوایح مشتمل بر سی لایحه در بیان اصول تصوف است. جامی هریک از اصول تصوف رادر لایحه ای آورده و در بیان مطالب خود رعایت اختصار را کرده است . { دکتر صفا : همان :ص ۲۲۸ } این رساله به نثر مسجع و مشتمل بر برخی نکات عرفانی است. { لغت نامه دهخدا : همان}
    نفحات الانس من حضرت القدس در سال ۸۸۳ ه.ق تالیف شد و در آن شرح احوال ۶۱۴تن از مشایخ صوفیه آمده است . این کتاب در واقع ترجمه ای است از شرح احوال مشایخ صوفیه که خواجه عبدالله انصاری بزبان هروی نوشته است . نثر جامی در این اثر ساده و فصیح است. { دکتر صفا : همان : ص ۲۲۸ }
    واسطه العقد این کتاب را جامی در اواسط دوران زندگانی خود نوشته است . { لغت نامه دهخدا : همان}
    مثنوی هفت اورنگ یا سبعه جامی این اثر به تقلید از خمسه نظامی نوشته شده و شامل سلسله الذهب : سلامان و ابسال : تحفه الاحرار : سبحه الابرار: خرد نامهاسکندری : لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا می باشد. سلسله الذهب به ذکر حقایق عرفانی می پردازد. در مثنوی سلامان و ابسال : جامی نششان می دهد که چون فرزند زمان خود به قوه نصیحت و گفتار خویش , که آنرا لشکر می نامد : باوری بزرگ دارد. { افصح زاده : همان}جامی در مثنوی تحفه الاحرار ضمن اینکه شاعران متملق و چاپلوس را سرزنش می کند : به فرزند خود خواجه ضیاءالدین توصیه کرده است که هرگز گرد فن شعر و شاعری نگردد. { نورائی : همان : ص ۲۷ } این اثر درباره پندو نصیحت همراه با حکایات و تمثیهای زیاداست. {صوفی : همان: ص۱۶۹ } جامی در سبحه الابرار اشعاری در خصوص گفتگوی پیرزال و پیامبر اسلام سروده { نورائی : همان: صص۹-۲۸ } و به ذکر مراحل سلوک و تربیت نفس می پردازد. خرد نامه اسکندری در ذکر موعظه و نصیحت از زبان فیلسوفان یونانی است . لیلی و مجنون داستان معروفی است که نظامی هم به نظم در آورده است . مثنوی یوسف و زلیخا : نظم داستان مشهور یوسف و زلیخا می باشد که مختصر آن در قرآن هم آمده است .{ همان }مجموعه کامل هفت اورنگ درموسسه اسمیت سونیان ، درواشنگتن دی .سی ایالات متحده آمریکا نگهداری می شود . [ حسینی مهدی . هفت اورنگ ، ابراهیم میرزا ، فصلنامه هنر ، پائیز ۱۳۷۷ . دوره جدید ، پیاپی ۳۷ ، ص۱۰۰ ]

