زندگینامه ابن ماسویه
یوحنا پسر ماسویه در جندیشاپور به دنیا آمد و نزد پدرش که داروساز بیمارستان جندیشاپور بود و سپس نزد جبرائیلبنبُختیشوع، پزشکی آموخت. ابنماسویه در یادگیری پزشکی پیشرفت چشمگیری داشت و جبرائیل او را به ریاست شاگردانش برگزید. چندی نگذشت که همپایهی استاد خود شد و جایگاه ویژهای در بارگاه خلیفههای عباسی پیدا کرد. میگویند از میمون برای کالبدشناسی نگهداری میکرد و همواره در پی نوآوری در کار خود بود.
بیش از ۵۰ کتاب و رساله به ابنماسویه منسوب است که بیشتر آنها در پزشکی و برخی در علوم طبیعی است. کتاب دَغلُالعین (تباهیچشم) کهنترین درسنامهی چشمپزشکی، کتاب التشریح، نخستین کتاب کالبدشناسی دورهی اسلامی و کتاب النوادرالطبّیه (اندرزنامهی پزشکی) از شناخته شدهترین آثار اوست. رسالههایی دربارهی کانیشناسی، جانورشناسی، جنینشناسی، داروشناسی، زهرشناسی، تغذیه، مواد خوشبو، دستهبندی و درمان تبها و شناخت بیماریهای گوناگون (بهویژه بیماریهای روانی) از وی به یادگار مانده است. همچنین، رسالهای به نام مِحنهُ الاَطباء (آزمون پزشکان) نوشته بود که به دست ما نرسیده است.
آثار ابنماسویه از مهمترین منابع رازی در نگارش کتاب الحاوی بوده است. رازی در این کتاب نزدیک به هزار بار به آثار گوناگون ابنماسویه استناد میکند، حال آنکه به هیچ یک از پزشکان دورهی اسلامی تا این اندازه استناد نکرده است. ابنماسویه افزون بر نوشتن رسالههای گوناگون، در ترجمهی آثار پزشکان یونانی به عربی و سُریانی نیز نقش داشت. یکی از شاگردانش به نام حُنینبناسحاق، برجستهترین مترجم دورهی اسلامی به شمار میآید که بیش از ۱۰ کتاب از جالینوس را به سفارش استادش به عربی و سُریانی ترجمه کرد.
از گفتههای اوست که : «پزشک باید همیشه بیمار را به بازگشت تندرستیاش امیدوار سازد، هر چند خودش بداند امید بهبودی نیست، زیرا وضعیت جسم به روحیهی انسان بستگی دارد.» از کتاب نوادرالطبّیه (این کتاب به زبان فرانسه ترجمه شده است.)
در صفحهی عنوان یک نسخهی خطی اروپایی که از سدهی پانزدهم میلادی به قلم جیوهان کادموستو به جای مانده، تصاویر و نام های پدران پزشکی و داروشناسی به این ترتیب آمده است : آسکلپیادس، بقراط، ابنسینا، رازی، ارسطو، جالینوس، ماسر، آلبرت بزرگ، دیوسکوریدس، ابنماسویه و ابنسراپیون.