زندگینامه علیاصغر حکمت
علیاصغر حکمت (۱۳۵۹ – ۱۲۷۱)، سیاستمدار، ادیب، شاعر، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. وی سیاستمدار در دوره رضا شاه و محمدرضا شاه، چندین دوره عهدهدار مقام وزارت، نخستین رئیس دانشگاه تهران، و بنیانگذار کتابخانه ملّی ایران در مقام وزیر فرهنگ و معارف وقت و بنیانگذار نشریه فروغ تربیت است.
تولد و کودکی:
علیاصغر حکمت فرزند احمدعلی مستوفی معظم الدوله (حشمت الممالک شیرازی) بود. اجداد وی از علمای شیراز بودند و از طرف مادر نیز نوه حسن فسایی نویسنده کتاب فارسنامه ناصری بود و جد او سید علیخان امیرکبیر صاحب شرح صحیفه نام داشت.
تحصیلات:
علیاصغر حکمت پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شیراز برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در کنار آموختن علوم جدید در مدرسه آمریکایی به آموختن علوم اسلامی نظیر فقه و اصول در مدارس اسلامی پرداخت. معروف است که آیتالله میرزا طاهر تنکابنی نیز از اساتید وی بودهاست.
حکمت در سال ۱۲۹۷ ش وارد خدمات فرهنگی شد و با نشر مقالات تحقیقی و تدریس زبان انگلیسی در مدارس متوسطه، کسب شهرت نمود و وارد فعالیتهای سیاسی شد و با کمک عدهای از دوستان و همفکران خود به رهبری علیاکبر داور، حزب رادیکال را بنیانگذاری کردند. حکمت تا سال ۱۳۰۹ در وزارت معارف خدمت میکرد. در این سال به تشکیلات جدید داور در دادگستری وارد شد و پس از چندی برای مطالعه در امور قضایی و ثبتی به اروپا اعزام شد. وی در اروپا وارد دانشکده حقوق و ادبیات شد و مدرک لیسانس در هر دو رشته گرفت. مأموریت دیگر حکمت در اروپا مطالعه در امر آموزش و پرورش و دانشگاه بود. در سال ۱۳۰۹ به منظور تکمیل تحصیلات خود به فرانسه و انگلستان عزیمت کرد و از دانشگاه سوربن پاریس در رشته ادبیات فارغالتحصیل گردید و به تهران بازگشت.
درگذشت:
علیاصغر حکمت روز دوشنبه سوم شهریور ۱۳۵۹ ه. ش برابر چهاردهم شوال ۱۴۰۰ ق. در تهران وفات یافت و در آرامگاه خانوادگی در حضرت عبدالعظیم (باغچه توتی) به خاک سپرده شد.
وزارت معارف:
حکمت در شهریور ۱۳۱۲ به تهران احضار شد و در کابینه ذکاءالملک فروغی ابتدا کفیل و بعد وزیر معارف و رئیس دانشگاه شد. در کابینه جم نیز وزیر فرهنگ بود، دوران پنج ساله وزارت فرهنگ علیاصغر حکمت را باید دوران تحول فرهنگی در این وزارتخانه نام نهاد. حکمت پس از معافیت از وزارت فرهنگ در اسفند ۱۳۱۷ در ترمیم کابینه محمود جم به وزارت کشور منصوب شد. در کابینه دکتر متین دفتری نیز همان سمت را عهدهدار بود. در خرداد ۱۳۱۹ بار دیگر از خدمت معاف شد و به کار تحقیق و مطالعه پرداخت. وی در ترمیم کابینه فروغی در ۳۰ شهریور ۱۳۲۰ وزیر بازرگانی و پیشه و هنر شد. در ترمیم دیگر کابینه فروغی، وزارت بهداری را برعهده گرفت. در کابینه سهیلی نیز همچنان وزیر بهداری بود.
مهمترین اقدامات:
حکمت به اقتضای مسؤولیتهایی که بر عهده داشت دست به اقدامات سیاسی- اجتماعی و فرهنگی گوناگونی زد که از جمله آنها میتوان بدین موارد اشاره نمود: تأسیس کتابخانههای (ملی، فنی معارف، دانشسرای عالی)، احیای انجمن آثار ملی، تأسیس موزههای (ایران باستان، مردم شناسی، پارس شیراز و موزه حضرت معصومه قم)، تأسیس دانشگاه تهران به همراهی جمعی از روشنفکران و سیاستمردان دیگر و تأسیس دانشکده علوم معقول و منقول، دانشسراهای مقدماتی، تأسیس مدارس جدید، دارالتربیه عشایر، برگزاری کلاسهای ملی شبانه جهت مبارزه با بیسوادی، تغییر نام مدارس خارجی به فارسی، تأسیس پیشاهنگی و سازمان تربیت بدنی، تأسیس صحیه مدارس، و تأسیس فرهنگستان ایران.