  9. hasan می گوید

    آثار ویژگی
    جامی به زبان عربی تسلط کامل داشت و آثار بسیاری از شاعران عرب را بزبان فارسی در آورده است. اشعار وی حکایت از علم و اطلاع کاملش در صرف و نحو عربی : نمطق : حکمت مشائی : حکمت اشراق : حکمت طبیعی: حکمت ریاضی : علم فقه و اصول : علم حدیث و علم هیئت دارد. { نورائی: همان: ص۲۷} جامی در سرودن مثنوی : غزل و قصیده تبحر داشت و نام استادان سخن را با احترام و تجلیل بسیار ذکر می نمود . جامی : استادی حکیم خاقانی را در قصیده سرایی می ستاید و در غزلسرایی طرز و سلوب کمال خجندی را اختیار می کند . مثنوی سرایی خودرا مدیون حکیم نظامی و امیر خسرو دهلوی دانسته است. او همچنین از رودکی: معزی: انوری:سعدی : سنایی: ظهیر فاریابی و سلمان ساوجی تعریف و تمجید کرده و از نبوغ و عظمت فکر عارف روم: مولانا: سخن گفته است. { نورائی : همان: ص ۸-۲۷} آثار جامی در شبه قاره هند : کشورهای آسیای مرکزی و دنیای غرب لویژه در ادبیات ادبیات انگلیسی: آلمانی و فرانسوی شناخته شده و مقبولیت خاصی داشته است. { مایل هروی : همان:صص۰۶-۳۰۲ } تعدادتالیفات جامی را به اختلاف ۴۷: ۵۴ و ۹۹ عنوان و یا جلد ذکر نموده اند: ارقام دیگری نیز در سام میرزای صفوی در تحفه سامی ( ۴۵عنوان ) : و عبدالغفور لاری ( ۴۸ عنوان) نیز ثبت شده است { نورائی : همان: ص۳۴} و حتی آن را بیش از صد اثر نیز دانسته اند. { اثرآفرینان : همان: ص۱۹۰} .
    بهارستان جامی این اثر بهتقلید از گلستان سعدی به رشتهتحریر در آورد .{ دکتر صفا : ذبیح الله . خلاصه تاریخ سیاسی : اجتماعی و فرهنگی ایران از آغاز تا پایان عهد صفوی . چاپ دوم . تهران: انتشارات امیر کبیر : ۲۵۳۶ : ص۲۸۸ } و در آن ضمن اشاره به عظمت شعر و شاعری : شاعران متملق و چاپلوس را سرزنش می کند . { نورائی: همان: ص ۲۷} جامی در این اثر به تربیت فرزندش اهمیت بسیاری داده است. { افصح زاده: اعلاءخان. ؛ اندیشه های اخلاقی جامی ( واپسین بخش) . ؛ روز نامه همشهری . سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۷۸ : ص۹ }
    منشآت جامی در تالیف این اثر شیوه های مختلف ادبی بکار رفته و در آن به فراخور حال اشعاری آمده است: بطور کلی در این نامه ها جانب ایجاز و اختصار رعایت شده و در مورد اوضاع اجتماعی : اقتصادی و فرهنگی خراسان و ماوراء النهر در قرن نهم هجری اطلاعات گرانبهایی عرضه شده است. { شهیدی: حمیده. ؛ نامه هاو منشآت جامی.؛ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. دی و بهمن ۱۳۸۰ : ص۳۸ }
    دیوان اشعار این اثر به مناسبت سه دوره مشخص حیات جامی به سه بخش : ۱- فاتحه الکتاب ( آغاز جوانی ) ۲-واسطه العقد : به معنی مهرهمیانی گردن بند و کنایه از دوره کمال و میانسالی ۳- خاتمه الکتاب (پایان زندگی) تقسیم شده است. این سه بخش مشتمل است بر قصاید : قطعات: غزلها و رباعیات. جامی در تقسیم دیوان خود به این سه قسمت به امیر خسرو دهلوی نظر داشته است. {صوفی : زندگینامه شاعران ایرانی: ص۱۶۸ } این دیوان در حدود هشت هزارو هفتصدو پنجاه بیت دارد. {دهخدا: علی اکبر. لغت نامه دهخدا .جلد پنجم. زیر نظر دکتر محمد معین و دکتر سید جعفر شهیدی . تهران: انتشارات دانشگاه تهران : ۱۳۷۳ : ص ۶۵۰۸ }
    فوائد الضیائیه شرح کافیه ابن حاجب که کتابی است درباره نحو : که به شرح جامی معروف است. { اغت نامه دهخدا : ج ۵ : ص ۶۵۰۸ }
    نصیحت نامه ها جامی در این آثار یک سلسله افکار تعلیمی خویش را ابراز داشته و درباره صنعت خط : هنر شاعری و اهمیت علم سخن می راند. { افصح زاده : همان : ص ۹ }
    اشعه اللمعات شرح کتاب لمعات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی مشهور به عراقی است که به امرامیر علیشیر نوائی تالیف گردیده است. { لغت نامه دهخدا: ج ۵ : ص۶۵۰۸ }
    اعتقادنامه منظومه ای است در اصول اعتقادات اسلامی : در این منظومه کتاب الله ( قرآن ) را قدیم شمرده و رویت خدای تعالی رامورد بحث قرارداده است . { همان}
    ترجمه قصیده میمه فرزدق قصیده معروفی است که فرزدق در مسجدالحرام در مدح حضرت سجاد انشاء کرده و جامی آنرا به فارسی ترجمه کرده است . { همان }
    خاتمه الحیوان یک منظو مه مثنوی می باشد که در آ خر عمر سروده است. { همان}
    الدره الفاخره در شرح و تفصیل مذاهب حکما و صوفیه است. { همان}
    رشح بال در شرح بال قصیده ای است که در آن شرح مختصری از احوال خویش را به نظم در آورده است . {همان}
    شرح فصوص الحکم محی الدین عربی این شرح در حاشیه جواهرالنصوص عبدالغنی نابلسی در مصر به چاپ رسیده است. {همان}
    لوامع شرح قصیده همزیه ابن فارض است . { همان}
    لوایح مشتمل بر سی لایحه در بیان اصول تصوف است. جامی هریک از اصول تصوف رادر لایحه ای آورده و در بیان مطالب خود رعایت اختصار را کرده است . { دکتر صفا : همان :ص ۲۲۸ } این رساله به نثر مسجع و مشتمل بر برخی نکات عرفانی است. { لغت نامه دهخدا : همان}
    نفحات الانس من حضرت القدس در سال ۸۸۳ ه.ق تالیف شد و در آن شرح احوال ۶۱۴تن از مشایخ صوفیه آمده است . این کتاب در واقع ترجمه ای است از شرح احوال مشایخ صوفیه که خواجه عبدالله انصاری بزبان هروی نوشته است . نثر جامی در این اثر ساده و فصیح است. { دکتر صفا : همان : ص ۲۲۸ }
    واسطه العقد این کتاب را جامی در اواسط دوران زندگانی خود نوشته است . { لغت نامه دهخدا : همان}
    مثنوی هفت اورنگ یا سبعه جامی این اثر به تقلید از خمسه نظامی نوشته شده و شامل سلسله الذهب : سلامان و ابسال : تحفه الاحرار : سبحه الابرار: خرد نامهاسکندری : لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا می باشد. سلسله الذهب به ذکر حقایق عرفانی می پردازد. در مثنوی سلامان و ابسال : جامی نششان می دهد که چون فرزند زمان خود به قوه نصیحت و گفتار خویش , که آنرا لشکر می نامد : باوری بزرگ دارد. { افصح زاده : همان}جامی در مثنوی تحفه الاحرار ضمن اینکه شاعران متملق و چاپلوس را سرزنش می کند : به فرزند خود خواجه ضیاءالدین توصیه کرده است که هرگز گرد فن شعر و شاعری نگردد. { نورائی : همان : ص ۲۷ } این اثر درباره پندو نصیحت همراه با حکایات و تمثیهای زیاداست. {صوفی : همان: ص۱۶۹ } جامی در سبحه الابرار اشعاری در خصوص گفتگوی پیرزال و پیامبر اسلام سروده { نورائی : همان: صص۹-۲۸ } و به ذکر مراحل سلوک و تربیت نفس می پردازد. خرد نامه اسکندری در ذکر موعظه و نصیحت از زبان فیلسوفان یونانی است . لیلی و مجنون داستان معروفی است که نظامی هم به نظم در آورده است . مثنوی یوسف و زلیخا : نظم داستان مشهور یوسف و زلیخا می باشد که مختصر آن در قرآن هم آمده است .{ همان }مجموعه کامل هفت اورنگ درموسسه اسمیت سونیان ، درواشنگتن دی .سی ایالات متحده آمریکا نگهداری می شود . [ حسینی مهدی . هفت اورنگ ، ابراهیم میرزا ، فصلنامه هنر ، پائیز ۱۳۷۷ . دوره جدید ، پیاپی ۳۷ ، ص۱۰۰ ]

