تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه فرانسیسکو فرانکو

سردار فرانسیسکو فرانکو سیاستمدار و ارتشی اسپانیایی و دیکتاتور این کشور بود. او بعد از نبرد مرکز اسپانیا، از سال ۱۹۳۹ تا سال ۱۹۷۵ بر اسپانیا فرمانروایی می‌کرد.

زندگینامه فرانسیسکو فرانکو

سردار فرانسیسکو فرانکو سیاستمدار و ارتشی اسپانیایی و دیکتاتور این کشور بود. او بعد از نبرد مرکز اسپانیا، از سال ۱۹۳۹ تا سال ۱۹۷۵ بر اسپانیا فرمانروایی می‌کرد.
او به عنوان یک محافظه کار و اصلاح‌طلب با انحلال رژیم پادشاهی و برقراری حکومت جمهوری در سال ۱۹۳۱ مخالفت کرد. با شکست نزدیک فدراسیون گروه‌های مستقل راست در انتخابات عمومی سال ۱۹۳۶، حزب چپ‌گرای جبهه مردمی در این کشور به قدرت رسید. در این زمان فرانکو و تعداد دیگری از ژنرال‌های ارتش برای سرنگون کردن نظام جمهوری دست به کودتا زدند که با پیروزی آن آتش جنگ داخلی در اسپانیا شعله‌ور شد و با مرگ ژنرال‌های دیگری فرانکو به سرعت رهبری جناح خود را به دست گرفت.

زندگینامه فرانسیسکو فرانکو

در این جنگ فرانکو از طرف رژیم‌ها و گروه‌های فاشیستی به خصوص نازی‌ها در آلمان و حزب فاشیست در پادشاهی ایتالیا کمک نظامی دریافت می‌کرد درحالیکه که طرف جمهوری‌خواه مورد حمایت کمونیست‌های اسپانیا، آنارشیست‌ها، شوروی، مکزیک و تیپ‌های بین‌المللی بود. نهایتاً با برجای گذاشتن قریب به نیم میلیون کشته، جنگ در سال ۱۹۳۹ با پیروزی فرانکو به پایان رسید. با این پیروزی او یک دیکتاتوری نظامی تمامیت‌خواه در اسپانیا به پا کرد. فرانکو پس از این خود را تحت عنوان ال کادیلو (رئیس) رئیس حکومت و رئیس دولت خواند؛ عنوانی که می‌توان آن را در ردیف عنوان دوک برای بنیتو موسولینی و پیشوا (فوهرر) برای آدولف هیتلر دانست. تحت حاکمیت او اسپانیا به یک کشور تک حزبی تبدیل شد که با سلطه حزب سلطنت طلب فعالیت تمامی احزاب دیگر در آن ممنوع بود.

رژیم فرانکو در طول حکومتش با اهداف سیاسی مرتکب مجموعه‌ای از نقض حقوق بشر علیه ملت اسپانیا شد که از آن با نام «وحشت سفید» (White Terror) یاد می‌شود. از جمله آن‌ها می‌توان به اعدام و کار اجباری در اردوگاه‌ها اشاره کرد که عموماً علیه دشمنان سیاسی و ایدئولوژیک به کار برده می‌شد که به مرگ دویست تا چهارصد هزار نفر انجامید.

در حالیکه رژیم فرانکو در جریان جنگ دوم جهانی ظاهراً سیاست بی‌طرفی اتخاذ کرده بود اما از طرق مختلف به دول محور (متحدین) کمک رسانی کرد. از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۳ به کشتی‌های جنگی آلمانی و ایتالیایی اجازه داده شد از بنادر اسپانیا استفاده کنند. صدها داوطلب اسپانیایی در قالب لشکرهایی موسوم به لشکرهای آبی شانه به شانه نازی‌ها در جبهه‌های شرقی با اتحاد جماهیر شوروی جنگیدند.