سال ۱۳۱۳ او از صادقِ هدایت شکایت کرد و صادق هدایت به ادارهٔ تامینات خواسته شد و از او گرفته شد. که دیگر ننویسد و چیزی چاپ نکند و بدین گونه صادقِ هدایت از اولین ممنوعالقلمهای تاریخِ سانسورِ ایران شد.
ریاست دانشگاه تهران:
تأسیس دانشگاه تهران، تأسیس دانشسراهای مقدماتی در سراسر کشور، برگزاری جشن هزاره فردوسی، تأسیس فرهنگستان ایران، ایجاد پیشآهنگی و تغییر برنامههای مدارس به اصول آموزشی کشورهای خارج، ایجاد تحول در زبان و ادبیات پارسی، توجه به آثار باستانی و تشکیل موزه ایران باستان، تربیت کادر آموزشی و انتشار نشریات و توجه به امر ورزش در مدارس، توسعه و تکمیل مدارس ابتدایی و متوسطه از جمله کارهای او بود.
فعالیتهای آموزش:
علی اصغر حکمت ازسال ۱۳۲۹ استاد کرسی تاریخ مذاهب و ادبیات ایران در دانشگاه تهران بود. تدریس یکی از مهمترین اشتغالات حکمت بود که حتی در دوران وزارت آن را رها نکرد. وی همزمان با تحصیل در جردن تهران به تدریس فارسی و عربی در کلاسهای یازدهم و دوازدهم مدرسه پرداخت. با أخذ دانشنامه به شیراز بازگشته، به تدریس جغرافیا و حساب مشغول شد. مدتی نیز به تدریس انگلیسی در مدارس علمیه پرداخت که با مخالفت عدهای این سمت را از دست داد. از ۱۳۱۵ ش علاوه برداشتن مسؤولیت وزارت فرهنگ و ریاست دانشگاه تهران به تدریس تاریخ ادبیات ایران و ادیان و مذاهب نیز میپرداخت که این امر تا سال ۱۳۵۱ ش ادامه یافت.
حکمت در هندوستان:
حکمت شیرازی در تحکیم و توسعه روابط همهجانبه ایران با کشورهای مسلمان و آسیایی، به ویژه هندوستان، کوشش فراوان کرد. او چندی سفیر کبیر ایران در هند بود و از دانشگاه دهلی دکترای افتخاری دریافت داشت. حکمت با بسیاری از رجال هند چون مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو، ابوالکلام آزاد، تاگور و… دوستی و مراوده داشت. بخشی از آثار تحقیقی و ادبی وی نیز دربارهٔ هند است از جمله «نقش پارسی بر احجار هند»، «سرزمین هند»، «ادیان و تمدّن و فرهنگ هند» و… از او اشعاری نیز دربارهٔ هند و شهرها و مردم این دیار باقیمانده که آنها را «هندیات» نامیدهاست. حکمت چهار سفر به هند کرد که گزارش سه سفر را در یادداشتهای خود آوردهاست: نخستین سفر حکمت از روز شنبه ۶ اسفند ماه ۱۳۲۲ / ۲۶ فوریه ۱۹۴۴ آغاز میشود و تا ۱۶ اردیبهشت ۱۳۲۳ / ۶ می۱۹۴۴ ادامه مییابد. او خاطرات خود را از این سفر در دفتر ششم ثبت کردهاست که: «… روزی آقای دکتر صدیق، وزیر فرهنگ، تلفنی به من گفتند که اگر مایل باشید به هندوستان سفری شوید و هفتهای برنیامد که مقرّر شد که این بنده بهاتّفاق دکتر غلامرضا رشید یاسمی و ابراهیم پور داود، به عنوان هیئت فرهنگی، به هندوستان اعزام شویم. روز شنبه ۶ اسفند ۱۳۲۲ / ۲۶ فوریه، بار سفر بسته شد و با هواپیما از تهران به عزم هندوستان حرکت نمودیم.
