تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان

زندگینامه موسی بن میمون

http://mandegar.tarikhema.org/images/2011/08/Rambam2.jpg

موسی بن میمون در سال ۱۱۳۵ میلادی، در کوردوبا در اسپانیا زاده شد. وی ربی، پزشک، ستاره‌شناس، فیلسوف و دانشمند اسپانیایی یهودی بود. وی در سده‌های میانه، در مراکش، اندلس و مصر زیسته و افکار و آرای او در جهان غیریهودی نیز پراکنده شده‌است.[نیازمند منبع] او از علمای بزرگ یهود است که در مورد او گفته اند: «از موسی (ابن عمران) تا موسی (ابن میمون) کسی مانند موسی برنخاسته است»[۱]
نام کامل ابن میمون به عبری موشِه بِن مَیْمون (عبری: משה בן מימון) و نام عربی او ابوعمران موسی بن میمون بن عبدالله القرطبی الإسرائیلی است. در مغرب‌زمین، او معمولاً با نام یونانی موسی میمونیدس (Μωυσής Μαϊμονίδης) شناخته می‌شود. البته تمام این نام‌ها به معنی موسی پسر میمون است. بسیاری از آثار یهودی، نام او را میمونی (מימוני) ضبط کرده‌اند. در بعضی کتاب‌های یهودی، ابن‌میمون رمبام(רמב”ם) خوانده می‌شود که مخفف ربی موشه بن میمون است.

http://mandegar.tarikhema.org/images/2011/08/Rambam-portrait2.jpg
بن‌میمون در سال ۱۱۳۵ در کوردوبا در اسپانیا زاده شد. سال تولد او مورد اختلاف است. شلومو پاینس، تاریخ تولد او را در سال ۱۱۳۸ دانسته‌است. ابن‌میمون در زمانی زاده شد که بسیاری آن را پایان عصر طلایی فرهنگ یهودی در اسپانیا پس از چندین سال سلطه مسلمانان دانسته‌اند. در کودکی، ابن‌میمون به مطالعه علوم و فلسفه پرداخت. مطالعات وی منحصر به آثار یهودی نبود، بلکه بسیاری از آثار فیلسوفان یونانی و نیز آثار فیلسوفان مسلمان را مطالعه نمود. ابن‌میمون پشتیبان عرفان دانسته نمی‌شود؛ او با شعر مخالفت کرد. پدرش میمون، به وی تورات و تنخ یهودی را آموزش داد که خود او را ربی یوسف بن میگاش آموزش داده بود.

پس از فتح کوردوبا در سال ۱۱۴۸ به دست مسلمانان از آفریقا، یهودیان اسپانیا سه گزینه در اختیار داشتند؛ روی آوردن به اسلام، مرگ و تبعید. خانواده ابن‌میمون به همراه اکثریت یهودیان دیگر، تبعید را اختیار کردند. در ده سال آینده، آن‌ها در جنوب اسپانیا، از شهری به شهر دیگر آواره شدند؛ اما سرانجام در شهر فاس واقع در مراکش شمال آفریقا سکنی گزیدند. در طی سال‌های ۱۱۷۶ تا ۱۱۷۸، ابن‌میمون شروع به نوشتن تفسیری بر میشنا کرد، رساله‌های کوتاهی در منطق و نیز در باب گاه‌شماری یهودی، و یادداشت‌های چندجانبه‌ای بر چند مبحث تلمود و هاگادا و نیز یک مجموعه احکام شرعی تألیف کرد.

ابن‌میمون در فاس زیرنظر یهودا کوهن ابن‌سوسن به کسب علم و دانش پرداخت و کار بر روی تفسیرش بر میشنا و نیز طرح‌های تحقیقاتی گسترده‌اش را ادامه داد. ابن‌میمون پس از کشته شدن استادش، فاس را ترک کرد و به عکا گریخت و چند ماه در آن‌جا ماند. سپس ابن‌میمون به همراه خانواده‌اش به سوی مصر حرکت کرد؛ آن‌ها مدتی در اسکندریه توفق کردند و سپس از آن‌جا به فسطاط رفتند. پیش از رسیدن به فسطاط، ابن‌میمون مدتی هم در اورشلیم توقف داشته‌است.