مطالب خواندنی:

زندگینامه فرانسیسکو فرانکو

در دهه پنجاه میلادی ماهیت رژیم او از یک رژیم علناً تمامیت‌خواه و سرکوب گر به یک حکومت استبدادی با جنبه‌های محدودی از پلورالیسم (تکثرگرایی) بدل شد. در جریان جنگ سرد فرانکو به عنوان یکی از پیش قدمان مبارزه با کمونیسم شناخته می‌شد. به تبع این رویکرد با وجود اختلاف نظرهای فراوان، از طرف دُوَل غربی مورد حمایت واقع شد و به او پیشنهاد گردید به سازمان ملل متحد پیوندد و زیر چتر حفاظت ناتو قرار گیرد. در پی این موضوع در دهه شصت رشد اقتصادی اسپانیا رو به فزونی گذاشت و سیستم مالی آن دچار اصلاحات فراوان شد.

زمینه جنگی فرانسیسکو فرانکو

در ابتدا قصد داشت به تبعیت از رسم دیرینه خانوادگی به نیروی دریایی ارتش اسپانیا بپیوندد اما از بخت او در همین زمان کشورش در جنگ با ایالات متحده شکست سختی متحمل شد و بخش بزرگی از نیروی دریایی و مستعمرات خود را از دست داد. به همین جهت و با اعلام عدم نیاز نیروی دریایی، قادر به ورود به آن نشد و برای تسلای پدر در سال ۱۹۰۷ به آکادمی پیاده‌نظام نیروی زمینی ارتش در تولِدو پیوست. سه سال بعد در حالی که کمتر از هجده سال سن داشت با درجه ستوان دومی فارغ‌التحصیل شد. دو سال بعد برای انجام مأموریت عازم مراکش گردید.

تلاش اسپانیا برای سلطه بر مراکش موجب آغاز یک جنگ در منطقه شد (۱۹۰۹ تا ۱۹۲۷) که فرانکو نیز در آن مشارکت داشت. این جنگ به مرگ بسیاری از افسران اسپانیایی انجامید اما در همین حال فرانکو موفق شد با شایستگی که از خود در آن نشان داد مدارج ترقی را به سرعت طی کند. در سال ۱۹۱۳ به نیروهای تازه تأسیس تهاجمی مستعمرات که از افسران اسپانیایی تشکیل می‌شد پیوست. گفته می‌شود این تصمیم در پی شکست فرانکو در اولین رابطه عاشقانه خود گرفته شد. در سال ۱۹۱۶ در سن ۲۳ سالگی با درجه سروانی به ضرب گلوله دشمن شدیداً از ناحیه شکم به خصوص کبد مجروح شد و احتمالاً یکی از بیضه‌هایش خود را از دست داد.

زندگینامه فرانسیسکو فرانکو

پزشکان پس از این حادثه به این نتیجه رسیدند که روده او به دلیل در حالت دم بودن شش‌هایش از آسیب در امان مانده‌است. نجاتش از این زخم او را با عنوان مرد «خوش شانس» (baraka) در جبهه‌های جنگ شهره کرد. با ن دلاوری فراوان در صحنه‌های نبرد توصیه شد نشان افتخار صلیب سنت فردینانند، به عنوان بالاترین نشان افتخار نظامی در اسپانیا به او اهدا شود اما با یک درجه نزول نشان درجه یک صلیب ماریا کریستینا به او داده شد. با دریافت این نشان اواخر فوریه سال بعد به درجه سرگردی ارتقا پیدا کرد تا جوان سرگرد ارتش اسپانیا نام بگیرد. سه سال آینده را در خود اسپانیا خدمت کرد تا این که به لژیون‌های خارجی ساخته شده توسط سرهنگ دوم خوزه میلان آرسترای پیوست و معاون فرمانده این نیروها شد و سال ۱۹۲۰ به آفریقا بازگشت.

در مورخ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۱ درتدبیر ضعف فرماندهی نیروهای با سن بالای اسپانیایی در جنگ آنوال مقابل سربازان قبیله ریف به فرماندهی برادران عبد الکریم  شکست سختی خوردند که تنیجه ان مرگ سیزده هزار سرباز اسپانیایی شد. بعد از از این جنگ سرباز های لژیون‌های خارجی به رهبری فرانکو بعد از سه روز جنگ فقط توانستند شهر بندری ملیلیه را تسخیر کنند. دو سال بعد در سال ۱۹۲۳ فرانکو با مقام سرهنگ دومی به رهبری این لژیون‌ها انتخاب شد.
منبع ویکی‌پدیا راسخون
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.