سفر دوم حکمت به هند پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۲۵ آغاز میشود و تا هفتم خرداد ۱۳۲۶ شمسی، برابر با ۲۹ مه ۱۹۴۷، ادامه مییابد، ظاهراً این اوّلین سفر حکمت به هندوستان، پس از استقلال هند است. این سفر برای شرکت در کنفرانس ملل آسیایی ترتیب داده شدهاست و حکمت در رأس هیأتی است که مصطفی قلی رام، دکتر غلامحسین صدیقی، دکتر مهدی بیانی، محمّدتقی مقتدری، خوشحال سعید شارما، عبّاس آریا و صفیه فیروز در آن عضویّت دارند و با هواپیما از تهران به کرمان و زاهدان میروند و از آنجا با راه آهن به میرجاوه و سپس کویته میروند و از آنجا به دهلی میرسند. در این سفر جواهر لعل نهرو، صدر اعظم فقید و وزیر امور خارجه که به قول حکمت «بزرگترین زعیم حزب کنگره هندوستان میباشد» این هیئت را در روز ۲ اسفند ۲۵، برابر با ۱۱ مارس ۱۹۴۷، به چای دعوت میکند: «وی در خانه خود از ما پذیرایی نمود. به مهربانی و ادب بسیار و دختر و نوه او نیز بودند. در حقیقت مجلسی دوستانه و خانوادگی بود. (نهرو) با قیافه باهوش و جذّاب و معقول خود با ما صحبت مینمود. مراسلهای که از طرف آقای قوام السّلطنه به او نوشته شده بود، به او هدیه کردم، از کتاب معروف او Discovery Of India که در آن راجع به روابط ایران و هند صحبت کردهاست و نقل کلامی از من نمودهاست، صحبت شد و او را به خاطر تألیف آن کتاب ستایش کردم، وعده کرد آن را برای من بفرستد.» حکمت و همراهان در همین روز در عمارت مجلس مقننه با ابوالکلام آزاد که وزیر فرهنگ هند بود، ملاقات میکنند. حکمت مینویسد: «ابوالکلام آزاد پیرمردی است که در حدود شصت سال دارد و بسیار باهوش و حسّاس و پر از حرارت و جوش است و عربی و فارسی را به فصاحت تکلّم میکند، ربع ساعتی پذیرایی نمود و از مسائل مربوط به فرهنگ عمومی سخن میگفت…» «مولانا ابوالکلام آزاد دعوت کرد که فردا عصر ساعت ۵ به منزل او برای چای برویم»«وزراء کابینه هند و خود پاندیت نهرو نیز بودند، میز چای مفصّلی چیده و میوه و شیرینی و چای خیلی خوب، مخصوصاً چای چینی معطّری صرف شد.»
آثار:
حکمت همچنین از مشاهیر فرهنگ و ادب فارسی بود که آثار بسیار گرانبهایی به خصوص در زمینههای ادبی، تاریخی و فرهنگی از خود برجای گذاشتهاست. در عرصه سیاست نیز از حکمت به عنوان یکی از مؤسسین حزب رادیکال یاد شدهاست.
تألیفات:
_امثال قرآن مجید
_شرح احوال جامی
_رساله در باب امیر علیشیر نوائی
_«پارسی نغز» (مجموعهای است از برگزیدههای پارسیگویان)
_تصحیح «کشفالاسرار»؛ میبدی
_رهآورد حکمت، از نوشتهها و خاطرات شخصی علیاصغر حکمت
_نقش پارسی براحجارهند
ترجمه:
_پنج حکایت از شکسپیر
_از سعدی تا جامی؛ ترجمه جلد سوم تاریخ ادبیات ادوارد براون؛
_امین و مأمون؛ ترجمه از سلسله روایات اسلامی جرجی زیدان
_ترجمه «رستاخیز»؛ تألیف تولستوی دانشمند روسی
_ترجمه «راه زندگانی»؛ تألیف نیکولا حداد مصری؛
_تاریخ جامع ادیان، نوشتهٔ جان بی. ناس
_نمایشنامه شاکونتالا اثر کالبداسا نویسنده هندی
از جمله نشانهای او، نشان درجه اول وزارت فرهنگ، ۱۲۹۹ -نشان لژیون دونوراز دولت فرانسه، نشان درجه اول همایون ۱۳۲۵ ه. ش، نشان درجه اول نیل از دولت مصر ۱۳۱۸ ه. ش، نشان درجه اول الکواکب الاردنی از دولت هاشمی اردن، ۱۳۲۸ ه. ش-نشان درجه اول سردار اعلا از دولت افغانستان ۱۳۲۹ ه. ش، نشان رسمی درجه اول از دولتهای هلند، دانمارک، انگلستان، ژاپن و ایتالیا.
علیاصغر حکمت اهدا کننده حدود ۵۵۴۹ هزار جلد کتاب اعم از موروثی یا خریداری شده و روزنامه ـ عصر ناصری تا زمان معاصرـ به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در خرداد ۱۳۵۱ش. است که ۵۰۰ نسخه آن خطی و منحصربهفرد است. همچنین فرمانها و اسناد و کتابهای خطی اجداد خود را به کتابخانه آستان قدس رضوی و اشیای ذیقیمت دیگری را نیز به موزه ملی پارس اهدا نمود.
_رستگار فسایی، علی اصغر حکمت شیرازی، تهران، طرح نو، ص ۱۳۰و ۱۳۴، ۱۵۸–۱۵۰، ۱۸۸–۱۶۴؛ یغمائی، پیشین، ص ۳۳۱–۳۲۷؛ عاقلی، پیشین، ص۵۸۶؛ مرسلوند، ص ۱۱۵.