ابن‌میمون پس از مرگ پدرش، تحت حمایت مالی برادرش داوود، که در کار بازرگانی و خرید و فروش سنگ‌های گران‌قیمت و جواهرات بود، قرار گرفت. او در این مرحله، به نوشتن می‌پرداخت و رهبر جامعه یهود بود. پس از مرگ برادرش در اقیانوس هند، ابن‌میمون به طبابت روی آورد.

در فسطاط، ابن‌میمون به عنوان پزشک مخصوص سلطان صلاح‌الدین ایوبی و وزیرش افضل علی برگزیده شد؛ در جنگ‌های صلیبی وی ریچارد شیردل را نیز درمان کرد. او را از بزرگ‌ترین پزشکان عصر خود دانسته‌اند. ابن‌میمون تحت تأثیر بسیاری از متفکران مسلمان به ویژه ابن رشد و امام محمد غزالی بود.

وی در فسطاط مرد و در تیبریاس (در اسرائیل کنونی) به خاک سپرده شد. پسرش ابراهیم بن رمبام خود از دانشمندان برجسته یهود بود، که در دربار ایوبیان به پزشکی می‌پرداخت.
ابن میمون آشنایی گسترده‌ای با فلسفهٔ اسلامی داشت و شاگرد ابن الافلح، یکی از شاگردان ابوبکر بین صائغ بود. وی همهٔ آثار ابن رشد با به‌جز الحسّ و المحسوس مورد بررسی قرار داده بود. برخی از مسائلی که وی در کتاب دلاله الحائرین مطرح کرده همساز و هماهنگ با کتب فلاسفهٔ اسلامی است، تا آنجا که برخی گفته‌اند همچتان که محمد بن زکریای رازی را که به دین و مذهب پایبند نبود و نبوت را انکار می‌کرد را در زمرهٔ فلاسفهٔ اسلامی و «فیلسوف ری» می‌خوانند، موسی بن میمون را نیز می‌توان در زمرهٔ فلاسفهٔ اسلامی دانست.[۲]

وی در دلاله الحائرین اندیشه‌های متکلمان معتزلی و اشعری همچون ابوحامد غزالی، ابن باجه و ابن طفیل را مورد بررسی قرار می‌دهد. در این کتاب اشاره می‌کند که اصحاب ما – یعنی متکلمان یهودی – آنچه دریافت کردند از متکلمان معتزلی مسلمان بوده‌است.[۳]
آثار ابن‌میمون درباره قوانین خاخامی، نوشته‌های پزشکی و فلسفه یهودیت است. بیشتر نوشته‌های وی به زبان عربی‌است. هرچند میشناتوره به زبان عبری نوشته شده‌است. کتاب‌های او درباره یهودیت عبارت‌است از:

تفسیر میشنا (عبری: پیروش همیشنایوت)، به زبان عربی نوشته شده‌است. این متن یکی از نخستین تفسیرهای میشنا بدین شیوه‌است.
سفر همیصفوت
میشنا تورا
رساله شهادت
دلالهالحائرین: اثری فلسفی که با بهره‌گیری از شارحان بزرگ مسلمانِ ارسطو همچون ابن‌سینا و فارابی این کتاب را نگاشته‌است. ابن میمون همچون علمای مسلمان عقل و ایمان و علم و ایمان را با هم سازگار دانسته‌است؛ با وجود این، بسیاری از مطالب مهم فلسفه اسلامی معتزله و اشاعره را مورد انتقاد جدی قرار داده‌است. هدف اصلی این کتاب تطبیق دادن تورات با عقاید و آرای ارسطوست. در این کتاب ابن‌میمون تناقضات ظاهری بین تورات و عقل بشری را رفع نموده‌است. ابن میمون این کتاب را به زبان عربی و خط عبری نگاشته‌است.[۴]
مقاله فی سنه المنطق

↑ ממשה עד משה לא קם כמשה، ممشه عد مشه لا قم کمشه
↑ دینانی: ۱۳۷۶، صص ۳۵۰-۱
↑ همان
↑ دینانی: ۱۳۷۶، ص ۳۵۱

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.