  10. امین می گوید

    بدردنمیخوره

    1. امین می گوید

      خوشم نیومد

      ما

  11. رضا می گوید

    من مفتخرم که تربت جامی هستم و …..

  12. علی توانایی جبارزاده می گوید

    @ثناوالله,
    سلام
    برادر خوب افغان من ، بهتر هست بدونید من و شما هر دو هم وطن و ایرانی هستیم ، و این دست شیطان صفت انگلستان بود که مارو از هم جدا کرد،و الا در طول تاریخ و به مدت زیادی افغانستان هم جزو خراسان بزرگ و ایران بوده.
    در ضمن جامی اهل اصفهان و جام بوده و بعد مهاجرت کرده.

  13. mohsen hoseini می گوید

    با سلام به تمام دوستان من دانشجویی دانشگاه کابل هستم در دانشکده ادبیات فارسی دری
    من از دوستان ایرانی خود گلایه دارم چون ما مضمونی داریم بنام تاریخ تحول زبان فارسی دری آنجا ایرانی ها گاهی بی انصافی کرده ودر ضمن ما همگی ایرانی هستیم نام قدیم افغانستان ایران بوده ویا اریانا و… بگذریم
    خاستگاه زبان فارسی افغنستان فعلی است و…………
    باسپاس

  14. iransafe می گوید

    خیلی هم خوب

  15. ح.م می گوید

    دستتون درد نکنه هم اطلاعاتش زیاده و هم اینکه به درد میخورن
    درضمن دوستان اینجا جای دعواکردن نیست لطفا دعواهاتونو واسه بعد نگه دارین

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.